گزینه های باینری تجارت

تئوری داو Dow Jones

چارلز داو بر این عقیده بود که هر نشانه و اخطار برای آغاز روند جدید زمانی اهمیت دارد که هر دو شاخص صنعت و راه آهن اخطار یا علامت مشابهی را نشان دهند و همدیگر را تایید کنند. هر چند به نظر او لزومی نداشت که هر دو اخطار در یک زمان ایجاد شوند؛ اما هر چه فاصله میان آنها کمتر باشد تایید قوی‌تری بر تشخیص روند بوده است. همچنین چارلز داو متوجه شد هر گاه این دو شاخص بر خلاف هم حرکت کنند روند قبلی همچنان ادامه خواهد داشت.

این نمودارها هشدار می‌دهند که پایین‌ترین نرخ جدید داو پایین‌ترین نخواهد بود

فروش میانگین صنعتی داوجونز در روز دوشنبه، آن را در مسیری قرار می دهد که آن را به اتفاق آرا نشان دهد: همه شاخص های بازار 3 بزرگ اکنون الگوی نزولی پایین و بالاترین پایین را ایجاد کرده اند، که نشان می دهد ممکن است بازار سهام اکنون رسماً در یک روند نزولی قرار داشته باشد.

همچنین کسانی هستند که پیشنهاد می کنند علیرغم حرکت نوسانات، بازار کمی آرام تر از آن است که پایین ترین سطح فعلی باشد.

داو
DJIA ،
-1.99٪
روز دوشنبه 653.67 واحد یا 2.0 درصد سقوط کرد و در 32,245.70 بسته شد. این رقم به پایین‌تر از بسته شدن 8 مارس 2022 یعنی 32,632.64 رسیده و پایین‌ترین قیمت خود را از 9 مارس 2021 به ثبت رسانده است.

مهمتر از همه برای ناظران نمودار، داو دومین بسته شدن خود را از زمان بسته شدن در 36,799.65 ژانویه در 4 مشاهده کرد، زیرا پایین ترین سطح مارس 2022 کمتر از بسته شدن 27 ژانویه 34,160.78 بود. همراه با این واقعیت که هر جهش متوالی از این پایین‌ها به زیر قله‌های قبلی کاهش می‌یابد، با بسته شدن اوج 29 در 35,294.19 مارس کمتر از بسته شدن 9 فوریه از 35,768.06، داو الگوی قله‌های پایین‌تر و فرورفتگی‌های پایین‌تر را تأیید کرده است.

بر اساس تئوری داو تحلیل بازارکه برای بیش از یک قرن بین ناظران نمودار وال استریت مرتبط باقی مانده است، الگوی اوج‌ها و افت‌های پایین‌تر چیزی است که یک روند نزولی را تعریف می‌کند. درباره نظریه داو بیشتر بخوانید.

شاخص داو اکنون با روند نزولی تایید شده توسط شاخص S&P 500 مطابقت دارد
SPX
-3.20٪
در 29 آوریل، زمانی که به پایین ترین حد خود در 8 مارس بسته شد.

فهرست ترکیبی Nasdaq COMP همچنین قبلاً یک روند نزولی را تأیید کرده بود، در 26 آوریل، زمانی که به پایین‌ترین حد خود در 14 مارس بسته شد.

S&P 500 از روند نزولی خود حمایت کرد باخت پنج هفته ای تا روز جمعهاین شاخص از سال 1992 تنها برای نهمین بار چنین کاری انجام داده است.

فرانک کاپلری، تحلیلگر فنی در Instinet، یک شرکت Nomura، در یادداشتی نوشت: «در حالی که حجم نمونه کوچک است، ضعف مداوم مانند این، در 30 سال گذشته بیش از هر زمان دیگری منادی فروش بیشتر در ماه های آینده بوده است. به مشتریان

و پس از تمام فروش هایی که قبلاً رخ داده است، که منجر به تعدادی خوانش فنی بیش از حد فروش شده است، برخی از ناظران بازار علائمی را مشاهده می کنند که نشان می دهد هنوز کسانی هستند که فروش را تمام نکرده اند.

Mike O'Rourke، استراتژیست ارشد بازار در JonesTrading می نویسد: "حجم در دو هفته گذشته نسبت به نوسانات و ضعف قابل توجه نیست." به نظر می رسد که این بازار سهام بسیار دور از هر نوع طرز فکر تسلط جویانه است.

بنابراین، بعدی برای شاخص های بزرگ 3 چیست؟

برای داو، بر اساس کاهش نرخ بسته شدن پاندمی 18,591.93 در 23 مارس 2020 و بسته شدن رکورد 4 ژانویه 2022 با 36,799.65، کمتر از اولین شکسته است. هدف اصلاح فیبوناچی از 23.6٪ در حدود 32,503. این باعث می شود که هدف اصلاحی بعدی، یعنی 38.2 درصد، در حدود 29,844 باشد که به معنای کاهش 2,402 واحدی دیگر از سطوح فعلی است. درباره اهداف اصلاح فیبوناچی بیشتر بخوانید.

برای S&P 500، هدف اصلاحی فیبوناچی بعدی، اصلاح 38.2 درصدی رالی پس از همه گیری برای صعود از پایین ترین سطح 23 در 2020 مارس 2,237.40 تا رکورد 3 در 2022 ژانویه 4,796.56 است که به 3,81 رسیده است. 50. مورد بعدی هدف 3,517 درصدی XNUMX است.

و برای نزدک، این شاخص در حال نزدیک شدن به هدف 50.0 درصدی فیبو از پایین ترین سطح 23 مارس 2020 یعنی 6,860.67 تا رکورد 19 در 2021 نوامبر 16,057.44 است که به 11,459 رسیده است. اگر این شکست شکسته شود، فیبو بعدی هدف 61.8 درصدی 10,374 است.

WallSt30 : رشد قیمت بازار پس از روند نزولی ماه گذشته

معاملات آتی سهام ایالات متحده در روز گذشته، پس از رشد نسبی در روز جمعه ، افزایش یافت. زیرا نگرانی‌ های بازار در مورد نوع جدید ویروس کرونا موسوم به Omicron حداقل برای مدت کوتاهی کاهش یافت.

معاملات آتی Dow Jones، S&P 500 و Nasdaq 100 همگی حدود 0.2 درصد رشد کردند. میانگین های اصلی روز دوشنبه با افزایش 1.87 درصدی داو بهبود یافتند، زیرا احساسات سرمایه گذاران بهبود یافته است و همچنان روی بهبود اقتصادی قوی نظر دارند و علت آن گزارش هایی است که نشان می دهد نوع Omicron ممکن است باعث بیماری خفیف تر از آنچه تصور می شد، شود.

بخش‌های مواد اولیه، انرژی، املاک و مستغلات و بخش‌های چرخه‌ای مصرف‌کننده، با افزایش بازگشایی سهام‌های اقتصادی، بازار را بهبود بخشیدند و سایر بخش‌های S&P با افزایش قیمت بسته شدند. در همین حال، سرمایه گذاران همچنین در حال ارزیابی این احتمال هستند که فدرال رزرو سرعت کاهش محرک ها و افزایش نرخ های خود را زودتر از حد انتظار افزایش دهد، که به عنوان یک باد مخالف بزرگ برای سهام تلقی می شود.

بازار اکنون بر روی داده‌های تورمی که اواخر این هفته منتشر می‌شود تمرکز دارد، که می‌تواند کاتالیزوری برای فدرال رزرو برای ارائه سریع‌تر سیاست ‌هایش باشد.

WALLST30 2021-12-07

با بررسی وضعیت روند در بازه زمانی چهار ساعته تئوری داو Dow Jones ؛ با استفاده از تئوری امواج الیوت روند نزولی که از ابتدای ماه نوامبر تا انتهای ماه انجام داده بود طی یک سیکل پنج موجی پیشرو ظاهر گردیده است که با آغاز ماه دسامبر آخرین چرخه نیز کامل شده و بازار وارد فاز اصلاحی شده است. نشست بعدی فدارال رزرو در هفته آینده و تصمیمات مهم و صحبت های جدی تری در مورد نرخ بهره می تواند به تکامل فاز اصلاحی بی انجامد و بازار سهام را دوباره برای مدتی وارد فاز کاهشی بعدی کند. این اصلاح حداقل می تواند تا محدوده 35820 - 36030 ادامه یابد.

چارلز داو، پدر تحلیل تکنیکال و اصول تحلیل تکنیکال

چارلز داو، پدر تحلیل تکنیکال و اصول تحلیل تکنیکال

زندگی نامه چارلز داو

از نگاه چارلز داو، بازارهای مالی جایگاه مهم و جذابی برای کسب درآمد و تولید ثروت محسوب می‌شود. سرمایه گذاری در بازارهای مالی و خرید و فروش سهام از قید و بند زمان و قوانین دست و پاگیرمعاملاتی رها شده است. و به خاطر اینکه موقعیت‌های کسب درآمد مناسبی ایجاد می‌کند. افراد زیادی را به سمت خود جذب کرده است؛ اما از طرفی فعالیت در بازار بورس و خرید و فروش سهام مستلزم پذیرش ریسک بالاتری نیز هست. با آموزش دیدن و کسب علوم مرتبط با بازار بورس مانند روش های مختلف تحلیل، مدیریت سرمایه، روانشناسی بازار، تابلوخوانی و… می‌توان ریسک معاملات را به شدت پایین آورد. در سال‌های اخیر فعالیت‌های زیادی برای درک بهتر رفتار بازارهای مالی وپیش بینی رفتار آینده آن‌ها صورت گرفته و روش‌های مختلفی برای تحلیل این بازارها ایجاد شده است. مهمترین آن‌ها تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (fundamental analysis) و تحلیل تکنیکال (technicalanalysis) است. امروزه تحلیل تکنیکال بسیار رواج یافته و یکی از اصلی‌ترین روش های تحلیل بازارهای مالی در عصر حاضر است. به طوری که معامله گران بازار فارکس با گردش مالی روزانه بیش از ۵ تریلیون دلار و بازار بورس جهانی، به شدت از تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی روند آتی قیمت ها استفاده می‌کنند. به عنوان یکی از اصلی‌ترین روش‌های تحلیل بازار بورس در کلاس های آموزش بورس اوراق بهادار به افراد آموزش داده می‌شود.

چارلز داو پدر علم تحلیل تکنیکال

پیشینه تحلیل تکنیکال به حدود دو سده قبل برمی‌گردد. زمانی که یک تاجر برنج در کشور ژاپن از نمودار شمعی برای پیش‌بینی قیمت برنج استفاده می‌کرد. اما تحلیل تکنیکال به شکل امروزی و مدرن برای نخستین بار در قرن ۱۹ میلادی توسط شخصی به نام چارلز داو با تشکیل نمودارهای قیمت سهام و بررسی آن‌ها و همچنین ایجاد قواعد و اصولی برای تحلیل این نمودارها شکل گرفت. برخی به اشتباه جان مورفی را پدر علم تحلیل تکنیکال می‌دانند. در حالی که خود ایشان در ابتدای کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه از چارلز داو به عنوان پدر علم تحلیل تکنیکال یاد می‌کند. و نظریه و اصول او را به عنوان پایه‌های اصلی و بنیان تحلیل تکنیکال آموزش می‌دهد. در این مقاله قصد داریم به زندگینامه چارلز داو و اصولی که برای تحلیل تکنیکال بنیان نهاد بپردازیم.

زندگی نامه چارلز داو

چارلز داو پدر علم تحلیل تکنیکال

چارلز هنری داو (Charles Henry Dow) در ششم نوامبر ۱۸۵۱ در شهر استرلینگ در ایالت کنتیکت ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد. پدر او کشاورز بود و در ۶ سالگی پدرش را از دست داد. در ۲۱ سالگی در روزنامه اسپرینگفیلد دیلی در ماساچوست مشغول کار شد.

شروع کار چالز داو به عنوان یک روزنامه نگار

چارلز داو به مدت سه سال یعنی تا سال ۱۸۷۵ در آن روزنامه به عنوان خبرنگار تحت مدیریت شخصی به عنوان ساموئل بولز مشغول کار بود. آقای بولز همیشه تاکید داشت که مقالات باید همیشه شفاف و با جزییات کامل باشد. بعد از آن به مدت دو سال در مجله پروویدنس استار واقع در ایالت رود آیلند به عنوان سردبیر شب مشغول به کار شد. البته پذیرفته شدن در این مجله به این سادگی‌ها نبود. مجله پروویدنس استار از مشهورترین و معتبرترین مطبوعات تئوری داو Dow Jones ایالت رود آیلند بود. و سر دبیر آن علاقه ای به استخدام پسری جوان وکم تجربه نداشت. ولی چارلز داو توانست با تجربه سه سال گذشته خود او را راضی کند. او در مدت کوتاهی موفق شد نوشتن مقالات تجاری مجله پروویدنس استار را برعهده بگیرد. در همین جا بود که با ادوارد جونز (edward jones) آشنا شد.

چارلز داو مطالب و اخباری در مورد چگونگی توسعۀ صنایع مختلف و چشم‌انداز آینده آن‌ها و سرمایه گذاری در املاک و مستغلات ارائه کرد که مخاطبان زیادی را به خود جذب نمود. اینگونه فعالیت‌های داو رئیسش را مجاب نمود. او را به همراه گروهی از بانکداران، برای تهیه گزارش در مورد استخراج نقره بفرستند. نتیجه این سفرها و گزارشات مجموعه مقالاتی در مورد کوه‌های راکی، سالن های رقص بوم تاون، شرکت های استخراج معادن و صنعت قمار که تحت عنوان (نامه های لیدویل) به چاپ رسید. و کتاب (چگونه در چند لحظه ثروتمند شوید) که در مورد سرمایه داری و سرمایه گذاری است شد.

سفر چارلز داو به نیویورک آغازی برتحلیل تکنیکال

سه سال بعد از شروع کار در پرویدنس به نیویورک رفت. تا ازقابلیت‌ها و ظرفیت‌های تجاری آن استفاده کند. او در مجله‌ی وال استریت کمرینن شروع به کار کرد. این یک مجله مالی بود. که اخبار مالی را به بانک ها و کارگزاری های بورس می‌داد. چارلز داو از ادوارد جونز برای همکاری دعوت می‌کند. از ویژگی های مهم ادوارد سرعت عمل او در تحلیل صورت های مالی بود. این دو با هم گزارشات مالی بی‌طرفانه و دقیقی از وال استریت ارائه می‌کردند. که مورد توجه عده زیادی قرار گرفت. چرا که سایر گزارشگران با گرفتن رشوه گزارشات خود را به نفع یا زیان عده‌ای تغییر می‌دادند.

روزنامه وال استریت ژورنال

در سال ۱۸۸۲ چالز داو و ادوارد جونز به همراه شریک دیگر خود به نام چارلز برگ استیریسر (Charles Bergstresser) که سرمایه گذار اصلی بود، شرکت داو جونز و شرکا را تاسیس کردند. در سال ۱۸۸۳ این شرکت اطلاعاتی تحت عنوان نامه بعد از ظهر مشتریان منتشر کرد. که تئوری داو Dow Jones شامل اطلاعات و اخبار مالی روز بود و به سرعت به هزار مشترک رسید. با گذشت چند سال در سال ۱۸۸۹ روزنامه وال استریت ژورنال (wall street journal) را منتشر کردند. و هدف آن را ارائه اخبار تاثیرگذار بر روی قیمت سهام و برخی کالا‌ها به صورت روزانه و کاملا عادلانه و بدون گرایش به سمت خاصی تعیین کرد. و به شدت به آن پایند بود.

چالز داو کیست؟

چارلز داو در سال ۱۸۹۹ باز نشسته شد. و در اواخر قرن ۱۹ میانگین صنعتی داو جونز (dow jones industrial average) را ابداع کرد. این شاخص در ابتدا میانگین قیمت ۱۲ شرکت بود. و به شدت مورد توجه فعالان بازار بورس قرار گرفت به طوری هم اکنون نیز از آن استفاده می‌شود. چارلز داو در سال ۱۹۰۲ در نیویورک در گذشت.

اصول تحلیل تکنیکال که چارلز داو بنا نهاد:

  1. همه چیز در شاخص‌ بورس لحاظ شده است.
  2. بازار سه نوع روند دارد.
  3. روند های بزرگ شامل سه مرحله هستند.
  4. شاخص ها باید یک دیگر را تایید کنند.
  5. حجم معاملات باید روند را تصدیق کند.
  6. روند‌ها تا زمانی که نشانه‌های قطعی بازگشت نمایان نشوند به حرکت خود ادامه می‌دهند.

به اعتقاد چارلز داو، همه چیز در شاخص لحاظ شده است.

چارلز داو معتقد بود در تحلیل تکنیکال نیازی به بررسی اخبار گوناگون و جمع آوری اطلاعات مختلف نظیر آنچه برخی از آمارگران انجام می‌دهند. و به بررسی قیمت کالاها، وضعیت نقل و انتقالات بانکی، حجم معاملات داخلی و خارجی و … می‌پردازند نیست. چرا که بازار همه فاکتورها را در قیمت ها لحاظ می‌کند. در تحلیل تکنیکال افراد می‌دانند بازار قادر به پیش بینی اتفاقاتی مانند بلایای طبیعی نیست. ولی مجموعه تمام این اتفاقات بر عرضه و تقاضا اثر می‌گذارد. در نتیجه برآیند تمام این نیروها خود را در قیمت‌ها نشان می‌دهد. تحلیل تکنیکال نیز فقط به بررسی قیمت ها می‌پردازد. حتما بخوانید: آموزش اندیکاتور MACD در تحلیل تکنیکال

بازار بورس سه نوع روند دارد.

  1. در روند صعودی قیمت ها، ممکن است بارها به سمت بالا و پایین نوسان کنند ولی برآیند آن دارای شیب مثبت است.
  2. در روند نزولی نیز بر قیمت ها نوسان دارند ولی برآیند آن دارای شیب منفی است.
  3. در روند خنثی برآیند قیمت ها نه رو به بالا و نه رو به پایین است.

از نظر چارلز داو که بنیانگذار تحلیل تکنیکال است، یک روند خود از سه روند دیگر تشکیل می‌شود.

روند اولیه

روند ثانویه

روند کوچک

از نگاه چارز داو، روندهای بزرگ داری سه مرحله اند.

در تحلیل تکنیکال چارلز داو روند اولیه شامل سه مرحله است:

  1. مرحله تراکم: در انتهای روند اتفاق می‌افتد. اگر روند نزولی باشد، زمانی که اخبار بدی که باعث کاهش قیمت ها شده بود، قدرت خود را از دست می‌دهند سرمایه گذاران باهوش انتهای روند را تشخیص داده و در این مرحله اقدام به ورود به بازار می‌کنند.
  2. مرحله مشارکت عمومی: زمانی که قیمت شروع به رشد می‌کند و تحلیلگران متوجه شده و وارد بازار می‌شوند.
  3. مرحله توزیع: زمانی که اخبار و تحلیل مثبت از بازار به سرعت و به صورت گسترده در همه جا پخش می‌شود. در این مرحله حجم معاملات به خاطر احساسات معامله گران و مشارکت افراد بیشتر افزایش می‌یابد. در این مرحله است که سرمایه گذارانی که در مرحله تراکم وارد بازار شده بودند اقدام به فروش می‌کنند.

شاخص‌ها باید یکدیگر را تایید کنند.

چالز داو و گسترش علم بورس

چارلز داو بر این عقیده بود که هر نشانه و اخطار برای آغاز روند جدید زمانی اهمیت دارد که هر دو شاخص صنعت و راه آهن اخطار یا علامت مشابهی را نشان دهند و همدیگر را تایید کنند. هر چند به نظر او لزومی نداشت که هر دو اخطار در یک زمان ایجاد شوند؛ اما هر چه فاصله میان آنها کمتر باشد تایید قوی‌تری بر تشخیص روند بوده است. همچنین چارلز داو متوجه شد هر گاه این دو شاخص بر خلاف هم حرکت کنند روند قبلی همچنان ادامه خواهد داشت.

چارز داو معتقد بود حجم معاملات باید روند را تصدیق کند.

چارلز داو بنیانگذار تحلیل تکنیکال

حجم معاملات یک عامل ثانویه ولی مهم در تایید اخطارهای تحلیل تکنیکال است. حجم معاملات باید همسو با روند اصلی باشد. در روند‌های صعودی حجم معاملات باید همراه با افزایش قیمت بالا رود و در روند نزولی حجم معاملات در نوسانات مثبت کاهش و در نوسانات نزولی افزایش می‌یابد.

روند‌ها تا زمانی که نشانه‌های قطعی بازگشت نمایان نشود به حرکت ادامه می‌دهند

ماهیت این اصل شباهت زیادی به قانون دوم نیوتن دارد و بیان می‌دارد که هر چیز متحرکی جهت حرکت خود را حفظ می‌کند، مگر یک نیروی خارجی جهت آن را تغییر دهد. یکی از دشوارترین کارها برای کسانی که از نظریات چارلز داو پیروی می‌کنند این است که تفاوت میان اصلاح روند فعلی را با آغاز روند مخالف تشخیص دهند. چارلز داو معتقد تئوری داو Dow Jones بود تا زمانی که اخطار و نشانه های قطعی از آغاز روند مخالف صادر نشده روند فعلی ادامه دارد و تمام نشده است.

نتیجه گیری از تفکر چارلز داو

با این که چارلز هنری داو در طول زندگی خود به عنوان یک روزنامه نگار شناخته شده بود؛ ولی خدمات او در حوزه ی بازارهای مالی و همچنین تئوری داو Dow Jones ابداع شاخص داو جونز موجب شد امروزه او به عنوان پدر علم تحلیل تکنیکال شناخته شود. چارلز داو همچنین به تحلیل تکنیکال نظم داد و قواعد و اصولی برای آن بنا کرد که فهم و درک افراد از رفتار بازار را ساده تر و تحلیل تکنیکال را کاربردی‌تر نمود.

اگر بیت کوین یک دارایی ضدتورمی است، پس چرا گاهی سقوط می‌کند؟

اگر بیت کوین یک دارایی ضدتورمی است، پس چرا گاهی سقوط می‌کند؟

سقوط اخیر قیمت بیت کوین با یکی از نقاط قوت بسیار مهم آن، یعنی مقاومت در برابر تورم، در تضاد است. ضدتورمی‌بودن باعث می‌شود وقتی ارزهای فیاتی مانند دلار ارزش واقعی خود را از دست می‌دهند، فعالان بازار به سرمایه‌گذاری در دارایی‌هایی مانند بیت کوین فکر کنند؛ اما چرا حالا که تورم در آمریکا به اوج خود در ۴۰ سال گذشته رسیده است، بیت کوین رشد نمی‌کند؟

مطلبی که در ادامه می‌خوانید یادداشتی از دیوید موریس (David Morris)، یکی از نویسندگان برجسته وب‌سایت کوین دسک، است که در آن مسئله ضدتورمی‌بودن بیت کوین را از زاویه‌ای نو مورد بررسی قرار داده است.

آیا بیت کوین واقعاً یک دارایی ضدتورمی است؟

صبح روز گذشته، اداره آمار نیروی کار آمریکا، آمار و ارقام مربوط به شاخص هزینه‌های مصرف‌کننده (CPI) را به‌روز کرد. این شاخص نشان می‌دهد که تورم در ایالات‌متحده به نرخ سالانه ۶.۸ درصد رسیده است. این بالاترین نرخ تورم سالانه‌ای است که آمریکا از ۱۹۸۲ تاکنون به خود دیده است؛ پس قطعاً اتفاق خوبی نیست. علاوه بر سایر پیامدها، رشد نرخ تورم هم یکی از عواقب وخیمی است که بسته کمک‌هزینه دولتی جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات‌متحده، با نام «طرح بازسازی بهتر» به بار آورده است.

با این اوصاف چه بر سر بازار سهام، طلا و بیت کوین خواهد آمد؟ قیمت‌ها در وال‌استریت از قبل با تورم ۶.۷ درصدی تعین شده بودند، به همین خاطر شاخص میانگین صنعتی داو جونز (Dow Jones) تا به این لحظه تقریباً ثابت بوده است. افزایش قیمت طلا اندک، اما محسوس بود. بازار قراردادهای آتی طلا هم در شش ماه گذشته و با افزایش نگرانی‌های مربوط به تورم، رشدی پرتلاطم، اما مناسب را تجربه کرد.

در این میان بیت کوین که اکنون به ثباتی نسبی رسیده، در ۳۰ روز گذشته بیش از ۲۵ درصد از ارزش خود را از دست داده است. کاهش ارزش بیت کوین با یکی از نقاط قوت بسیار مهم آن، یعنی خاصیت ضدتورمی در تضاد است. ضدتورمی‌بودن باعث می‌شود وقتی ارزهای فیاتی مانند دلار ارزش واقعی خود را از دست می‌دهند، سرمایه‌گذاران پول خود را به بیت کوین اختصاص دهند.

پس چه اتفاقی افتاده است؟ چرا حالا که تورمِ بزرگ‌ترین اقتصاد جهان به رکورد ۴۰ سال گذشته خود رسیده است، بیت کوین رشد نمی‌کند؟

در اینجا رازی وجود دارد که اینفلوئنسرهای بازارگرم‌کن یوتیوب هرگز آن را به شما نمی‌گویند. رازی که از آن حرف می‌زنیم، این است که ضدتورمی‌بودن بیت کوین صرفاً یک نظریه است. این ادعا می‌تواند قانع‌کننده باشد و ممکن است در آینده هم به واقعیت تبدیل شود. حتی می‌تواند یک دلیل منطقی برای این باشد که همین حالا وارد بازار بیت کوین شوید؛ اما این سازوکار در حال حاضر عملی نمی‌شود.

مطمئناً از لحاظ ساختاری می‌توان قبول کرد که اگر پذیرش بیت کوین به همین شکل ادامه یابد، در نهایت چنین اتفاقی رخ خواهد داد. اگر شرکت‌ها، اقتصادها و افراد در ابعاد گسترده، مقدار زیادی از ثروت و دارایی‌های خود را وارد بازار بیت کوین کنند، قیمت آن باثبات‌تر می‌شود، سیاست عرضه ثابت و محدود آن جذاب‌تر به نظر می‌رسد و خطر اینکه با افزایش تورم بازار به دور خودش بچرخد و مجدداً قیمت‌های قبلی را تجربه کند، کاهش می‌یابد.

به همین دلیل است که برخی از مردم از طلا استفاده می‌کنند و دقیقاً به همین خاطر است که گاهی اوقات از بیت کوین با عنوان «طلای دیجیتال» یاد می‌شود. نیک کارتر (Nic Carter)تئوری داو Dow Jones ، سرمایه‌گذار و نویسنده وب‌سایت کوین دسک، اخیراً با اشاره به این موضوع گفته است که اگر مردم بیت کوین را مانند طلا بپذیرند، قیمت آن نسبت به سطوح فعلی ۱۰ برابر می‌شود؛ پذیرشی که چندان دور از انتظار نیست.

اگر بیت کوین یک دارایی ضدتورمی است، پس چرا گاهی سقوط می‌کند؟

با این حال اکنون چنین شرایطی نداریم. در حال حاضر قیمت بیت کوین به دلایلی که هیچ ارتباط مستقیمی با تورم ندارند، ناپایدار است و اگر تغییرات اخیر حاوی نکته‌ای باشد، نشان می‌دهند که این عوامل، با اختلاف، قدرتمندتر از ماجرای «طلای دیجیتال» هستند.

اول از همه باید به این نکته توجه کرد که روند بیت کوین تقریباً برای دو سال صعودی بوده است. با یک حساب‌‌‌وکتاب ساده و درنظرگرفتن عواملی مانند «بازگشت به میانگین» یا «جاذبه هیجانی کسب سود در سطوح بالاتر»، می‌شد به این نتیجه رسید که اصلاح بیت کوین اجتناب‌ناپذیر بوده است. این موضوع تا حد زیادی درست است؛ چراکه بیت کوین همچنان یک دارایی کاملاً ریسک‌پذیر محسوب می‌شود که سرمایه‌گذاری در آن خطرات خاص خود را دارد.

اینکه ارزش کل بازار بیت کوین نزدیک به ۱ تریلیون دلار است، به‌خاطر پذیرش فعلی آن نیست؛ بلکه نشئت‌گرفته از سناریوهایی است که پیش‌بینی می‌کنند قیمت آن در آینده رشد خواهد کرد. هر دارایی ریسک‌پذیری در برابر بی‌اعتمادی بازار آسیب‌پذیر است. برای مثال، ارزش سهام شرکت تسلا که تا حد زیادی با اختراعات ایلان ماسک در حوزه هوش مصنوعی گره خورده، در ۳۰ روز گذشته تقریباً به‌اندازه بیت کوین کاهش یافته است.

این مسئله به نگرانی‌هایی مربوط می‌شود که نسبت به قدرت اقتصاد به وجود آمده است؛ به‌خصوص اینکه بخش اعظمی از این اقتصاد خارج از ایالات‌متحده قرار دارد. به‌طور ویژه، آمارهای مربوط به چین نشان می‌دهد که نشانه‌هایی از رکود در این کشور در حال ظهور است؛ رکودی که می‌تواند تأثیرات مهمی بر اقتصاد جهان بگذارد. میزان بدهی شرکت‌های این کشور و سایر اهرم‌های مالی که به افزایش تورم منجر می‌شوند، حتی بدون درنظرگرفتن اهرم‌های مالی مربوط به قیمت سهام این شرکت‌ها، به‌شکل فراگیر به اوج خود رسیده‌اند.

در نتیجه می‌توان گفت که همه چیز اندکی متلاطم است و این روند می‌تواند بدون جلب‌‌توجه و در جهات مختلفی پیش برود. یک شوک نزولی بزرگ می‌تواند باد خیلی از دارایی‌های آینده‌محور را خالی کند و برخی از سرمایه‌گذاران هم در تلاش‌اند تا با کاهش ریسک سبد خود، به‌نوعی در طرف امن بازار قرار بگیرند.

نظریه ضدتورمی‌بودن بیت کوین ناخوشایندترین حقیقت علم اقتصاد و امور مالی را نشان می‌دهد؛ اینکه اثبات قطعی چرایی وقوع هر حادثه بسیار سخت است. تقریباً هیچ‌وقت نمی‌توان یک «تجربه کنترل‌شده» داشت؛ شرایطی که در آن جابه‌جایی یک متغیر در یک زمان مشخص اتفاق می‌افتد و همین باعث می‌شود تا بتوان تأثیر خاص آن متغیر را بررسی کرد. شرایط ایدئال برای سنجش و تأیید ضدتورمی‌بودن بیت کوین، این است که تقریباً چیزی جز تورم وجود نداشته نباشد؛ وضعیتی که آن را هرگز در دنیای واقعی تجربه نخواهیم کرد.

در عوض تقریباً برای هر سؤال اقتصادی یا مالی چندین متغیر وجود دارد؛ متغیرهایی که ممکن است متخصصان هم اطلاعی از وجود آنها نداشته باشند. پیش‌بینی آینده به متغیرهای مناسبی بستگی دارد که متخصصان تصمیم می‌گیرند روی آنها تمرکز کنند. در مسئله بیت کوین اما، حداقل در حال حاضر به‌ نظر نمی‌رسد که تورم داستان موردعلاقه بازار باشد.

تاریخچه تحلیل تکنیکال

تاریخچه تحلیل تکنیکال (آشنایی و بررسی سیر تکامل تحلیل تکنیکال)

مقدمه ای از تاریخچه تحلیل تکنیکال :

تحلیل تکنیکال یکی از روش‌های تحلیل بازارهای مالی است و طرفداران زیادی دارد، افراد برای حضور در بازارهای مالی برای تجزیه و تحلیل سهام شرکتی یا قیمت یک کالا به نمودار قیمتی آن مراجعه می‌کنند. تحلیل تکنیکال روشی است که همه‌ی اصول آن بر طبق قیمت آن سهام یا کالا می‌باشد و آنچه از رفتار قیمت برداشت می‌شود و کلیه ابزاری که با استفاده از آن روی قیمت بتوان حرکت‌های آینده سهامی یا قیمت کالایی را پیش‌بینی کرد را گویند. تحلیل تکنیکال دانشی تجربی است که به تدریج در طی دویست سال گذشته تکامل‌یافته است و افراد بسیاری در رشد و هدایت آن نقش داشته‌اند. اگرچه مشاهدات تجربی، روانشناسی و تحلیل رفتار طبیعی انسان‌ها در ساختار این علم نقش پیداکرده است، اما استدلال و منطق هم در بستر آن جریان دارد. در ادامه این مطلب با تاریخچه تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا می شویم.

تاریخچه تحلیل تکنیکال پیش از نظریه داو

منشأ پدید آمدن تفکر تحلیل بازار بر پایه روش‌های تکنیکی به بیش از سیصد سال پیش بازمی‌گردد. زیرا همه‌چیز از مشاهدات معامله گران به تغییرات قیمت کالا و سهام آغازشده است.

هلندی‌ها و ژاپنی‌ها اولین تحلیل گران تکنیکی

گفته می‌شود در طی قرن هفدهم میلادی فردی به نام “جوزف وگا” با بررسی تکنیکی نسبت به روند قیمت‌ها، در بازار هلند معامله انجام می‌داده است. در ژاپن و در طی قرن هجدهم میلادی، تکنیک‌های تحلیل شمعی رواج یافت که پایه‌گذار آن شخصی بود به نام “مونه هیسا هما” ( Munehisa Homma )

ژاپنی‌ها در ابتدا تئوری داو Dow Jones از نمودارهای شمعی برای ثبت و بررسی میزان تغییرات قیمت کالاها و به ویژه برنج استفاده می‌کردند. با رشد بازارهای مالی، و به دلیل آنکه الگوهای شمعی به آسانی در ذهن تحلیل گران و معامله گران نقش می‌بندند، تکنیک‌های شمعی ژاپنی توسعه بیشتری یافت و در سایر بازارها مورد استفاده قرار گرفت.

با وجود آنکه ژاپنی‌ها نخستین قدم را برای تحلیل پیشینه تاریخی قیمت‌ها برداشتند، اما زمینه‌های پیشرفت تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمت در ایالات‌متحده و توسط چارلز داو پایه‌ریزی شد. زیرا ژاپنی‌ها تا آن زمان صرفاً ابزاری را برای پیش‌بینی معرفی کردند، اما نمی‌توان زاویه نگرش و نظریات چارلز داو را با تکنیک‌های متداول آن دوره در یک سطح دانست.

در تاریخچه تحلیل تکنیکال داو تنها به معرفی یا کشف چند ابزار یا روشی مخصوص نپرداخت، بلکه تحلیل تکنیکال را به عنوان یک علم پایه‌ریزی کرد و اصولی در ارتباط با سرمایه‌گذاری، رفتار بازار و تغییرات قیمت‌ها مطرح نمود.

پایه‌گذاری تحلیل تکنیکال سنتیپیش گامی چارلز داو

“چارلز هنری داو” Charles Henry Dow روزنامه‌نگاری آمریکایی بود که در نوامبر ۱۸۵۱ در شهر “استرلینک کانک تیکات” Streling Connecticut به دنیا آمد. در سن ۲۹ سالگی به شهر نیویورک رفت و بسترهای لازم برای ورود او به بازارهای سرمایه فراهم شد. نوشتن گزارش‌ها و مقالات کمک کرد که به عنوان خبرنگار مالی در یک روزنامه نیویورکی به نام “The New York Mail & Express” مشغول به کار شود. در همین زمان بود که از “ادوارد دیویس جونز” Edward Davis Jones که در زمینه ی تحلیل گزارش‌های مالی مهارت داشت، دعوت به همکاری کرد. آن‌ها در نوامبر ۱۸۸۲ خبرگزاری خودشان را بانام “داو، جونز و شرکا” تاسیس کردند. پس از مدتی شریک دیگری به نام “چارلز برگ استرسر” Charles Bergstresser به آن‌ها پیوست. آن‌ها در مدت کوتاهی بیش از هزار مشترک داشتند و خبرنامه‌شان به عنوان مهم‌ترین منبع اخبار سرمایه‌گذاران تبدیل شد. در جولای ۱۸۸۴ داو ترکیبی از میانگین اولیه سهام را با نام میانگین‌های داوجونز پدید آورد که از ۹ سهم راه‌آهن و دو شرکت صنعتی تشکیل می‌شد. میانگین صنعتی داوجونز در ۲۶ می ۱۸۹۶ بر اساس میانگین دلاری ۱۲ سهم برتر و پیشرو در صنایع آن زمان آمریکا پایه‌ریزی شد. یک سال بعد یعنی در ۱۸۹۷ میانگین سهام راه‌آهن هم معرفی شد. امروز از ۱۲ سهمی که میانگین صنعتی داوجونز را به وجود آوردند، هیچ‌کدام وجود ندارد و فقط سهام شرکت جنرال الکتریک در آن باقی‌مانده است. بعدها داو با تاسیس روزنامه وال‌استریت ژورنال در سال ۱۸۸۹ به عنوان سردبیر در آن روزنامه پذیرفته شد که بعدها این روزنامه یکی از معروف‌ترین و محبوب‌ترین روزنامه‌ها در حوزه بازار سهام نیویورک شد.

آشنایی مردم با دیدگاه‌های داو

دیدگاه‌های چارلز داو در اوایل سال ۱۹۰۰ میلادی در بین مردم بیشتر شناخته شده و با گذشت تئوری داو Dow Jones زمان نظریات اولیه تکامل پیدا کرد. او با صرف زمان زیاد و تلاش خستگی‌ناپذیر به بررسی بورس نیویورک و روند قیمت سهام پرداخت. او از طریق نوشتن مقالات در ” وال‌استریت ژورنال ” باعث آشنایی مردم با دیدگاه‌های و اصول و مبانی نظرات خود گردید. به همین دلیل است که پژوهش‌های او در بازار سهام آمریکا را می‌توان مبدانی برای رشد و گسترش تحلیل تکنیکال در طی صد سال اخیر دانست.

تمرکز نظریه‌ها و دیدگاه‌های وی بر روی ساختار حرکت و روند قیمت بوده و پیروان وی موفق شدند با تکامل دیدگاه او، در تاریخچه تحلیل تکنیکال روشی را برای تحلیل و پیش‌بینی آینده قیمت تحت عنوان تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی به جهان معرفی کنند. آخرین نوشته‌های داو در آوریل ۱۹۰۲ منتشر شد و کسی که فراتر از زمان خود می‌اندیشید، هشت ماه بعد در ۴ دسامبر ۱۹۰۲ در شهر بروکلین نیویورک و در سن ۵۱ سالگی از دنیا رفت.

بدون تردید داو سهم بزرگی در شکل‌گیری دانش تحلیل تکنیکال و شناخت بازار سرمایه و چگونگی عملکرد آن به مردم داشته است. او به خوبی بازار را درک کرد و با بینش کافی هشدارها و نظرات حرفه‌ای خود را باصداقت برای سرمایه‌گذاران می‌نوشت.

باگذشت سال‌های هنوز شاخصی که او پایه‌ریزی کرد به عنوان مطرح‌ترین نماگر بازار سهام و استفاده‌کنندگان از دانش تحلیل تکنیکال است. نام این شاخص به یاد آورنده کسی است که مبانی و اصول نظریه‌اش به خوبی رفتار بازارها را توضیح می‌دهد و برای بسیاری از سرمایه‌گذاران و تحلیل گران الهام‌بخش است. هنوز پایه‌های نظریه داو پاسخ گوی نیاز سرمایه‌گذاران است و تا امروز کسی نه آن‌ها را به طور کامل رد کرده و نه جایگزینی برای آن معرفی‌شده است.

گفتارها و دیدگاه‌های وی در مورد رفتار بازار و مباحث روند به «نظریه داو» شهرت یافته است که اساس و بنیان دانش تحلیل تکنیکال را می‌سازد. نظریه داو بر مبنای فلسفه‌ای است که می‌گوید قیمت یا شاخص بازار، هر عامل مهم و معنی‌داری را به درون خود جذب می‌کند و آشکارا آن را بازتاب می‌دهد. امروزه بسیاری از ابزارهای که در دانش تحلیل تکنیکال مورد استفاده تحلیل گران قرار می‌گیرد. مبنای شکل‌گیری آن‌ها نظریات داو می‌باشد.

اصول نظریه داو در تاریخچه تحلیل تکنیکال

  • بازار همه‌چیز را منعکس می‌کند (همه‌چیز در قیمت لحاظ شده است)
  • قیمت‌ها بر اساس روندها حرکت می‌کنند (تغییرات قیمت تصادفی نیست)
  • تاریخ تکرار می‌شود (واکنشی تکراری به محرک‌های مشابه در بازار نشان داده می‌شوند)

۱ بازار همه‌چیز را منعکس می‌کند و همه‌چیز در قیمت لحاظ می‌شود

درصورتیکه افراد این اصل را به درستی و کاملاً درک نکرده باشند، شاید یادگیری تحلیل تکنیکال برای آن‌ها امری بیهوده باشد چون تحلیلگران تکنیکال این اصل را مهم‌ترین باور خود می‌دانند. یک تحلیل‌گر تکنیکال اعتقاد راسخ دارد فاکتورهای بنیادی، سیاسی، جغرافیایی و همه موارد و اتفاقات دیگر در قیمت یک سهم اثر خود را می‌گذارد و نیازی به بررسی این موارد نیست و فقط باید به تحلیل نمودار قیمت پرداخت. پس تنها کاری که باقی می‌ماند بررسی حرکات قیمت است که تحلیل تکنیکال دلیل آن‌را عرضه و تقاضا می‌داند. قیمت نیز تابعی از عرضه و تقاضاست و چنانچه تقاضا از عرضه پیشی بگیرد قیمت سهام افزایش و درصورتیکه میزان عرضه بیش از تقاضا باشد، قیمت سهام کاهش می‌یابد.

۲ قیمت‌ها دارای روند هستند و تغییرات قیمت تصادفی نیست

تحلیلگران تکنیکال باور دارند قیمت‌ها بر اساس روندها حرکت می‌کنند به معنی اینکه بعد از شکل‌گیری یک روند، قیمت تمایل دارد در همان جهت و روند قبلی به حرکت ادامه دهد تا زمانی که روند مخالف آن شکل بگیرد. این فرضیه را می‌تواند بیان دیگری از « قانون اول نیوتن » درباره حرکت دانست و می‌توان آن را به این صورت نیز گفت که قیمت‌ها تا زمانی که عواملی بازدارنده آن‌ها را از روند خود منحرف نکرده‌اند، تمایل دارند به روند فعلی خود ادامه دهند.

۳ تاریخ تکرار می‌شود

اصل مهم دیگری که در تحلیل تکنیکال وجود دارد این است که تاریخ (در قالب حرکات قیمت) تمایل دارد تکرار شود. تحلیل تکنیکال برای بررسی حرکات قیمت در بازار و درک روندها از نمودارها و الگوهای قیمت استفاده می‌کند. باوجودی­که از این نمودارها و برخی از الگوها بیش از ۱۰۰ سال است که استفاده می‌شود، تحلیلگران تکنیکال هنوز اعتقاد به مناسب بودن آن‌ها دارند چون الگوهایی تکراری را در تحرکات قیمت نشان می‌دهند.

در تحلیل تکنیکال از ابزارهای متفاوتی ازجمله: حمایت و مقاومت‌ها، خطوط روندها، کانال‌های قیمتی استفاده می‌شود. در تحلیل تکنیکال روش‌های متفاوتی با استفاده از اندیکاتورها و روش‌های مبتنی بر قیمت وجود دارد.

سال‌ها بعد شخصی به نام الیوت سبک جدیدی از تحلیل تکنیکال را معرفی کرد، که معتقد بود قیمت‌ها در امواج مشخصی در حرکتند.

تاریخچه نظریه موج الیوت در تحلیل تکنیکال

۱۹۳۸ کتاب اصول موج به عنوان اولین مرجع برای مبحثی که امروزه به نام نظریه موج الیوت شناخته می‌شود منتشر شد.۱۹۶۴ الیوت دو سال قبل از مرگش در سال کتاب راز هستی تلاش و کارهای خود را نوشت. ۱۹۷۸ فروست و رابرت پرچتر با همکاری هم کتاب نظریه امواج الیوت را منتشر کردند.۱۹۸۰ پرچتر در کتاب تلاش‌های بزرگ الیوت اثری ماندگار باقی گذاشت.

اصول اولیه موج

سه جنبه مهم در نظریه موج وجود دارد: الگو ، نسبت و زمان

الگو در نظریه موج به الگوهای موج و اشکال آن اشاره دارد که مهم‌ترین جزء نظریه است.

تحلیل نسبت‌ها برای تعیین نقاط صحیح و قیمت‌های هدف از طریق اندازه‌گیری ارتباط بین موج‌های مختلف کاربرد دارد. روابط زمان برای تائید کردن الگوهای موج و نسبت‌ها بکار می‌رود.

نظریه موج الیوت اصولاً برای میانگین‌های بزرگ بازار سرمایه بکار می‌رود مخصوصاً برای میانگین صنایع داوجونز.

ابتدایی ترین تعریف این نظریه: بازار سرمایه بر اساس یک آهنگ یا ریتم مکرر شامل ۵ موج افزایشی حرکت می‌کند که در ادامه با ۳ موج کاهشی همراه می‌شود. بعدها تحلیلگران دیگری با اضافه کردن و روش‌های متفاوتی امواج الیوت را معرفی کردند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا