شاخص قدرت نسبی

در روندهای طولانیمدت، رد نوسان، به کاربر سیگنال مطمئنتری را ارائه میدهد.
RSI یا شاخص قدرت نسبی چیست؟
RSI مخفف عبارت Relative Strength Index است، و در زبان فارسی با عنوان شاخص قدرت نسبی از آن یاد میشود. اندیکاتور RSI بطور خیلی خلاصه، ابزار مفیدیست که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. میدانید که تحلیل تکنیکال نوعی از تحلیل است که دادههایی از جمله قیمت، روند قیمت، حجم بازار و … را گردآوری میکند و با آنالیز کردن آنها، سعی میکند رفتار کلی بازار را کشف و رفتار آینده بازار را پیشبینی کند.
تحلیل تکنیکال برای معاملهگرانی که قصد سرمایهگذاری در بازارهای مختلف را دارند ضروریست. از همین رو آنها از ابزارهای مختلفی برای دستیابی به یک تحلیل تکنیکال درست کمک میگیرند. RSI نیز یکی از همین ابزارهاست. در این مقاله قصد داریم به آموزش اندیکاتور RSI بپردازیم و در کنار ارائه دانش لازم، تجربه و مهارت کافی برای استفاده از این اندیکاتور را نیز به شما عرضه کنیم.
تعریف کلی RSI
شاخص قدرت نسبی یا (RSI (Relative Strength Index یک نوسانگر یا همان اسیلاتور است که برای تعیین اندازه و سرعت تغییرات قیمتها استفاده میشود. با اعمال کردن RSI برروی نمودار قیمت، به یک ابزار تصویری مجهز خواهید شد که در کشف و تحلیل نقاط قوت و ضعف یک بازار (چه در زمان فعلی و چه در گذشته) به شما کمک میکند. این ابزار تصویری خود در قالب یک نمودار دیگر ظاهر میشود که در کنار نمودار اصلی، برای تحلیل روند و آینده قیمتها قابل استفاده است.
در بازارهای مختلف از جمله بازار ارزهای دیجیتال، زمان به بازههای مشخص و کوتاهتری به نام بازههای معاملاتی تقسیم میشود. تغییرات قیمت نیز معمولاً در همین بازههای معاملاتی بررسی میشوند. اندیکاتور RSI برای تعریف نقاط قوت و ضعف یک بازار، از ارزش بازار در زمان بسته شدن این بازهها استفاده میکند.
در دنیای امروز ما، RSI توانسته خود را بعنوان یک اندیکاتور معتبر برای تعیین روند قیمت اثبات کند. طیف کاربرد RSI بسیار گسترده است و از بازارهای سرمایهگذاری نقدی (مانند بازار سهام) گرفته تا بازارهایی که برپایه معاملات استقراضی کار میکنند (برای مثال بازار مشتقات)، همگی از این اندیکاتور استفاده میکنند.
تاریخچه RSI
سازنده اندیکاتور RSI شخصی به نام جی ولز وایلدر جی آر (J. Welles Wilder Jr.) است. وایلدر در ابتدا مکانیکی در نیروی دریایی بود. از همین رو، وی حرفه خود به بعنوان مهندس مکانیک را نیز ادامه میداد. البته وایلدر در زمینه معاملات کالاهای مختلف نیز تخصص داشت. پس از چند سال معامله در بازارهای مختلف، وایلدر تمرکز خود را برروی تحلیل تکنیکال معطوف کرد. در سال ۱۹۷۸، او کتابی را تحت عنوان «مفاهیم جدید در سیستمهای معاملات فنی» منتشر کرد. همین کتاب نقطه آغاز محبوبیت اسیلاتور طراحی شده توسط او به نام RSI بود.
اکنون که سالها از زمان ابداع RSI میگذرد، این اندیکاتور همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده است. RSI ابزاریست که توسط تحلیلگران از سرتاسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد. در این میان برخی از کاربران RSI کار وایلدر را بهبود بخشیدهاند و ویژگیهای بیشتری را به آن افزودهاند. یکی از بارزترین نمونههای این مسئله، شخصی به نام جیمز کاردوِل (James Cardwell) است که برای اولین بار از RSI برای تأیید روندها استفاده کرد.
مبانی اولیه اندیکاتور RSI
شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اسیلاتور اصطلاحاً مومنتوم است. مومنتوم (Momentum) یک مفهوم در علم فیزیک است که عنوان میکند یک جسم در حال حرکت به روند حرکت خود ادامه میدهد، مگر این که نیرویی در خلاف جهت به آن وارد شود. در این صورت این جسم یا متوقف خواهد شد و یا در مسیر مخالف حرکت خواهد کرد. مومنتوم همچنین شتاب جسم در حال حرکت را نیز تعریف میکند. همین مفهوم در خصوص بازارهای مالی نیز صادق است.
RSI در محدوده بازهای از اعداد یا پارامترهای خاص عمل میکند. این اندیکاتور مشخصاً در محدوده صفر تا صد در نوسان است. هرچه RSI به صفر نزدیکتر باشد، احتمال صعودی شدن قیمت بیشتر است. و همینطور بالعکس، نزدیک شدن RSI به صد نشاندهنده افزایش احتمال شروع روند نزولیست. در قسمت بعدی این مقاله دلیل این مسئله را متوجه خواهید شد.
در خصوص بازه زمانی نیز، محبوبترین بازهای که برای RSI در نظر گرفته میشود بازه ۱۴ روزه است. البته معاملهگران مختلف از بازههای زمانی متفاوت و متنوعی استفاده میکنند.
با استفاده از RSI به چه اطلاعاتی دست پیدا میکنیم؟ سیگنالهای RSI
اندیکاتور RSI سیگنالهای مهم و قابلتوجهی را به کاربران ارائه میکند. بهرهگیری سریع از این سیگنالها میتواند به شما در انجام تریدهای موفق کمک کند. برخی از سیگنالهای RSI عبارتند از:
سیگنال اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold)
وایلدر معتقد بود که وقتی قیمت یک کالا با شدت زیادی افزایش پیدا میکند و یا به عبارت دیگر مومنتوم بالاست، این یعنی کالای مورد نظر در شرایط اشباع خرید قرار گرفته است. این شرایط، بهترین موقعیت برای فروش این کالاست. همینطور وقتی که قیمت کالایی با شدت شروع به افت میکند و مومنتوم پایین است، این یعنی کالا در شرایط اشباع فروش قرار دارد. و این بهترین زمان برای خرید کالای مورد نظر است. بنابراین میتوان اینطور نتیجه گرفت که RSI کم را میتوان سیگنالی برای خرید، و RSI زیاد را سیگنالی برای فروش در نظر گرفت.
ممکن است این سوال در ذهنتان مطرح شده باشد که منظور از RSI زیاد یا کم چیست. طبق نظریه وایلدر، RSI بالای ۷۰ را باید منطقه اشباع خرید و RSI کمتر از ۳۰ را منطقه اشباع فروش در نظر گرفت. RSI بین ۳۰ تا ۵۰ سیگنال خاصی را نشان نمیدهد، و RSI حول ۵۰ نیز نشاندهنده ثبات و سکون بازار است.
حال برخی از معاملهگران معتقدند که تعریف وایلدر بیش از اندازه کلی است. از همین رو آنها این تعریف را محدودتر میکنند. برای مثال آنها RSI بالای ۸۰ را بعنوان منطقه اشباع خرید و RSI پایین ۲۰ را بعنوان منطقه اشباع فروش در نظر میگیرند. این تعاریف به کلی به دیدگاه معاملهگر بستگی دارند.
در دو تصویر زیر به ترتیب منطقه اشباع خرید و منطقه اشباع فروش در RSI را مشاهده میکنید. همانطور که میبینید، RSI بالای ۷۰ بعنوان اشباع خرید و RSI پایین ۳۰ بعنوان اشباع فروش در نظر گرفته شده است.
سیگنال اشباع خرید در RSI سیگنال اشباع فروش در RSI
واگرایی
واگرایی در RSI زمانی رخ میدهد که روند تغییرات قیمت با چیزی که RSI نشان میدهد متفاوت باشد. این ناهماهنگی در روند واقعی و اندیکاتور RSI غالباً از یک وارونگی قریبالوقوع خبر میدهد. در چنین مواقعی روند قیمت به احتمال زیاد تغییر خواهد کرد و جهت مخالف را پیش خواهد گرفت.
واگرایی میتواند دارای سه نوع صعودی یا گاوی (bullish)، نزولی یا خرسی (bearish) و مخفی (hidden) باشد.
واگرایی صعودی یا گاوی
واگرایی گاوی زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور در حالت صعودی و نمودار اصلی در حالت نزولی قرار داشته باشد، و همچنین کمینه قیمتهای نمایش داده شده در اندیکاتور، از کمینه قیمتهای نمودار واقعی بیشتر باشد. در چنین زمانهایی انتظار میرود که قیمت روند مخالفی را در پیش بگیرد و به حالت صعودی تغییر پیدا کند. از همین رو وایلدر معتقد بود که واگراییهای صعودی فرصتهای خوبی برای خرید هستند.
در تصویر زیر نمونهای از یک واگرایی صعودی را مشاهده میکنید.
واگرایی صعودی یا گاوی در RSI
واگرایی نزولی یا خرسی
واگرایی خرسی زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور در حالت نزولی و نمودار اصلی در حالت صعودی قرار داشته باشد، و همچنین بیشینه قیمتهای نمایش داده شده در اندیکاتور از بیشینه قیمتهای نمایش داده شده در نمودار اصلی کمتر باشد. در این مواقع انتظار میرود که روند قیمت وارونه شود و به حالت نزولی تغییر پیدا کند. از همین رو به عقیده وایلدر، واگراییهای نزولی فرصتهای خوبی برای فروش هستند.
در تصویر زیر نمونهای از یک واگرایی نزولی را مشاهده میکنید
واگرایی نزولی یا خرسی در RSI
دلیل وقوع واگرایی چیست؟
ممکن است این سوال در ذهنتان مطرح شود که چنین واگراییهایی به چه دلیل اتفاق میافتند؟ و از چه رو چنین تفاوتی در بین نمودار قیمت واقعی و نمودار اندیکاتوری مانند RSI وجود دارد؟ بنابراین پیش از پرداختن به نوع سوم از واگراییها، بد نیست به این سوال پاسخ دهیم.
حقیقت این است که با استفاده از RSI، شما به پیشبینی و تحلیل اندیکاتور اطمینان میکنید. تحلیل اندیکاتور این است که در یک زمان خاص، قیمت باید در حالت صعودی قرار داشته باشد. اما نمودار قیمت برعکس این را به شما نمایش میدهد. در واقع اندیکاتور با اطلاعات موجود در نمودار قیمت موافق نیست.
دلیل این امر میتواند مداخلههایی باشد که افراد عمداً در روند قیمت ایجاد کردهاند، تا بازار را به سمت دلخواه خود هدایت کنند. برای مثال افرادی که در شاخص قدرت نسبی دنیای بیت کوین آنها را بعنوان نهنگهای بیت کوین میشناسیم میتوانند با فروش بخشی از دارایی خود باعث کاهش قیمت شوند. این افراد سپس حجم به مراتب بیشتری را در این قیمت پایین خریداری خواهند کرد. و به همین دلیل، قیمت به یکباره افزایش خواهد یافت. به همین جهت است که گفته میشود واگراییها، خبر از وارونگی ناگهانی روند قیمت میدهند. برخی از کابران حرفهای ترجیح میدهند به تحلیل اندیکاتور بیشتر اعتماد کنند تا نمودار واقعی قیمت.
البته فراموش نکنید که واگراییها، بیشتر نشانههایی از این هستند که بازار در حال از دست دادن مومنتوم است. این واگراییها تضمینی برای تغییر کامل روند نیستند. همانطور که در مواقعی دیدهایم که واگرایی رخ داده، اما تغییر روند صورت نپذیرفته است. بنابراین بعنوان یک تریدر، بهتر است که استراتژیهای مدیریت ریسک را فراموش نکنید تا از خطر وقوع چنین اتفاقاتی در امان باشید. همچنین برای کاهش خطای اندیکاتورها، پیشنهاد میشود که از یک اندیکاتور واحد استفاده نکنید و اندیکاتورهای مختلف را در ترکیب با یکدیگر به کار ببرید.
واگرایی مخفی (hidden)
واگرایی مخفی از نظر تعریف و همچنین کاربرد مخالف دو نوع پیشین است. واگرایی مخفی نیز در شرایطی کاربرد دارد که نمودارهای اندیکاتور و قیمت مخالف یکدیگر هستند. اما با این تفاوت که در حالت گاوی، کمینه قیمت اندیکاتور از کمینه قیمت واقعی کمتر و در حالت خرسی، بیشینه قیمت اندیکاتور از بیشینه قیمت واقعی بیشتر باشد.
واگرایی مخفی (برخلاف نوع قبلی که واگرایی معمولی یا کلاسیک نام دارد) نمایشگر این است که ترند فعلی قیمت هنوز به پایان خود نرسیده، و همچنان ادامه خواهد داشت. بنابراین از واگرایی مخفی برای تأیید ترند فعلی استفاده میشود، نه بعنوان سیگنالی برای وارونگی آن.
در تصویر زیر تفاوت بین واگرایی کلاسیک و واگرایی مخفی را مشاهده میکنید.
مقایسه واگرایی معمولی یا کلاسیک و واگرایی مخفی در RSI
سیگنال شکست نوسان
سیگنال شکست نوسان که در زبان انگلیسی failure swing یا swing rejection نام دارد، از دیگر سیگنالهاییست که میتواند وارونگی روند قیمت را پیشبینی کند. تفاوت سیگنال شکست نوسان با واگرایی در این است شاخص قدرت نسبی که این سینگال مستقلاً در نمودار RSI و فارغ از نمودار قیمت قابل مشاهده است.
سیگنال شکست نوسان نیز مانند واگرایی دارای دو نوع صعودی (گاوی) و نزولی (خرسی) است.
سیگنال شکست نوسان صعودی (گاوی)
سیگنال شکست نوسان صعودی به شرایطی گفته میشود که RSI تا کمتر از ۳۰ تنزل پیدا میکند (یعنی به منطقه اشباع فروش وارد میشود). این نمودار سپس حالت صعودی پیدا میکند، خط ۳۰ را رد کرده و تا نقطه فرضی B بالا میرود. پس از آن دوباره پولبک میکند، اما بالای ۳۰ باقی میماند. در این شرایط تحلیل اندیکاتور این است که قیمت دوباره صعودی خواهد شد، و از نقطه B که نقطه اوج قبلی بود نیز پیشی خواهد گرفت. مشخص نیست که این روند صعودی در چه نقطهای متوقف خواهد شد. اما دست کم میتوانید مطمئن باشید که از نقطه B بالاتر خواهد رفت. بنابراین میتوان شکست نوسان صعودی را اینگونه خلاصه کرد:
- نمودار RSI تا کمتر از ۳۰ کاهش پیدا میکند (به منطقه اشباع فروش وارد میشود)
- اندیکاتور صعودی میشود، از خط ۳۰ عبور کرده و تا نقطه B پیش میرود
- اندیکاتور دوباره حالت نزولی گرفته و به ۳۰ نزدیک میشود اما از آن عبور نمیکند
- در نهایت میتوان پیشبینی کرد که اندیکاتور دوباره صعودی خواهد شد و از نقطه B نیز عبور خواهد کرد
این سیگنال را در تصویر زیر میتوانید به وضوح مشاهده کنید.
سیگنال شکست نوسان صعودی در اندیکاتور RSI
سیگنال شکست نوسان نزولی (خرسی)
سیگنال شکست نوسان نزولی دقیقاً متضاد سیگنال قبلیست. در این سیگنال اندیکاتور RSI تا بالای خط ۷۰ حرکت میکند و وارد منطقه اشباع خرید میشود. اندیکاتور سپس در حالت نزولی قرار میگیرد و تا نقطه B که پایینتر از ۷۰ قرار دارد تنزل میکند. پس از آن دوباره صعودی میشود، اما نمیتواند از خط ۷۰ عبور کند. در این شرایط، پیشبینی میشود که قیمت دوباره نزولی خواهد شد و از نقطه B نیز پایینتر خواهد رفت. سیگنال شکست نوسان نزولی را میتوان اینگونه خلاصه کرد:
- نمودار RSI از خط ۷۰ پیشی میگیرد و وارد منطقه اشباع خرید میشود
- اندیکاتور حالت نزولی پیدا میکند، از خط ۷۰ گذر میکند و در نقطه B متوقف میشود
- اندیکاتور دوباره صعودی میشود، اما نمیتواند از ۷۰ عبور کند
- در نهایت میتوان پیشبینی کرد که قیمت دوباره نزولی خواهد شد، تا جایی که از نقطه B نیز پایینتر خواهد رفت
سیگنال شکست نوسان نزولی در تصویر زیر به وضوح قابل مشاهده است.
سیگنال شکست نوسان نزولی یا خرسی در اندیکاتور RSI
محسابات و فرمولها
آخرین نکتهای که در خصوص RSI قصد داریم به آن بپردازیم، فرمولیست که این اندیکاتور برای تحلیل روندها به کار میگیرد. آگاهی از این فرمول برای کار با RSI ضروری نیست. اما درک درست از فرمولهای ریاضی به کار برده شده در این اندیکاتورها میتواند به شما در فهم منطق آنها کمک کند. و حتی اگر از کاربران حرفهایتر آنها باشید، میتوانید از مجموع این فرمولها برای دستیابی به فرمول خاص خود برای ترید استفاده کنید.
فرمول استفاده شده در RSI از این قرار است:
RSI = 100 – ۱۰۰/ (۱ + RS)
که در این فرمول، RS به میانگین سود بازار در بازه زمانی مورد نظر اشاره دارد.
جمعبندی
بیش از چهار دهه است که شاخص قدرت نسبی یا همان RSI به یکی از اساسیترین ابزارها برای همه تحلیلگرهای حرفهای جهان تبدیل شده است. استفاده وایلدر از مفهوم مومنتوم بسیاری از این تحلیلگرها را ترغیب کرد تا به واکاوی رابطه بین این مفهوم و تغییرات قیمتها بپردازند. با این وجود، RSI هنوز هم یکی از قویترین ابزارهاییست که یک تحلیلگر میتواند برای دستیابی به یک متد علمی ترید به کار ببندد.
البته سادهانگارانه است اگر ادعا کنیم با یک نگاه به RSI، پیشبینی روند قیمت برای هر شخصی میسر خواهد شد. برای استفاده درست از RSI یا هر اندیکاتور دیگری، ضرورت دارد که ابتدا زمان کافی را به مطالعه و تحقیق اختصاص دهید. از اندیکاتور نه به عنوان یگانه مرجع پیشبینی قیمت، بلکه بعنوان ابزاری برای تحلیل روند قیمت استفاده کنید. اگر RSI را به شیوه صحیح به کار ببندید، این اندیکاتور ابزار قابل اعتمادی برای تحلیل روند و نوسانات بازار خواهد بود.
شاخص قدرت نسبی RSI چیست؟
تا کنون در راستای بررسی و بهره وری هدفمند از نمودار شمعی یا کندل استیک ها یا به عبارت بهتر برای تحلیل تکنیکال نمودار بازار ها مخصوصا بازار ارز دیجیتال، مقالاتی را خدمتتان ارائه داده ایم.
در این مقاله قصد بر آن داریم، اندیکاتوری را تحت عنوان شاخص قدرت نسبی RSI، مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم. پس با تیم توکن باز همراه باشید.
مفاهیم کلی:
شاخص قدرت نسبی چیست؟
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength Index و به طور مختصر RSI را می توان اینگونه عنوان کرد که یک اندیکاتور تکنیکال بوده و برای تحلیل بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال از آن بهره وری میشود.
باید بدانیم این شاخص، برای پیش بینی قدرت یا ضعف یک رمز ارز یا بازار بر مبنای قیمتهای انتهایی اخیر در زمان گذشته یا اکنون، به کار میرود.
لازم است بدانیم شاخص RSI با شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength متمایز است و اینکه اندیکاتور قدرت نسبی، یک اندیکاتور مومنتوم می باشد که میزان تغییرات اخیر در قیمت یک سهم یا دارایی را برای بررسی شرایط overbought یا oversold اندازه میگیرد.
اما RSI در حقیقت یک اسیلاتور می باشد و بین 0 تا 100 متغیر است. لازم است بدانید که این شاخص، ابتدا توسط Wells Wilder در سال 1978 و در کتابی تحت عنوان «مفاهیم نو در سیستمهای تریدری تکنیکال» به معرض نمایش و معرفی گمارده شد.
در تحلیلهای سنتی، میزان RSI مساوی با 70 یا بالاتر را، نشانه تقارن شرایط امن به اشباع خرید دانسته و امکان دارد این عدد مقدمه ای برای trend reversal یا pullback قیمت باشد. اما اگر میزان RSI برابر با 30 یا پایینتر باشد، نشانگر شرایط اشباع فروش خواهد بود.
عملکرد شاخص (RSI)
در این شاخص، باید بدانیم عددی بین 0 تا 30 “oversold” و عددی بین 70 تا 100 “overbought” در بازار را به نمایش می گذارد. اما لازم است بدانیم، این قرارداد از پیش تعیین شده را قادریم بسته به نوع تنظیمات شاخص RSI برای هر کاربر و قدرت روند بازار در صورت نیاز، به گونه ای متفاوت تنظیم کنیم.
به طور مثال، بعضی از کاربران به جای آنکه از ترکیب 30-70 بهره جویی کنند از ترکیب 33-66 و بعضی از آنان حتی از ترکیب 20-80 بهره جویی میکنند. اگر میزان RSI اعداد و یا ارقامی باشد که حد فاصل اعداد 30 تا 70 را نشان بدهد، آن ناحیه را بازهای بی روند و خنثی در نظر خواهیم گرفت.
فرمول (RSI)
اندیکاتور RSI را با دو مرحله می توان محاسبه نمود. ابتدا لازم است RSI1 را به دست آورده، سپس RSI2 را محاسبه می کنیم. نحوه به دست آوردن RSI1به صورت زیر است:
ابتدا لازم است دو مورد سود و بهره میانگین (average gain) و ضرر میانگین (average loss) که در فرمول ذیل به آن اشاره می شاخص قدرت نسبی شود را مورد استفاده و بهره وری قرار دهیم. باید کاربران بدانند که میانگین درصد سود یا ضرر در زمان، امری انتخابی می باشد.
این فرمول میزان ضرر میانگین را مثبت لحاظ می کند. بهطور استاندارد برای به دست آوردن RSI1 از میانگین بهره و ضرر در 14 دوره زمانی بهره جویی میشود.
اکنون فرض کنید بازار در هفته ی گذشته از 14روز، با بهره یا سود میانگین 1٪ و در تمام هفته ی بعدی با ضرر میانگین -۰/۸٪ بسته یا کلوز شده است. حساب RSI1 به صورت زیر به دست می آید:
زمانی که داده برای 14 دوره زمانی در دسترس کاربر باشد، کاربر قادر است RSI2 را به دست آورد. اما باید این امر را بدانیم که RSI2 قسمت پیشین نتیجه محاسبه ها را هموار یا smooth خواهد کرد. (هدف از هموارسازی، پاکسازی آثار دادههای پرت روی نمودار می باشد.) در حقیقت RSI2 همان RSI پایان بوده که در نمودار بهره وری میشود.
محاسبه اندیکاتور شاخص قدرت نسبی
محاسبه این اندیکاتور با بهره مندی از فرمول یاد شده است که RSI به دست آمده و خط RSI در زیر نمودار قیمت، ترسیم میشود. پس باید بدانیم که هرگاه تعداد و ابعاد قیمتهای انتهایی مثبت (تعداد شمع های سبز) بالا برود، RSI نیز افزایش خواهد یافت. اما اگر تعداد و سایز ضررها افزایش یابد، RSI کاهش پیدا می کند.
اما دانستن این موضوع نیز خالی از لطف نیست که گاهی امکان دارد در حالی که نمودار قیمت، افزایش یافته و روندی صعود دارد؛ RSI در ناحیه oversold باقی بماند و یا آنکه نمودار قیمت، کاهش یافته و روندی نزولی دارد؛ RSI در منطقه overbought ایست کند. وجود این امر امکان دارد برای تحلیلگران نوپا کمی ابهام برانگیز و یا گیج کننده باشد. اما اگر معیار سنجش این شاخص ترند غالب باشد، این ابهامات و عوامل گیج کننده تا حدودی قابل حل است.
بهره وری از سیگنال رد نوسان در (RSI)
باید دانست تقارن شاخص قدرت نسبی به Support Level یا Resistance Level و فاصله گرفتن مجدد از آن بدون رد کردن، روشی است که تحت عنوان روش رد نوسان یاد می شود. که خود رد نوسان از دو گونه ی نوع گاوی و خرسی می باشد:
Reject Bullish Market Fluctuation (رد نوسان گاوی)
هنگامی که RSI به حد پایین معین شده برای قیمت Support Level متقارن میشود بی آنکه این حد را رد کند، در خلاف جهت حرکت میکند:
- وقتی RSIوارد منطقه فروش بیش از حد اندازه شود.
- زمانی که RSI از محدوده 30 یا حد پایین قیمت بالاتر رود.
- شاخص قدرت نسبی مجدد به سطح 30 بازگشته اما آن را قطع نمیکند.
- هنگامی که RSI بیشترین مقدار پیشین خود را شکسته و بالاتر میرود.
Reject Bearish Market Fluctuation (رد نوسان خرسی)
زمانی که شاخص قدرت نسبی به حد بالای از پیش معین شده برای قیمت Resistance Level متقارن میشود؛ بی آنکه این حد را رد کند، مجدد در خلاف جهت حرکت میکند:
- شاخص RSI به ناحیه oversold وارد میشود.
- اندیکاتور RSI از بالای ریسک مقاومت (رقم از پیش معین شده 70) پایینتر میآید.
- نزدیک شدن RSI به عدد 70 اما وارد بازه 70 تا 100 نمیشود.
- شاخص قدرت نسبی RSI کمترین مقدار پیشین خود را رد خواهد کرد و پایینتر میرود.
در روندهای طولانیمدت، رد نوسان، به کاربر سیگنال مطمئنتری را ارائه میدهد.
تفاوت بین RSI و MACD
مکدی یکی دیگر از اندیکاتورهای برپایه ی حرکت روند قیمت می باشد که نشانگر رابطه بین دو میانگین متحرک یا Moving Average از قیمت یک دارایی می باشد.
با به دست آوردن اختلاف Moving Average نمایی 26 دوره ای (EMA) از 12 دوره ای میانگین متحرک نمایی حساب و به دست می آید. نتیجه ی حاصله از این محاسبه خط مکدی خواهد بود. یک (EMA) ۹دوره مکدی، تحت عنوان “خط سیگنال”، در بالای خط مکدی قرار می گیرد که قادر خواهد بود به عنوان یک کلید یا ماشه برای داد و ستد عمل کند. تریدرها ممکن است، سهم یا سهام را زمانی که مکدی در بالای خط سیگنال جای گیری می کند، خریداری کرده و هنگامی که مکدی از زیر خط سیگنال رد می شود، بفروشند.
شاخص RSI پاسخگوی خرید و فروش بیش از حد و انداره سهام مد نظر در بازار، به نسبت قیمت ها و شرایط در گذشته می باشد. به طوری که، به دست آوردن RSI با بهره و ضرر میانگین قیمت در یک بازه ی زمانی مخصوص، (به طور پیش فرض مدت زمان 14 دوره) با میزان محدود شده از 0 تا 100 خواهد بود.
مکدی رابطه بین دو میانگین متحرک نمایی را اندازه گیری و محاسبه می کند. این در حالی است که شاخص قدرت نسبی تغییرات قیمتی را نسبت به کمترین قیمت ها اندازه گیری و محاسبه می کند. لازم به ذکر است که این دو شاخص عموماً با هم به کار برده می شوند تا تحلیلگران بتوانند تصویر تکنیکال کاملی از بازار را در زمره ی اختیارات خود داشته باشند.
باید بدانیم در واقع استفاده از این دو شاخص در یک بازار، ابزاری برای اندازه گیری و محاسبه می باشند زیرا عوامل گوناگونی را در محاسبه های خود لحاظ کرده و این قابلیت را دارند نتایج گوناگونی را ارائه دهند.
محدودیت های شاخص قدرت نسبی
دانستن این موضوع خالی از لطف نیست که شاخص RSI، مقادیر رو به صعود و نزول را مورد مقایسه قرار می دهد و نتیجه را به صورت یک اسیلاتور نمایش می دهد که قادر است، در کنار نمودار قیمت جای بگیرد.
این اندیکاتور نیز همانند بسیاری دیگر از اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنال های آن هنگامی که با روند بلند مدت تطبیق دارد، می توان از آن مطمئن بود. سیگنال های بر پایه واگرایی بسیار کمیاب بوده و مشخص نمودن آن ها از سیگنال های کاذب، کاری بس دشوار می باشد.
شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست و چگونه می توان از آن در تحلیل قیمت استفاده کرد؟
تجزیه و تحلیل تکنیکال اساسا بررسی رویدادهای قبلی بازار، به عنوان روشی برای امتحان و پیش بینی روندهای آینده قیمتی است. از بازارهای سنتی گرفته تا بازار مربوط به ارزهای رمزنگاری، بیشتر معامله گران برای انجام تحلیل های خود از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند که RSI یکی از آنهاست.
شاخص قدرت نسبی از جمله شاخص های تحلیل تکنیکال است که در اواخر دهه 1970 به عنوان ابزاری معرفی شد که معامله گران می توانند از آن برای بررسی عملکرد یک سهام در طی یک دوره زمانی معین استفاده کنند. این شاخص اساسا نوسان سنج حرکت است و میزان حرکات قیمتی و همچنین سرعت(مقدار نوسان) این حرکات را اندازه گیری می کند. RSI بسته به جایی که معامله گر استفاده می کند و نوع معاملات وی، می تواند یک ابزار بسیار مفید باشد.
شاخص قدرت نسبی یا RSI توسط جی ولز ویلدر در سال 1978 معرفی شد. وی تعریف این شاخص را در کتاب خود به نام “مفاهیم جدید سیستم معاملاتی تکنیکال” به همراه سایر شاخص های شاخص قدرت نسبی تکنیکال مثل پارابولیک سار(Parabolic SAR)، میانگین محدوده واقعی(ATR) و شاخص میانگین جهت دار(ADX) ارائه داد.
ویلدر قبل از این که یک تحلیلگر فنی شود، به عنوان مهندس مکانیک و مشاور املاک فعالیت می کرد. وی انجام معاملات سهام را در حدود سال 1972 آغاز کرد، اما خیلی موفق نبود. چند سال بعد ویلدر تجارب و تحقیقات خود را در قالب فرمول های ریاضی و شاخص هایی که بعدها توسط معامله گران سراسر جهان تایید شد، گردآوری نمود. این کتاب تنها در 6 ماه نوشته شد و علیرغم آن که قدمت آن به دهه 1970 بازمی گردد، اما هنوز هم مرجع بسیاری از معامله گران است.
شاخص RSI چگونه کار می کند؟
به طور پیش فرض، RSI تغییرات قیمت یک دارایی را در طی یک دوره 14 تایی(14 روز برای نمودارهای روزانه یا 14 ساعت برای نمودارهای ساعتی و غیره) اندازه گیری می کند. در این شاخص از تقسیم میانگین سودی که دارایی در بازه زمانی مشخص داشته بر میانگین ضرری که در همان بازه زمانی داشته، استفاده می شود. مقدار RSI بین 0 تا 100 متغیر است.
همانطور که گفته شد شاخص قدرت نسبی یک شاخص اندازه گیری حرکت است که میزان تغییر قیمت را اندازه گیری می کند. افزایش شتاب حرکتی و افزایش قیمت، نشان می دهد که سهام یا دارایی به طور فعال در بازار خرید می شود. اگر حرکت نزولی باشد، یعنی فشار فروش افزایش یافته است.
RSI همچنین یک شاخص نوسانی است و این امکان را فراهم می کند تا معامله گران بتوانند نقطه خرید و فروش بیش از حد را در بازار شناسایی کنند. این شاخص، قیمت دارایی را در یک دوره 14 تایی با نمره 0 تا 100 ارزیابی می کند. اگر مقدار RSI برابر یا کمتر از 30 باشد نشان می دهد که احتمالا دارایی به سمت سطح کف یا فروش بیش از حد پیش می رود. مقدار 70 یا بالاتر نشان می دهد که دارایی در حال رسیدن به بالاترین قیمت یا خرید بیش از حد در آن دوره زمانی است.
اگر چه تنظیمات RSI به طور پیش فرض برای یک دوره 14 تایی است، اما معامله گران ممکن است برای افزایش حساسیت دوره زمانی کمتر یا کاهش حساسیت دوره زمانی بیشتری را انتخاب کنند. بنابراین RSI در یک دوره زمانی 7 روزه نسبت به 21 روزه حساسیت بیشتری دارد. علاوه بر این برای دوره های زمانی کوتاه مدت، مقدار RSI برای مشخص شاخص قدرت نسبی شدن نقطه فروش یا خرید بیش از حد باید 20 و 80 (به جای 30 و 70) در نظر گرفته شود. به این ترتیب احتمال دریافت سیگنال های کاذب کمتر است.
نحوه استفاده از RSI در واگرایی
علاوه بر مقادیر 30 و 70 شاخص قدرت نسبی که می تواند شرایط فروش و خرید بیش از حد را نشان دهد، معامله گران از RSI برای پیش بینی احتمال معکوس شدن روند و یا یافتن نقطه سطح حمایت و مقاومت استفاده می کنند. این عملکرد مبتنی بر واگرایی صعودی و نزولی است.
واگرایی صعودی شرایطی است که قیمت و مقدار RSI در جهت مخالف یکدیگر حرکت کنند. بنابراین مقدار RSI افزایش می یابد و به سطوح بالاتری می رسد در حالی که قیمت در حال افت است و به سطوح پایین خود تنزل می یابد. این در واقع واگرایی صعودی نامیده می شود و نشان می دهد که با وجود کاهش قیمت، قدرت خرید افزایش می یابد.
در مقابل، واگرایی نزولی زمانی است که علیرغم افزایش قیمت تمایلات بازار نزولی است. بنابراین مقدار RSI افت می کند و به سطوح پایین تر می رسد، در حالی که قیمت رو به افزایش است و به سطوح بالاتر می رسد. در نتیجه احتمال افت قیمت زیاد است.
البته به خاطر داشته باشید که اختلافات RSI در جریان نوسانات شدید بازار چندان قابل اعتماد نیستند. به همین دلیل واگرایی RSI برای بازارهای کم نوسان مناسب تر است.
نتیجه گیری
چندین فاکتور مهم هنگام استفاده از شاخص قدرت نسبی وجود دارد که می تواند به شما کمک کند. مثل تنظیمات مقدار یا امتیاز(30 و 70) و واگرایی صعودی یا نزولی. با این حال همیشه باید در نظر داشته باشید که هیچ شاخص فنی 100% کارآمد نخواهد بود، به خصوص اگر به تنهایی استفاده شود. بنابراین معامله گران حرفه ای برای جلوگیری از دریافت سیگنال های اشتباه باید از شاخص RSI به همراه سایر شاخص ها استفاده کنند.
آشنایی با شاخص قدرت نسبی یا اندیکاتور RSI
اندیکاتور ابزاری است برای بهرهگیری از تحلیل تکنیکال. شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) یا به اختصار RSI، از اندیکاتورهای دنیای تحلیل، بعد از گذشت چند دهه پرطرفدارترین اندیکاتور نزد تکنیکالیستها محسوب میشود. اهمیت اندیکاتور RSI در این است که به یک سؤال اساسی سرمایهگذاران میتواند پاسخ دهد: چگونه میتوان رمزارزی را در شرایط صعودی انتخاب کرد که اگر در دورۀ بعدی بازار منفی شد، نزول کمتری داشته باشد؟ در این مقاله میکوشیم با این اندیکاتور محبوب آشنا شویم.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی، یک نوسانگر مومنتوم (momentum oscillator) است که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازهگیری میکند. این شاخص توسط ولز وایلدر (Welles Wilder) پدید آمده است. اندیکاتور RSI بین دامنه صفر تا صد نوسان میکند. به طور سنتی وقتی که بالای 70 باشد، وضعیت «اشباع خرید» است و هنگامی که زیر 30 باشد، وضعیت «اشباع فروش» ارزیابی میگردد. سیگنالها از طریق پیدا کردن واگرایی(divergences) و سیگنال نوسان ناقص (failure swings) ایجاد میشوند. از این شاخص همچنین میتوان برای تشخیص روند کلی استفاده کرد.
نحوۀ محاسبهی RSI
شاخص RSI فرمول محاسبۀ نسبتاً سادهای دارد، اما فهم آن بدون مثال دشوار است. فرمول اصلی به صورت زیر محاسبه میشود:
RSI = 100 – [100 / (1 + (متوسط رشد قیمت / متوسط نزول قیمت))]
متغیر RSI قدرت نسبی یا بازدهی بازار (Market Gain) است که برابر است با حاصل تقسیم متوسط رشد قیمت بر متوسط نزول قیمت در همان بازۀ زمانی.
اندیکاتور RSI چگونه کار میکند؟
اگر مقدار اندیکاتور RSI بالای 70 باشد ، وضعیت «اشباع خرید» و اگر زیر 30 باشد وضعیت «اشباع فروش» در نظر گرفته میشود.
این سطوح میتوانند در صورت لزوم برای مطابقت بیشتر با اوراقبهادار یا رمزارز، تعدیل و اصلاح شوند. به طور مثال اگر یک رمزارز مکرراً به سطح اشباع خریدِ 70 برسد، میتوانید آن را به 80 تغییر دهید. باید به این نکته توجه کرد که ممکن است شاخص RSI طی روندهای قدرتمند، برای مدتی طولانی در وضعیت خرید یا فروش باقی بماند.
اندیکاتور RSI اغلب الگوهای نموداری مانند الگوهای کف و سقف دوقلو و خط روند تشکیل میدهد؛ در حالی که این الگوها به صورت معمولی در نمودار اصلی قیمت مشخص نیستند. علاوه بر آن، سطوح یا خطوط حمایت و مقاومت نیز به وسیله RSI قابل تشخیصاند. در یک بازار صعودی، شاخص RSI تمایل دارد که در محدوده 40 تا 90 با حوزه عملکردی 40-50 به عنوان سطح حمایت باقی بماند. در یک بازار نزولی نیز این اندیکاتور تمایل دارد که در محدوده 10 تا 60 با حوزه عملکردی 50-60 به عنوان سطح مقاومت قرار بگیرد. این محدودهها بسته به موقعیت RSI و روند اصلی بازار متفاوت هستند.
اگر قیمت سقف یا کف جدیدی بزند که مورد تأیید شاخص RSI نباشد، این واگرایی میتواند به عنوان یک سیگنال بازگشت قیمتی(price reversal) تلقی شود. اگر اندیکاتور RSI سقف قبلیاش را به سمت بالا بشکند یا کف قبلیاش را به سمت پایین بشکند، در این دو حالت، سیگنال نوسان ناقص (Failure Swing) صادر میشود.
سیگنال نوسان ناقص در حالت صعودی وقتی رخ میدهد که RSI در ناحیه اشباع فروش، یعنی زیر 30، دره بسازد، سپس با عبور از سطح 30 از آن خارج شده و قله بزند و بازگردد؛ اما این بار وارد سطح اشباح فروش نمیشود. لذا دره دوم را بالای سطح 30 ایجاد میکند، باز صعود میکند و سقف قبلی خود را میشکند و در لحظه عبور از سقف قبلیِ خود سیگنال نوسان ناقص صادر میکند.
سیگنال نوسان ناقص در حالت نزولی نیز برعکس حالت فوق است و هنگامی صادر میشود که اندیکاتور RSI در ناحیه اشباع خرید، یعنی بالای 70، قله بسازد؛ از ناحیه به سمت پایین خارج شود، سپس تا مرز ناحیه اشباع خرید بازگردد، اما وارد نشود و با ایجاد قله دوم تغییر مسیر دهد و رو به پایین از کف قبلیاش عبور کند. در این لحظه یک سیگنال نوسان ناقص از نوع نزولی صادر کرده است.
سخن پایانی
اندیکاتور RSI، پرکاربرد و محبوب و طرز کار با آن نسبتاً ساده است.
میتوان گفت اهمیت این شاخص در آن است که با طرز کار آسانی که دارد، اطلاعات فراوانی از نبض بازار ارائه میدهد.
اندیکاتور RSI سرعت تغییرات قیمت را اندازهگیری میکند و وضعیت اشباع خرید یا فروش را نمایان میسازد. مفهوم RSI در واقع انعکاسی است از بازدهی بازار. از طریق حرکت آن میتوان سیگنال مهم نوسان ناقص را تشخیص داد و این همان پاسخِ سؤالی است که در ابتدای مقاله مطرح شد.
شاخص قدرت نسبی و وسعت بازار
اندیکاتور RSI که مخفف Relative Strength Index به معنای شاخص قدرت نسبی یکی از اندیکاتور های پرکاربرد در بین تحلیلگران تکنیکال است. شاخص قدرت نسبی در سال ۱۹۷۸ معرفی شده و از محبوبیت زیادی در میان معامله گران برخوردار است.
ایده اصلی در پشت قدرت نسبی این است که برخی اوراق بهادار در بازارهای صعودی افزایش بیشتر و در بازارهای نزولی کاهش کمتری نسبت به بازار دارند. به عقیده تحلیل گران فنی با سرمایه گذاری در اوراق بهاداری که قدرت نسبی دارند، می توان بازده بیشتری از معدل بازده بازار بدست آورد.
شاخص وسعت بازار
شاخص های وسعت بازار برای اندازه گیری قدرت نوسان های بالا و پایین بازار به کار می آیند. مطبوعات روزانه موارد زیادی از افزایش و کاهش قیمت روزانه را در بورس تهران گزارش می کنند. تحلیل گران فنی افزایش خالص روزانه یعنی موارد افزایش منهای موارد کاهش را بصورت انباشته در می آورند. تحلیل گران فنی امیدوارند که بتوانند با مطالعه افزایش های خالص مسیر نوسان های بازار را تعیین کنند.
منابع:
جزوه درسی تصمیم گیری در مسایل مالی خانم دکتر تفتیان
سایت بورس و اوراق بهادار
"تحلیل تکنیکی پیشرفته"،ناشر عباس کنی
لینک های مفید
نکته ۱ - افزایش شاخص کل کلاً بمعنی سودآوری کلیه سهام موجود دربورس نیست. و نیز این مسئله کاهش شاخص کل هم بمعنی زیان در کل سهام موجود در بورس نیست.
یک نمونه قابل لمس توپ بسکتبال است. اگر آن را از بالا رها کنیم، در برخوردهای متعدد به زمین، هر بار در ارتفاع کمتری قرار خواهد گرفت و نهایتا روی زمین قرار خواهد گرفت.
اگر نمودار شاخص قدرت نسبی چنین وضعیتی به خود گرفت، به این معنی است، که قیمت سهام، کاهنده خواهد بود و بالعکس، اگر نمودار شاخص قدرت نسبی در وضعیت توپی قرار گرفت، که به طور متناوب توسط دستهای بازیکن به آن ضربه زده میشود و میتواند تا ارتفاع بیشتری بالا بیاید. حکایت از افزایش قدرت نسبی سهم برای حرکت به سمت بالاست.
یک نمونه قابل لمس توپ بسکتبال است. اگر آن را از بالا رها کنیم، در برخوردهای متعدد به زمین، هر بار در ارتفاع کمتری قرار خواهد گرفت و نهایتا روی زمین قرار خواهد گرفت.
اگر نمودار شاخص قدرت نسبی چنین وضعیتی به خود گرفت، به این معنی است، که قیمت سهام، کاهنده خواهد بود و بالعکس، اگر نمودار شاخص قدرت نسبی در وضعیت توپی قرار گرفت، که به طور متناوب توسط دستهای بازیکن به آن ضربه زده میشود و میتواند تا ارتفاع بیشتری بالا بیاید. حکایت از افزایش قدرت نسبی سهم برای حرکت به سمت بالاست.
اگر از راس قلهها یا قعرها، خطی را ترسیم نماییم، روند شکل گرفته، روند آتی سهم خواهد بود و همچنین اگر شاخص قدرت نسبی در خط روند مذکور نفوذ کند، به معنی تغییر روند قیمتی سهم است.
مفاهیم “بیش خرید” و “بیش فروش” در RSI
مفهوم “بیش خرید”:
زمانی که یک سهم یا نماد به صورت افراطی و غیر عادی خریداری می شود، شاخص RSI آن به سمت سطوح بالای ۷۰ متمایل می شود (رسیدن به سقف). معامله گران در این شرایط به اصطلاح می گویند سهم “بیش خرید” شده است. در این زمان احتمال کاهش قیمت ها وجود دارد. هر چه شاخص RSI مدت بیشتری در سطح بالای ۷۰ باقی بماند احتمال کاهش قیمت نیز بیشتر می شود.
یک نمونه قابل لمس توپ بسکتبال است. اگر آن را از بالا رها کنیم، در برخوردهای متعدد به زمین، هر بار در ارتفاع کمتری قرار خواهد گرفت و نهایتا روی زمین قرار خواهد گرفت.
اگر نمودار شاخص قدرت نسبی چنین وضعیتی به خود گرفت، به این معنی است، که قیمت سهام، کاهنده خواهد بود و بالعکس، اگر نمودار شاخص قدرت نسبی در وضعیت توپی قرار گرفت، که به طور متناوب توسط دستهای بازیکن به آن ضربه زده میشود و میتواند تا ارتفاع بیشتری بالا بیاید. حکایت از افزایش قدرت نسبی سهم برای حرکت به سمت بالاست.
شاخص وسعت بازار
یک نمونه قابل لمس توپ بسکتبال است. اگر آن را از بالا رها کنیم، در برخوردهای متعدد به زمین، هر بار در ارتفاع کمتری قرار خواهد گرفت و نهایتا روی زمین قرار خواهد گرفت.
اگر نمودار شاخص قدرت نسبی چنین وضعیتی به خود گرفت، به این معنی است، شاخص قدرت نسبی که قیمت سهام، کاهنده خواهد بود و بالعکس، اگر نمودار شاخص قدرت نسبی در وضعیت توپی قرار گرفت، که به طور متناوب توسط دستهای بازیکن به آن ضربه زده میشود و میتواند تا ارتفاع بیشتری بالا بیاید. حکایت از افزایش قدرت نسبی سهم برای حرکت به سمت بالاست.
دومین مساله به مقیاس عمودی بودن نوسان نما مربوط می شود. یعنی نوسان نما چقدر باید بالا یا پایین باشد تا به عنوان علامتی برای خرید یا فروش تلقی می شود؟
دومین مساله به مقیاس عمودی بودن نوسان نما مربوط می شود. یعنی نوسان نما چقدر باید بالا یا پایین باشد تا به عنوان علامتی برای خرید یا فروش تلقی می شود؟
به طور کلی هر چه تعداد دوره های مورد نظر بیشتر باشد RSI با ثبات تر خواهد بود و علامت های کمتری تولید خواهد کرد.
تفسیر استراتژی های RSI:
RSI را میتوان از پنج جنبه بررسی نمود :
ارقام نهایتی
الگوهای نموداری
نوسان های ناقص
Sesistance & Support
واگرایی یا Divergence
این ارقام در RSI احتمال بروز نقاط بالا و پایین اصلی را علامت می دهد گرچه سطوح دقیق مورد استفاده جای بحث دارد اما ویلدر استفاده از ۷۰ و ۳۰ را توصیه می کند به این معنا که اگر RSI به بالا صعود کرد احتمال بالا بودن قابل ملاحظه قیمت های بازار وجود دارد و اگر به زیر ۳۰ نزول کرد میتوان انتظار پدید امدن قیمت های بسیار پایین را داشت.
۲- الگو های نموداری:
PATTERN ها و الگو هایی که معمولا در نمودار قیمتهای مشاهده می کنیم غالبا در RSI نیز قابل مشاهده اند.
۳- نوسان ناقص :
دومین مساله به مقیاس عمودی بودن نوسان نما مربوط می شود. یعنی نوسان نما چقدر باید بالا یا پایین باشد تا به عنوان علامتی برای خرید یا فروش تلقی می شود؟
به طور کلی هر چه تعداد دوره های مورد نظر بیشتر باشد RSI با ثبات تر خواهد بود و علامت های کمتری تولید خواهد کرد.
تفسیر استراتژی های RSI:
RSI را میتوان از پنج جنبه بررسی نمود :
ارقام نهایتی
الگوهای نموداری
نوسان های ناقص
Sesistance & Support
واگرایی یا Divergence
۱- ارقام نهایتی:
این ارقام در RSI احتمال بروز نقاط بالا و پایین اصلی را علامت می دهد گرچه سطوح دقیق مورد استفاده جای بحث دارد اما ویلدر استفاده از ۷۰ و ۳۰ را توصیه می کند به این معنا که اگر RSI به بالا صعود کرد احتمال بالا بودن قابل ملاحظه قیمت های بازار وجود دارد و اگر به زیر ۳۰ نزول کرد میتوان انتظار پدید امدن قیمت های بسیار پایین را داشت.
۲- الگو های نموداری:
PATTERN ها و الگو هایی که معمولا در نمودار قیمتهای مشاهده می کنیم غالبا در RSI نیز قابل مشاهده اند.
یک نمونه قابل لمس توپ بسکتبال است. اگر آن را از بالا رها کنیم، در برخوردهای متعدد به زمین، هر بار در ارتفاع کمتری قرار خواهد گرفت و نهایتا روی زمین قرار خواهد گرفت.
اگر نمودار شاخص قدرت نسبی چنین وضعیتی به خود گرفت، به این معنی است، که قیمت سهام، کاهنده خواهد بود و بالعکس، اگر نمودار شاخص قدرت نسبی در وضعیت توپی قرار گرفت، که به طور متناوب توسط دستهای بازیکن به آن ضربه زده میشود و میتواند تا ارتفاع بیشتری بالا بیاید. حکایت از افزایش قدرت نسبی سهم برای حرکت به سمت بالاست.