شاخص مومنتوم چیست؟

RSI یا شاخص قدرت نسبی چیست؟
RSI مخفف عبارت Relative Strength Index است، و در زبان فارسی با عنوان شاخص قدرت نسبی از آن یاد میشود. اندیکاتور RSI بطور خیلی خلاصه، ابزار مفیدیست که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. میدانید که تحلیل تکنیکال نوعی از تحلیل است که دادههایی از جمله قیمت، روند قیمت، حجم بازار و … را گردآوری میکند و با آنالیز کردن آنها، سعی میکند رفتار کلی بازار را کشف و رفتار آینده بازار را پیشبینی کند.
تحلیل تکنیکال برای معاملهگرانی که قصد سرمایهگذاری در بازارهای مختلف را دارند ضروریست. از همین رو آنها از ابزارهای مختلفی برای دستیابی به یک تحلیل تکنیکال درست کمک میگیرند. RSI نیز یکی از همین ابزارهاست. در این مقاله قصد داریم به آموزش اندیکاتور RSI بپردازیم و در کنار ارائه دانش لازم، تجربه و مهارت کافی برای استفاده از این اندیکاتور را نیز به شما عرضه کنیم.
تعریف کلی RSI
شاخص قدرت نسبی یا (RSI (Relative Strength Index یک نوسانگر یا همان اسیلاتور است که برای تعیین اندازه و سرعت تغییرات قیمتها استفاده میشود. با اعمال کردن RSI برروی نمودار قیمت، به یک ابزار تصویری مجهز خواهید شد که در کشف و تحلیل نقاط قوت و ضعف یک بازار (چه در زمان فعلی و چه در گذشته) به شما کمک میکند. این ابزار تصویری خود در قالب یک نمودار دیگر ظاهر میشود که در کنار نمودار اصلی، برای تحلیل روند و آینده قیمتها قابل استفاده است.
در بازارهای مختلف از جمله بازار ارزهای دیجیتال، زمان به بازههای مشخص و کوتاهتری به نام بازههای معاملاتی تقسیم میشود. تغییرات قیمت نیز معمولاً در همین بازههای معاملاتی بررسی میشوند. اندیکاتور RSI برای تعریف نقاط قوت و ضعف یک بازار، از ارزش بازار در زمان بسته شدن این بازهها استفاده میکند.
در دنیای امروز ما، RSI توانسته خود را بعنوان یک اندیکاتور معتبر برای تعیین روند قیمت اثبات کند. طیف کاربرد RSI بسیار گسترده است و از بازارهای سرمایهگذاری نقدی (مانند بازار سهام) گرفته تا بازارهایی که برپایه معاملات استقراضی کار میکنند (برای مثال بازار مشتقات)، همگی از این اندیکاتور استفاده میکنند.
تاریخچه RSI
سازنده اندیکاتور RSI شخصی به نام جی ولز وایلدر جی آر (J. Welles Wilder Jr.) است. وایلدر در ابتدا مکانیکی در نیروی دریایی بود. از همین رو، وی شاخص مومنتوم چیست؟ حرفه خود به بعنوان مهندس مکانیک را نیز ادامه میداد. البته وایلدر در زمینه معاملات کالاهای مختلف نیز تخصص داشت. پس از چند سال معامله در بازارهای مختلف، وایلدر تمرکز خود را برروی تحلیل تکنیکال معطوف کرد. در سال ۱۹۷۸، او کتابی را تحت عنوان «مفاهیم جدید در سیستمهای معاملات فنی» منتشر کرد. همین کتاب نقطه آغاز محبوبیت اسیلاتور طراحی شده توسط او به نام RSI بود.
اکنون که سالها از زمان ابداع RSI میگذرد، این اندیکاتور همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده است. RSI ابزاریست که توسط تحلیلگران از سرتاسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد. در این میان برخی از کاربران RSI کار وایلدر را بهبود بخشیدهاند و ویژگیهای بیشتری را به آن افزودهاند. یکی از بارزترین نمونههای این مسئله، شخصی به نام جیمز کاردوِل (James Cardwell) است که برای اولین بار از RSI برای تأیید روندها استفاده کرد.
مبانی اولیه اندیکاتور RSI
شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اسیلاتور اصطلاحاً مومنتوم است. مومنتوم (Momentum) یک مفهوم در علم فیزیک است که عنوان میکند یک جسم در حال حرکت به روند حرکت خود ادامه میدهد، مگر این که نیرویی در خلاف جهت به آن وارد شود. در این صورت این جسم یا متوقف خواهد شد و یا در مسیر مخالف حرکت خواهد کرد. مومنتوم همچنین شتاب جسم در حال حرکت را نیز تعریف میکند. همین مفهوم در خصوص بازارهای مالی نیز صادق است.
RSI در محدوده بازهای از اعداد یا پارامترهای خاص عمل میکند. این اندیکاتور مشخصاً در محدوده صفر تا صد در نوسان است. هرچه RSI به صفر نزدیکتر باشد، احتمال صعودی شدن قیمت بیشتر است. و همینطور بالعکس، نزدیک شدن RSI به صد نشاندهنده افزایش احتمال شروع روند نزولیست. در قسمت بعدی این مقاله دلیل این مسئله را متوجه خواهید شد.
در خصوص بازه زمانی نیز، محبوبترین بازهای که برای RSI در نظر گرفته میشود بازه ۱۴ روزه است. البته معاملهگران مختلف از بازههای زمانی متفاوت و متنوعی استفاده میکنند.
با استفاده از RSI به چه اطلاعاتی دست پیدا میکنیم؟ سیگنالهای RSI
اندیکاتور RSI سیگنالهای مهم و قابلتوجهی را به کاربران ارائه میکند. بهرهگیری سریع از این سیگنالها میتواند به شما در انجام تریدهای موفق کمک کند. برخی از سیگنالهای RSI عبارتند از:
سیگنال اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold)
وایلدر معتقد بود که وقتی قیمت یک کالا با شدت زیادی افزایش پیدا میکند و یا به عبارت دیگر مومنتوم بالاست، این یعنی کالای مورد نظر در شرایط اشباع خرید قرار گرفته است. این شرایط، بهترین موقعیت برای فروش این کالاست. همینطور وقتی که قیمت کالایی با شدت شروع به افت میکند و مومنتوم پایین است، این یعنی کالا در شرایط اشباع فروش قرار دارد. و این بهترین زمان برای خرید کالای مورد نظر است. بنابراین میتوان اینطور نتیجه گرفت که RSI کم را میتوان سیگنالی برای خرید، و RSI زیاد را سیگنالی برای فروش در نظر گرفت.
ممکن است این سوال در ذهنتان مطرح شده باشد که منظور از RSI زیاد یا کم چیست. طبق نظریه وایلدر، RSI بالای ۷۰ را باید منطقه اشباع خرید و RSI کمتر از ۳۰ را منطقه اشباع فروش در نظر گرفت. RSI بین ۳۰ تا ۵۰ سیگنال خاصی را نشان نمیدهد، و RSI حول ۵۰ نیز نشاندهنده ثبات و سکون بازار است.
حال برخی از معاملهگران معتقدند که تعریف وایلدر بیش از اندازه کلی است. از همین رو آنها این تعریف را محدودتر میکنند. برای مثال آنها RSI بالای ۸۰ را بعنوان منطقه اشباع خرید و RSI پایین ۲۰ را بعنوان منطقه اشباع فروش در نظر میگیرند. این تعاریف به کلی به دیدگاه معاملهگر بستگی دارند.
در دو تصویر زیر به ترتیب منطقه اشباع خرید و منطقه اشباع فروش در RSI را مشاهده میکنید. همانطور که میبینید، RSI بالای ۷۰ بعنوان اشباع خرید و RSI شاخص مومنتوم چیست؟ پایین ۳۰ بعنوان اشباع فروش در نظر گرفته شده است.
سیگنال اشباع خرید در RSI سیگنال اشباع فروش در RSI
واگرایی
واگرایی در RSI زمانی رخ میدهد که روند تغییرات قیمت با چیزی که RSI نشان میدهد متفاوت باشد. این ناهماهنگی در روند واقعی و اندیکاتور RSI غالباً از یک وارونگی قریبالوقوع خبر میدهد. در چنین مواقعی روند قیمت به احتمال زیاد تغییر خواهد کرد و جهت مخالف را پیش خواهد گرفت.
واگرایی میتواند دارای سه نوع صعودی یا گاوی (bullish)، نزولی یا خرسی (bearish) و مخفی (hidden) باشد.
واگرایی صعودی یا گاوی
واگرایی گاوی زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور در حالت صعودی و نمودار اصلی در حالت نزولی قرار داشته باشد، و همچنین کمینه قیمتهای نمایش داده شده در اندیکاتور، از کمینه قیمتهای نمودار واقعی بیشتر باشد. در چنین زمانهایی انتظار میرود که قیمت روند مخالفی را در پیش بگیرد و به حالت صعودی تغییر پیدا کند. از همین رو وایلدر معتقد بود که واگراییهای صعودی فرصتهای خوبی برای خرید هستند.
در تصویر زیر نمونهای از یک واگرایی صعودی را مشاهده میکنید.
واگرایی صعودی یا گاوی در RSI
واگرایی نزولی یا خرسی
واگرایی خرسی زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور در حالت نزولی و نمودار اصلی در حالت صعودی قرار داشته باشد، و همچنین بیشینه قیمتهای نمایش داده شده در اندیکاتور از بیشینه قیمتهای نمایش داده شده در نمودار اصلی کمتر باشد. در این مواقع انتظار میرود که روند قیمت وارونه شود و به حالت نزولی تغییر پیدا کند. از همین رو به عقیده وایلدر، واگراییهای نزولی فرصتهای خوبی برای فروش هستند.
در تصویر زیر نمونهای از یک واگرایی نزولی را مشاهده میکنید
واگرایی نزولی یا خرسی در RSI
دلیل وقوع واگرایی چیست؟
ممکن است این سوال در ذهنتان مطرح شود که چنین واگراییهایی به چه دلیل اتفاق میافتند؟ و از چه رو چنین تفاوتی در بین نمودار قیمت واقعی و نمودار اندیکاتوری مانند RSI شاخص مومنتوم چیست؟ وجود دارد؟ بنابراین پیش از پرداختن به نوع سوم از واگراییها، بد نیست به این سوال پاسخ دهیم.
حقیقت این است که با استفاده از RSI، شما به پیشبینی و تحلیل اندیکاتور اطمینان میکنید. تحلیل اندیکاتور این است که در یک زمان خاص، قیمت باید در حالت صعودی قرار داشته باشد. اما نمودار قیمت برعکس این را به شما نمایش میدهد. در واقع اندیکاتور با اطلاعات موجود در نمودار قیمت موافق نیست.
دلیل این امر میتواند مداخلههایی باشد که افراد عمداً در روند قیمت ایجاد کردهاند، تا بازار را به سمت دلخواه خود هدایت کنند. برای مثال افرادی که در دنیای بیت کوین آنها را بعنوان نهنگهای بیت کوین میشناسیم میتوانند با فروش بخشی از دارایی خود باعث کاهش قیمت شوند. این افراد سپس حجم به مراتب بیشتری را در این قیمت پایین خریداری خواهند کرد. و به همین دلیل، قیمت به یکباره افزایش خواهد یافت. به همین جهت است که گفته میشود واگراییها، خبر از وارونگی ناگهانی روند قیمت میدهند. برخی از کابران حرفهای ترجیح میدهند به تحلیل اندیکاتور بیشتر اعتماد کنند تا نمودار واقعی قیمت.
البته فراموش نکنید که واگراییها، بیشتر نشانههایی از این هستند که بازار در حال از دست دادن مومنتوم است. این واگراییها تضمینی برای تغییر کامل روند نیستند. همانطور که در مواقعی دیدهایم که واگرایی رخ داده، اما تغییر روند صورت نپذیرفته است. بنابراین بعنوان یک تریدر، بهتر است که استراتژیهای مدیریت ریسک را فراموش نکنید تا از خطر وقوع چنین اتفاقاتی در امان باشید. همچنین برای کاهش خطای اندیکاتورها، پیشنهاد میشود که از یک اندیکاتور واحد استفاده نکنید و اندیکاتورهای مختلف را در ترکیب با یکدیگر به کار ببرید.
واگرایی مخفی (hidden)
واگرایی مخفی از نظر تعریف و همچنین کاربرد مخالف دو نوع پیشین است. واگرایی مخفی نیز در شرایطی کاربرد دارد که نمودارهای اندیکاتور و قیمت مخالف یکدیگر هستند. اما با این تفاوت که در حالت گاوی، کمینه قیمت اندیکاتور از کمینه قیمت واقعی کمتر و در حالت خرسی، بیشینه قیمت اندیکاتور از بیشینه قیمت واقعی بیشتر باشد.
واگرایی مخفی (برخلاف نوع قبلی که واگرایی معمولی یا کلاسیک نام دارد) نمایشگر این است که ترند فعلی قیمت هنوز به پایان خود نرسیده، و همچنان ادامه خواهد داشت. بنابراین از واگرایی مخفی برای تأیید ترند فعلی استفاده میشود، نه بعنوان سیگنالی برای وارونگی آن.
در تصویر زیر تفاوت بین واگرایی کلاسیک و واگرایی مخفی را مشاهده میکنید.
مقایسه واگرایی معمولی یا کلاسیک و واگرایی مخفی در RSI
سیگنال شکست نوسان
سیگنال شکست نوسان که در زبان انگلیسی failure swing یا swing rejection نام دارد، از دیگر سیگنالهاییست که میتواند وارونگی روند قیمت را پیشبینی کند. تفاوت سیگنال شکست نوسان با واگرایی در این است که این سینگال مستقلاً در نمودار RSI و فارغ از نمودار قیمت قابل مشاهده است.
سیگنال شکست نوسان نیز مانند واگرایی دارای دو نوع صعودی (گاوی) و نزولی (خرسی) است.
سیگنال شکست نوسان صعودی (گاوی)
سیگنال شکست نوسان صعودی به شرایطی گفته میشود که RSI تا کمتر از ۳۰ تنزل پیدا میکند (یعنی به منطقه اشباع فروش وارد میشود). این نمودار سپس حالت صعودی پیدا میکند، خط ۳۰ را رد کرده و تا نقطه فرضی B بالا میرود. پس از آن دوباره پولبک میکند، اما بالای ۳۰ باقی میماند. در این شرایط تحلیل اندیکاتور این است که قیمت دوباره صعودی خواهد شد، و از نقطه B که نقطه اوج قبلی بود نیز پیشی خواهد گرفت. مشخص نیست که این روند صعودی در چه نقطهای متوقف خواهد شد. اما دست کم میتوانید مطمئن باشید که از نقطه B بالاتر خواهد رفت. بنابراین میتوان شکست نوسان صعودی را اینگونه خلاصه کرد:
- نمودار RSI تا کمتر از ۳۰ کاهش پیدا میکند (به منطقه اشباع فروش وارد میشود)
- اندیکاتور صعودی میشود، از خط ۳۰ عبور کرده و تا نقطه B پیش میرود
- اندیکاتور دوباره حالت نزولی گرفته و به ۳۰ نزدیک میشود اما از آن عبور نمیکند
- در نهایت میتوان پیشبینی کرد که اندیکاتور دوباره صعودی خواهد شد و از نقطه B نیز عبور خواهد کرد
این سیگنال را در تصویر زیر میتوانید به وضوح مشاهده کنید.
سیگنال شکست نوسان صعودی در اندیکاتور RSI
سیگنال شکست نوسان نزولی (خرسی)
سیگنال شکست نوسان نزولی دقیقاً متضاد سیگنال قبلیست. در این سیگنال اندیکاتور RSI تا بالای خط ۷۰ حرکت میکند و وارد منطقه اشباع خرید میشود. اندیکاتور سپس در حالت نزولی قرار میگیرد و تا نقطه B که پایینتر از ۷۰ قرار دارد تنزل میکند. پس از آن دوباره صعودی میشود، اما نمیتواند از خط ۷۰ عبور کند. در این شرایط، پیشبینی میشود که قیمت دوباره نزولی خواهد شد و از نقطه B نیز پایینتر خواهد رفت. سیگنال شکست نوسان نزولی را میتوان اینگونه خلاصه کرد:
- نمودار RSI از خط ۷۰ پیشی میگیرد و وارد منطقه اشباع خرید میشود
- اندیکاتور حالت نزولی پیدا میکند، از خط ۷۰ گذر میکند و در نقطه B متوقف میشود
- اندیکاتور دوباره صعودی میشود، اما نمیتواند از ۷۰ عبور کند
- در نهایت میتوان پیشبینی کرد که قیمت دوباره نزولی خواهد شد، تا جایی که از نقطه B نیز پایینتر خواهد رفت
سیگنال شکست نوسان نزولی در تصویر زیر به وضوح قابل مشاهده است.
سیگنال شکست نوسان نزولی یا خرسی در اندیکاتور RSI
محسابات و فرمولها
آخرین نکتهای که در خصوص RSI قصد داریم به آن بپردازیم، فرمولیست که این اندیکاتور برای تحلیل روندها به کار میگیرد. آگاهی از این فرمول برای کار با RSI ضروری نیست. اما درک درست از فرمولهای ریاضی به کار برده شده در این اندیکاتورها میتواند به شما در فهم منطق آنها کمک کند. و حتی اگر از کاربران حرفهایتر آنها باشید، میتوانید از مجموع این فرمولها برای دستیابی به فرمول خاص شاخص مومنتوم چیست؟ خود برای ترید استفاده کنید.
فرمول استفاده شده در RSI از این قرار است:
RSI = 100 – ۱۰۰/ (۱ + RS)
که در این فرمول، RS به میانگین سود بازار در بازه زمانی مورد نظر اشاره دارد.
جمعبندی
بیش از چهار دهه است که شاخص قدرت نسبی یا همان RSI به یکی از اساسیترین ابزارها برای همه تحلیلگرهای حرفهای جهان تبدیل شده است. استفاده وایلدر از مفهوم مومنتوم بسیاری از این تحلیلگرها را ترغیب کرد تا به واکاوی رابطه بین این مفهوم و تغییرات قیمتها بپردازند. با این وجود، RSI هنوز هم یکی از قویترین ابزارهاییست که یک تحلیلگر میتواند برای دستیابی به یک متد علمی ترید به کار ببندد.
البته سادهانگارانه است اگر ادعا کنیم با یک نگاه به RSI، پیشبینی روند قیمت برای هر شخصی میسر خواهد شد. برای استفاده درست از RSI یا هر اندیکاتور دیگری، ضرورت دارد که ابتدا زمان کافی را به مطالعه و تحقیق اختصاص شاخص مومنتوم چیست؟ دهید. از اندیکاتور نه به عنوان یگانه مرجع پیشبینی قیمت، بلکه بعنوان ابزاری برای تحلیل روند قیمت استفاده کنید. اگر RSI را به شیوه صحیح به کار ببندید، این اندیکاتور ابزار قابل اعتمادی برای تحلیل روند و نوسانات بازار خواهد بود.
آموزش اندیکاتور ADX
انجام معامله در جهت یک روند مطمئن، خطر کمتر و سود بیشتری دارد. ADX اندیکاتوری است که برای تشخیص مطمئنبودن یک روند استفاده میشود. در بسیاری از موارد، ADX یک اندیکاتور روند نهایی است. درنهایت، روند ممکن است با شما دوستانه رفتار کند ولی این اندیکاتور به شما کمک میکند تا تشخیص دهید کدام روندها دوستان واقعی شما هستند . در این مقاله از اینوست یار، ADX را بهعنوان یک اندیکاتور تعیینکننده توان موردارزیابی و سنجش قرار میدهیم. با ما همراه باشید.
اندیکاتور ADX چیست؟
اندیکاتور ADX ابزاری کاربردی در تحلیل تکنیکال است که بعضی از معاملهگران برای تعیین توان یک روند از آن استفاده میکنند. توان میتواند صعودی یا نزولی باشد که دو اندیکاتور همراه با هم آن را نشان میدهند: یکی از آنها اندیکاتور جهتدار منفی (DI-) و دیگری اندیکاتور جهتدار مثبت (DI+) است. ADX معمولا از سه خط مجزا تشکیل میشود. از این سه خط برای ارزیابی انجام معامله و یا کم و زیادکردن حجم یک سهم استفاده میشود.
مقدمهای بر اندیکاتور ADX
ADX برای تعیین کیفیت و توان یک روند استفاده میشود. محاسبات ADX براساس میانگین متحرک محدودهٔ قیمتی سهم در یک دوره زمانی مشخص است. باوجوداینکه میتوان از دورههای زمانی مختلفی استفاده کرد، ولی استفاده از دورههای ۱۴روزه بهعنوان حالت استاندارد در نظرگرفته میشود. برای هرگونه اوراق بهاداری مانند سهام، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، صندوقهای ETF و قرارداد آتی میتوان از ADX استفاده کرد.
ADX با یک خط رسم میشود که مقادیری بین ۰ تا ۱۰۰ را در بر میگیرد. ADX جهتدار نیست؛ به همین خاطر چه روند صعودی باشد و چه نزولی، توان روند را ثبت میکند. این اندیکاتور معمولا در همان پنجرهای رسم میشود که خطوط DMI در آن رسم شدهاند. همچنین ADX از همین دو خطی که در نمودار پایین مشاهده میکنید، به دست میآید.
در ادامهٔ مقاله بهدلیل اهداف آموزشی ما، ADX روی نمودارها بهشکل جداگانه نمایش داده میشود.
هنگامی که DMI+ بالای DMI- قرار داشته باشد، قیمتها در حال افزایش هستند. در این موقعیت، ADX توان یک روند صعودی را اندازهگیری میکند. وقتی که DMI- بالای DMI+ قرار بگیرد، قیمتها در حال سقوط هستند و ADX توان یک روند نزولی را محاسبه میکند.
نمودار بالا نمونهای از بازگشت روند صعودی به روندی نزولی است. دقت کنید که وقتی DMI+ بالای DMI- قرار دارد، ADX چگونه در روند صعودی موجود بالا رفته است. هنگامی که روند برعکس شده و DMI- به بالای DMI+ حرکت کرده است، ADX دوباره بالا رفته است تا توان روند نزولی را معین کند.
اندازهگیری توان یک روند با ADX
مقادیر ADX برای شناسایی مطمئنترین و سودمندترین روندها به معاملهگران کمک میکند. همچنین برای تشخیص اینکه سهم در یک روند مشخص قرار دارد یا خیر، این مقادیر اهمیت زیادی دارند. بسیاری از معاملهگران برای استراتژیهای معاملاتی خود، از مقادیر بالای ۲۵ استفاده میکنند تا نشان دهند روند موردنظر دارای توان کافی است. از طرف دیگر، هنگامی که ADX زیر ۲۵ قرار داشته باشد، معاملهگران از عمل به استراتژیهای معاملاتی خود اجتناب میکنند.
مقادیر پایین ADX معمولا نشانهای از انباشتگی یا پراکندگی است. هنگامی که ADX به تعداد بیشتر از ۳۰ میله مقادیر زیر ۲۵ را نشان دهد، قیمت شروع به رِنجزدن میکند و الگوهای قیمتی اغلب سادهتر قابل شناسایی خواهند بود. سپس قیمت برای ایجاد انگیزه خریدوفروش، بین خطوط حمایت و مقاومت نوسان میکند. سرانجام، قیمت از مقادیر کف ADX خارج میشود و یک روند جدید را آغاز میکند. در نمودار زیر، قیمت از کانالهای کف ADX بهسمت یک روند صعودی با ADX مطمئن حرکت میکند.
جهت حرکت خط ADX برای شناسایی توان یک روند اهمیت دارد. وقتی خط ADX در حال بالارفتن باشد، توان روند در حال افزایش است و قیمت در جهت روند موجود حرکت میکند. هنگامی که خط در حال سقوط باشد، توان روند در حال کاهش است و قیمت یک دورهٔ اصلاحی را آغاز میکند.
این موضوع که سقوط خط ADX بهمعنای شروع روند بازگشتی است، یک سوءبرداشت و بدفهمی متداول بین معاملهگران است. وجود خط ADX در حال سقوط، فقط بهمعنای تضعیف توان روند است و معمولا بهمعنای تغییرجهت روند نخواهد بود؛ مگر اینکه به قله قیمتی رسیده باشیم. تا زمانی که ADX پایینتر از ۲۵ باشد، بهتر است به خط ADX بهعنوان نشانهای از تضعیف توان توجه کنیم (در نمودار زیر آن را مشاهده کنید).
زمانی که ADX زیر ۲۵ باشد، قیمت وارد رنج میشود. زمانی که بالای ۲۵ باشد، روند خود را شروع میکند. همچنین وقتی ADX زیر ۲۵ باشد، روند ضعیف است و وقتی بالای ۲۵ و در حال افزایش باشد، روند مطمئن خواهد بود. هنگامی که ADX بالای ۲۵ و در حال کاهش باشد، روند در حال تضعیف است.
مومنتوم روند
مجموعهٔ رأسهای ADX نمایانگر نمای کلی مومنتوم یک روند است. ADX افزایش و کاهش مومنتوم یک روند را به وضوح نشان میدهد. مومنتوم سرعت حرکت قیمت است. مجموعهای از سقفهای صعودی بهمعنای افزایش مومنتوم روند و مجموعهای از سقفهای نزولی بهمعنای کاهش مومنتوم روند است.
هر سقف ADX که بالای ۲۵ باشد (حتی اگر سقفها نزولی باشند)، بهعنوان سقفی مطمئن در نظر گرفته میشود. در یک روند صعودی حتی با کاهش مومنتوم ADX، ممکن است قیمت همچنان به صعود خود ادامه دهد ؛ زیرا هرچه روند به پیش میرود، از میزان عرضه کاسته میشود (به نمودار زیر توجه کنید).
سقفهای ADX بالای ۲۵ قرار دارند، ولی در حال کوچکشدن هستند. روند در حال ازدستدادن مومنتوم است، ولی روند صعودی بدون اشکال باقی میماند.
دانستن اینکه مومنتوم در حال افزایش است، به معاملهگر اعتمادبهنفس میدهد تا قبل از پایان روند از آن خارج نشود و به کسب سود ادامه دهد. مجموعهای از سقفهای ADX نزولی هشداری برای توجه به قیمت و مدیریت ریسک است. بهترین تصمیمها برای انجام معامله با سیگنالهای عقلانی گرفته میشوند نه با سیگنالهای احساسی!
ADX همچنین میتواند دایورجنس مومنتوم را نمایش دهد. وقتی قیمت، سقفهای بالاتر و ADX سقفهای کوتاهتری تشکیل میدهند، دایورجنس منفی (یا عدم تأیید) ایجاد میشود. بهطورکلی، دایورجنس سیگنالی برای بازگشت روند نیست، ولی هشداری برای ایجاد تغییر در مومنتوم است. در این شرایط، شاید بهتر باشد که از ضرر جلوگیری کنید (بهاصطلاح stop-loss انجام دهید) یا بهدنبال کسب سودهای جزئی و مقطعی باشید.
هر وقت که روند تغییر میکند، زمان ارزیابی و مدیریت ریسک فرا میرسد. دایورجنس میتواند منجر به ادامه روند، تقویت روند، اصلاح و یا بازگشت روند شود (مانند نمودار زیر).
قیمت، سقف بالاتری تشکیل میدهد، درحالیکه ADX سقف کوتاهتری ایجاد کرده است. در این وضعیت، دایورجنس منفی منجر به بازگشت روند شده است.
استفادهٔ استراتژیک از ADX
قیمت مهمترین سیگنال موجود روی نمودار است. ابتدا قیمت را بخوانید و سپس مطابق با شرایط قیمت، ADX را بررسی کنید. ا ز اندیکاتور برای تایید الگوهای قیمتی یا تعیین جایگاه مناسب قیمت در نمودار استفاده کنید . برای مثال، بهترین روندهای صعودی پس از دورههای تثبیت محدودهٔ قیمت به وجود میآیند. خروج از این محدوده زمانی اتفاق میافتد که بین خریداران و فروشندگان بر سر قیمت توافقی صورت نمیگیرد که باعث برهمریختن توازن بین عرضه و تقاضا میشود. چه عرضه بیشتر باشد و چه تقاضا، این اختلاف بین آنهاست که مومنتوم را ایجاد میکند.
شناسایی این مناطقِ خروج کار دشواری نخواهد بود، اما این خروجها اغلب در فرایند خود شکست میخورند و یا ما را به دام میاندازند. زمانی که این خروجها معتبر باشند، ADX هر زمان که توان کافی قیمت برای ادامهٔ روند را مشاهده کند، به شما اطلاع خواهد داد. هنگامی که ADX از زیر ۲۵ به بالای آن جابهجا شود، قیمت برای ادامهٔ روند درپیشگرفتهٔ خود پس از خروج توان کافی خواهد داشت.
اندیکاتور ADX بهعنوان یابندهٔ وضعیت رنج
از طرف دیگر، بیشتر اوقات پیبردن به زمانی که یک سهم از روند خود خارج شده و در شرایط رنجزدن قرار گرفته است، دشوار است. ADX به ما نشان میدهد که یک روند چه زمانی ضعیف شده است و به دورهأ تثبیت رنج وارد میشود. رنج زدن زمانی آغاز میشود که ADX از بالای 25 به زیر این مقدار سقوط کند. در یک رنج، روند ما سایدترند است و بین خریداران و فروشندگان بر سر قیمت یک توافق کلی وجود دارد. ADX مسیر خود را به زیر 25 تغییر میدهد و تا زمانی سایدترند باقی میماند که توازن عرضه و تقاضا بهطورمجدد بر هم بخورد.
زمانی که ADX با قیمت سهم ترکیب شود، سیگنالهای مطمئنی به ما خواهد داد. ابتدا برای تعیین اینکه سهم در روند مشخصی قرار دارد یا خیر، از ADX استفاده کنید و سپس استراتژی مناسب با شرایط را انتخاب کنید. در شرایطی که سهم در روند مشخصی قرار دارد، نقاط ورود بر روی پولبکها و در جهت روند خواهند بود. در شرایط سایدترند، استراتژیهای معاملاتی مناسب نخواهند بود؛ هرچند میتوان در نقاط بازگشتی حمایت و مقاومت معامله کرد (در حمایتها سهم را بخرید و در مقاومتها بفروشید).
در این مطلب، مروری بر اندیکاتور ADX، کاربردها و نمودارهای آن داشتیم. نظر شما درمورد این اندیکاتور و نکات پیرامون آن چیست؟ آیا شما تجربه بهکارگیری آن را در تحلیلهای خود داشتهاید؟ لطفا نظرات خود را با ما و کابران دیگران در میان بگذارید. اگر این مطلب برای شما مفید بود، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
انواع استراتژی سرمایه گذاری
استراتژی سرمایه گذاری در فرانسه، مجموعهای از قوانین، رفتارها یا رویههاست که برای راهنمایی سرمایه گذار در انتخاب پرتفلیوی سرمایه گذاری طراحی شده است. هر فرد، اهداف سودآوری متفاوتی دارد و مهارتهای شخصی آنها برای تاکتیکها و استراتژیهای مختلفی مناسب هستند. برخی از گزینهها شامل انتخاب میان ریسک و سود است و اکثر سرمایه گذاران در جایی میان این دو گزینه قرار میگیرند که به امید بازگشت سرمایهی بیشتر، کمی خطر را میپذیرند.
استراتژیها
فقدان استراتژی: به سرمایه گذارانی که هیچ استراتژی ندارند، گوسفند گفته میشود. به افرادی با انتخابهای تصادفی مانند پرتاب دارت (که به زمانی باز میگردد که قیمت سهام در روزنامهها نوشته میشد)، میمونهای چشم بسته میگویند [بدون منبع]. این آزمون مشهور، نتایج بحث برانگیزی داشت.
استراتژیهای فعال در مقابل غیر فعال: استراتژیهای غیر فعال مانند خرید و نگهداری و شاخص گذاری غیر فعال معمولاً برای به حداقل رساندن
زینههای معامله به کار میروند. سرمایه گذاران غیر فعال اعتقاد ندارند که میتوان موقعیت زمانی بازار را تعیین کرد. استراتژیهای فعال از جمله معاملهی مومنتوم، تلاشی برای پیشی گرفتن از شاخصهای معیار است. سرمایه گذاران فعال اعتقاد دارند که مهارتهایشان بیشتر از میزان متوسط است.
معاملهی مومنتوم: یک استراتژی، انتخاب سرمایه گذاری بر اساس عملکرد گذشته است. سهامهایی که در سه تا ۱۲ ماه گذشته نرخ بازگشت بالاتری داشتند، نسبت به سهامهایی که نرخ بازگشت پایینتری داشتند، در چند ماه آینده نیز عملکرد بهتری خواهند داشت. شواهدی برای پذیرش و رد این استراتژی وجود دارد.
خرید و نگهداری: این استراتژی شامل خرید سرمایه یا سهام شرکتها و نگهداری آنها به مدت طولانی است. این استراتژی، یک رویکرد سرمایه گذاری بلند مدت بوده و بر این اساس است که بازارهای سهام در بلند مدت، علی رغم وجود دورههای صعود یا نزول، نرخ بازگشت خوبی دارند. بر اساس این دیدگاه، تعیین موقعیت زمانی بازار، یعنی اینکه یک نفر میتواند در قیمت پایین وارد بازار شده و سهام را در قیمتهای بالا بفروشد، برای سرمایه گذاران کوچک صدق نمیکند؛ به همین دلیل بهتر است سهام را خریده و آن را نگه داشت.
استراتژی بلند/کوتاه: این استراتژی شامل انتخاب تعداد زیادی سهام و رتبه بندی آنها بر اساس یک فاکتور آلفای مرکب است. با این رتبه بندیها، در هر دورهی تعادل مجدد، بالاترین صدک سهام را خریده و پایینترین صدک را میفروشیم.
شاخص گذاری: شاخص گذاری زمانی است که سرمایه گذار سبد کوچکی از تمامی سهامهای یک شاخص بازار مانند S&P 500 یا احتمالاً شاخص صندوق سرمایه گذاری مشترک یا صندوق سرمایه گذاری قابل معامله در بورس (ٍETF) را میخرد. اگر این سهام برای مدت طولانی نگه داشته شود، یک استراتژی غیر فعال بوده و اگر از شاخص برای ورود و خروج سریع به بازار استفاده شود، یک استراتژی فعال خواهد بود.
معاملهی سهامهای جفت: این استراتژی شامل شناسایی جفت سهامهای مشابه و انتخاب ترکیب خطی قیمت آنهاست تا یک سریِ زمانیِ ثابت به دست آید. پس از آن میتوانیم مقیاس Z آلتمن را برای سیگنال ثابت محاسبه کرده و با فرض بازگشت میانگین، دست به معامله بزنیم: بالاترین دارایی را فروخته و پایینترین دارایی را بخریم.
ارزش در مقابل رشد: استراتژی سرمایه گذاری ارزش به ارزش ذاتی یک شرکت توجه کرده و سرمایه گذاران ارزش به دنبال سهام شرکتهایی هستند که از نظرشان کمتر ارزش گذاری شدهاند. استراتژی سرمایه گذاری رشد به پتانسیل رشد یک شرکت توجه میکند. زمانی که شرکتی نسبت به شرکتهای دیگر صنعت یا کل بازار، سود رشد مورد انتظار بیشتری داشته باشد، برای سرمایه گذاران رشد که به دنبال حداکثر کردن سود سرمایهی خود هستند، جذاب خواهد بود.
سرمایه گذاری رشد سود سهام: این استراتژی شامل سرمایه گذاری در سهام یک شرکت بر اساس سود سهام تقسیمی پیش بینی شده در آینده است. شرکتهایی که سود ثابت و قابل پیش بینی پرداخت میکنند، قیمتهای سهامشان تغییر کمتری دارند. شرکتهای معتبر که سود سهام پرداخت میکنند، تلاش میکنند تا سالانه سود سهام پرداختی خود را افزایش دهند. به شرکتهایی که به مدت ۲۵ سال پیاپی این سود را افزایش میدهند، اشراف زادگان سود سهام میگویند. سرمایه گذارانی که مجدداً این سود را سرمایه گذاری میکنند، چه به طور مستقیم و چه از طریق یک برنامهی شاخص مومنتوم چیست؟ سرمایه گذاری مجدد سود سهام (DRIP)، میتوانند در بلند مدت از بهرهی مرکب سرمایه گذاریشان استفاده کنند.
میانگین سازی هزینه به دلار: هدف این استراتژی، کاهش ریسک زیان قابل توجه هنگام سرمایه گذاری کل سرمایه پیش از سقوط بازار است.
سرمایه گذاری خلاف گرا: این استراتژی شامل انتخاب شرکتهای خوب هنگام ارزان بودن بازار و خرید مقدار زیادی از سهام آن شرکت برای کسب سود بلند مدت است. هنگام رکود اقتصادی، فرصتهای خوبی برای خرید سهام خوب با قیمتی معقول وجود دارد؛ اما چه چیزی باعث خوب بودن یک شرکت برای سهامداران میشود؟ یک شرکت خوب، شرکتی است که مزیت رقابتی پایدار دارد؛ یعنی جایگاه بازار یا برندی دارد که رقبا به آسانی نمیتوانند به آن دست یابند یا اینکه منبع کمیابی را در اختیار دارد. چند مثال از شرکتهایی که این معیارها را دارند در بخش بیمه، نوشیدنیهای بدون الکل، کفش، شکلات، ساخت و ساز خانه، لوازم منزل و موارد دیگر است. میبینیم که هیچ چیز “خیالی” یا خاصی در این حوزههای سرمایه گذاری وجود ندارد؛ همگی ما روزانه از آنها استفاده میکنیم. هنگام انتخاب نهایی شرکت، باید متغیرهای بسیاری را در نظر گرفت. برخی از این متغیرها عبارتند از:
- شرکت باید در یک صنعت در حال رشد باشد.
- شرکت نباید در رقابت آسیب پذیر باشد.
- درآمد شرکت باید سیر صعودی داشته باشد.
- نرخ بازگشت سرمایهی شرکت باید ثابت و مداوم باشد.
- شرکت باید برای تعدیل قیمتها با تورم، انعطاف پذیر باشد.
شرکتهای کوچکتر: شرکتهایی با اندازهی متوسط از گذشته نسبت به شرکتهای بزرگ در بازار سهام، عملکرد برتری داشتهاند. حتی شرکتهای کوچکتر نیز بازگشت سرمایهی بالاتری داشتهاند. بهترین بازگشت نسبت به مقدار سهام بازار متعلق به شرکتهای خرد بوده است. سرمایه گذارانی که از این استراتژی استفاده میکنند، سهام شرکتها را بر اساس اندازهی کوچک سرمایه در بازار سهام خریداری میکنند. وارِن بافِت، یکی از بزرگترین سرمایه گذاران، با ترکیب این استراتژی با سرمایه گذاری ارزش، از ابتدای کارش درآمد کسب میکرد. او سهام شرکتهای کوچکی را که نسبت P/E پایین و دارایی بالایی نسبت به کل سرمایه داشتند، میخرید.
سه اندیکاتور پر کاربرد در تحلیل تکنیکال بورس
تحلیل تکنیکال، مهمترین بخش در سرمایه گذاری بوده و بیشتر افرادی که سرمایه گذاری موفقی را در بورس تجربه کردهاند، تحلیل گران تکنیکال هستند. تحلیل تکنیکال به تحلیلی گفته میشود که در آن، فقط به قیمت دارایی (سهام در بورس) و حجم معاملات روزانه توجه شده و به همین جهت نیز، روش مناسبی برای کسانی است که قصد ورود به بازار سرمایه گذاری را دارند. این روش، به دانش گستردهای نیاز داشته، اما مدت زمان مورد نیاز برای رسیدن به یک نقطهی ورود طلایی، کمتر از روش تحلیل فاندامنتال یا بنیادین بوده، به همین جهت اکثر افراد به این روش روی آوردهاند. اما تحلیل تکنیکال بر پایهی ابزارهایی است که به آن اندیکاتور و الگو گفته میشود. اندیکاتورها یک سری معادلات ریاضی بوده که برای اهداف خاص و مشخص، طراحی شده و برروی پلتفرم معاملاتی نصب میشوند. هدف این اندیکاتورها، مشخص کردن چند نکتهی مهم است. در کنار اندیکاتورها، الگوها نیز بخش مهمی از تحلیل تکنیکال هستند که در مقالهی دیگری به آن خواهیم پرداخت .
به صورت کلی، چهار دستهی مختلف از اندیکاتورها معرفی شدهاند. اما توجه داشته باشید که بعضی از اندیکاتورها در بیشتر از یک دستهبندی قرار میگیرند. هدف اصلی اندیکاتورها مشخص کردن روند قیمت، کانال قیمت، سطوح حمایت و مقاومت، مومنتوم حرکت، تغییر روند، تعیین نقاط ورود و خروج و . بوده و به شکل کلی، در یکی از دستههای زیر قرار میگیرند :
- اندیکاتورهای مومنتوم
- نوسانی
- حجمی
- روندی
اندیکاتورهای روندی برای تحلیل داراییهایی استفاده شده که در یک روند خاص قرار گرفتهاند (مثلا روند صعودی) از جمله مهمترین این اندیکاتورها میتوان به مکدی، پارابولیک سار و انواع میانگین متحرک اشاره کرد. ممکن است گاهی با نگاه به نمودار، احساس کنید که روند بازار صعودی بوده و بهترین زمان برای خریدن داراییهای مختلف است، اما بهتر است ابتدا از چند اندیکاتور روندی استفاده کنید تا مطمئن شوید که تحلیلتان درست است. تنها زمانی میتوانید مطمئن شوید که روند بازار صعودی یا نزولی است، که در چند تایم فریم مشخص (از کوچک به بزرگ)، از اندیکاتورهای روندی استفاده کرده باشید و سیگنال مثبت آنها را دریافت کرده باشید. یکی از مهمترین اندیکاتورهای روندی، اندیکاتور Aroon است که شناخت و یادگیری آن، قطعا میتواند باعث کسب سود بیشتر شما در بازار شود .
اندیکاتورهای مومنتوم بیانگر قدرت حرکت بازار هستند. این اندیکاتورها به ما نشان میدهند که بازار با چه مقدار نیرویی در حال حرکت به یک سمت بوده و این حرکت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. اگر روند در حال صعود یا نزول باشد، اما قدرت کمی برای خریداران یا فروشندگان باقی مانده باشد، احتمال برگشت روند وجود دارد. این اندیکاتورها میتوانند در تحلیل نقطهی برگشت بازار به ما کمک کنند. یکی از مهمترین اندیکاتورهای مومنتومی که کاربردهای بسیار زیادی نیز دارد، ایچیموکو است. بهترین توضیح این اندیکاتور توسط فردی به نام کریس ارائه شده که در مقاله ایچموکو پیشرفته یا همان ایچیمو کریس آموزش داده شده است .
دسته سوم اندیکاتورها، اندیکاتورهای نوسانی هستند و برپایهی یک تئوری ایجاد شدهاند. زیربنای این اندیکاتورها این است که هیچگاه روند بازار ثابت نمانده و همواره در پی هر صعود، یک نزول قیمتی رخ خواهد داد. با نگاهی به روند قیمت سهمها در بازار بورس، به سادگی متوجه میشوید که این ادعا در کل درست بوده، اما ممکن است زمان زیادی نیاز باشد تا یک قیمت اصلاح شده و رند برگردد. اما به هر حال، کسی نمیتواند منکر نقش مهم اندیکاتورهای نوسانی در تحلیل تکنیکال شود. مهمترین اندیکاتورهای این دسته، شامل آر اس آی، استوکستیک، سی سی آی و . هستند .
اندیکاتورهای حجمی، آخرین دسته از اندیکاتورها هستند که کاربردهای آنها برای دریافت سیگنال بسیار مهم است. برای مثال، ایندکس جریان پول یا همان اندیکاتور mfi یکی از مهمترین اندیکاتورها در سال 2019 و 2020 میلادی بوده است. اندیکاتورهای حجمی از آن جهت مهم هستند که به نوعی هم بر روند و هم بر مومنتوم بازار اثر دارند. هرچقدر حجم معاملات بیشتر باشد، احتمال شاخص مومنتوم چیست؟ حفظ مومنتوم و روند، بسیار بیشتر از که قیمت یک دارایی بخاطر چند معامله افزایش یا کاهش یافته باشد .
اگر دقت کرده باشید، ما سه اندیکاتور روند، مومنتوم و حجمی را با نامهای aroon ، ایچیموکو و mfi به شما معرفی کردیم. هر سه اندیکاتور، جزو مهمترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال بازار سرمایه شناخته شده و تقریبا تمامی سرمایه گذاران موفق، از هر سهی آنها استفاده میکنند. اما در کنار این سه مورد، بهتر است با لیستی از پرکاربردترین اندیکاتورها در بورس آشنا شوید :
- شاخص جهتدار میانگین ADI
- شاخص کانال دارایی CHI
- مک دی MACD
- شاخص قدرت نسبی و حقیقی RSI و TSI
- شاخص نیرو FI
- شاخص حجم منفی NVI
- بازهی حقیقی میانگین ATR
- بولینگربندز
این اندیکاتورها، مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورهایی هستند که برای تحلیل صحیح تکنیکال به آن نیاز خواهید داشت. اما به یک نکته دقت داشته باشید که استفاده از اندیکاتورها، بدون داشتن استراتژی معاملاتی، هیچ سود و فایدهای ندارد. چرا؟! در بخش بعدی به این سوال پاسخ خواهیم داد .
چه زمانی میتوان از اندیکاتورها استفاده کرد؟
اندیکاتورها بر مبنای تئوریهای مختلفی ایجاد شدهاند و هر کدام به دنبال نکتهی خاصی در تغییرات قیمت و حجم هستند. گاهی ممکن است نیم از اندیکاتورها سیگنال خرید صادر کرده و نیمی هم سیگنال فروش دارایی را. پس در این زمان تکلیف چیست؟ در اکثر مواقع نمیتوان انتظار داشت که تمامی سیگنالهای صادر شده از اندیکاتورها مشابه یکدیگر باشند، چرا که در این صورت، کار سرمایهگذاری بسیار ساده بود و همه هم در بورس، سودهای کلان کرده و پولدار میشدند !
استفاده از اندیکاتورها مستلزم داشتن استراتژی معاملاتی است. یعنی شما به ویژگیهای شخصیتی و دانشی که از بازار دارید، باید بدانید که سیگنال صادر شده از کدام اندیکاتور مهمتر بوده و در چه تایمفریم یا بازهی زمانی قصد معامله دارید. مثلا بازهی یکروزه مورد علاقهی شماست یا صبر داشته و حاضر هستید که یک ماه منتظر مانده و سود بیشتری کنید؟ این همان چیزی است که به آن استراتژی معاملاتی گفته میشود. علاوه بر آن، نباید از نقش اخبار و تصمیمات دولت و بانک مرکزی بر بورس غافل شد. اگرچه در تحلیل تکنیکال تاکید فقط بر حجم معاملات و قیمت هر سهم است، اما تقریبا همهی ما مطمئن هستیم که رخدادهای سیاسی و اقتصادی و خصوصا تصمیمات در سطح کلان، برروی همه چیز اثر دارند. بنابراین، مطمئن شوید که استراتژی معاملاتی دارید .
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
استفاده از اندیکاتور RSI برای معاملات روزانه ، به شما این قابلیت را میدهد که مشخص کنید آیا قیمتها دارای روند هستند، آیا بازار دچار خرید یا فروش افراطی شده است و بهترین قیمت برای ورود به یک معامله یا خروج از آن چیست.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا (Relative Strength Index) توسط ولز ویلدر طراحی و توسعه یافته است که از خانواده نوسانگرها میباشد .
در آن، دوره محاسبه به صورت متغیر است که در حالت پیشفرض و استاندارد ۱۴ روزه میباشد. این اندیکاتور یک شاخص جهت بررسی Momentum بازار (گرایش) و قدرت حرکت آن میباشد که برخی منابع آن را به عنوان یک اندیکاتور پیشرو در نظر میگیرند ولی با توجه به ویژگی نوسانی این اندیکاتور، بهتر است آن را جزو خانواده اندیکاتورهای تاخیری در نظر بگیریم
اندیکاتور RSI، با اندازه گیری میزان نوسانات قیمت در بازار ، به معمالهگر کمک میکند تا جریان حرکت بازار را پیش بینی و ثبت کند.
معامله گر، بازارهای خرید و فروش بیش از حد را میشناسد و تصمیم میگیرد چه زمانی باید یک موقعیت را برای معامله انتخاب کند. علاوه بر اطلاع از RSI ، معاملهگر باید بتواند اندیکاتور را روی نمودار تشخیص دهد تا به درستی آن را به کار ببرد. RSI به شکل یک خط، بین دو محدوده معین (محدوده نوسان سنج) دیده میشود. اندیکاتور، مقادیری بین ۰ تا ۱۰۰ به خود میگیرد.
RSI ، توسط معامله کنندگان تکنیکال به کار میرود که در زمینههای زیادی مانند بورس ، فارکس و بازار آتی (Futures) حرفهای هستند.
(Momentum) چیست؟
مومنتوم یا گرایش بازار یکی از مفاهیم فیزیک است که قدرت و شتاب یک جسم در حال حرکت را مورد بررسی قرار میدهد. در واقع مومنتوم بیان میکند که یک جسم در حال حرکت توانایی دارد تا در همان جهت به مسیر خود ادامه دهد تا زمانی که یک جسم خارجی مانع از حرکت آن شود و یا مسیر آن را تغییر دهد.
حال همین تعریف را در مورد RSI و بازار سرمایه میتوان بیان کرد ؛ قیمتها همواره به سمتی مشخص حرکت میکنند و از روند خود پیروی میکنند تا زمانی که یک نیروی خارجی جهت حرکت را تغییر دهد. این موضوع به اصل روندها در تحلیل تکنیکال نیز مرتبط میباشد و بیان میکند که روندهای گذشته ممکن است تا دوره مشخصی از آینده نیز ادامه داشته باشند.
شاخص قدرت نسبی با بررسی دوره زمانی مشخص که به صورت استاندارد ۱۴ روزه میباشد، قدرت خرید و فروش در یک گزینه معاملاتی را مورد بررسی قرار میدهد و آن را در یک نمودار با سه بازه مختلف نشان میدهد. همان طور که بیان شد RSI یک نوسانگر است و این نوسانگر بین دو سطح ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند.
همچنین در این بین، سطوح بسیار مهمی تعریف شده است که سطح ۰ تا ۳۰ به عنوان ناحیه اشباع فروش و سطح ۷۰ تا ۱۰۰ به عنوان ناحیه اشباع خرید نامگذاری میشود.
ناحیه اشباع فروش و ناحیه اشباع خرید
طبق تعاریف بالا همانطر که اشاره کردیم در اندیکاتور RSI دو ناحیه به نامهای اشباع خرید و اشباع فروش وجود دارد که نشانگر کند شدن و اتمام خرید و فروشهای افراطی میباشد. به بیان دیگر زمانی که به ناحیه زیر ۳۰ در اندیکاتور RSI میرسیم کمکم شاهد کاهش فروشهای افراطی در بازار هستیم و احتمالا قدرت خرید در بازار افزایش پیدا خواهد کرد و زمانی که در ناحیه ۷۰ به بالا هستیم احتمالا خریدهای افراطی رو به پایان است و توقع داریم که فشار خریداران کاهش یابد و شاهد عرضه پر قدرت در بازار باشیم.
در تصویر فوق شاهد قدرت RSI هستیم که دو بار در ناحیه اشباع خرید و یکبار در ناحیه اشباع فروش توانسته است حرکت بزرگ بعدی را حدس بزند. نکته قابل توجه این است که RSI در خانواده نوسانگرها میباشد و از حیث سیگنال زمانی جزو اندیکاتورهای تاخیری به حساب میآید؛ لذا بهتر است به حرکت نمودار قیمت وزن بیشتری نسبت به RSI داده شود و صرفا از این شاخص در قالب یک نمودار کمکی استفاده گردد.
RSI و سیگنالهایی که میتوان از آن دریافت کرد:
سیگنال خرید:
گاهی اوقات در بازار شاهد عدم جذایت قیمت برای خریداران و همچنین شتابزدگی فروشندگان هستیم که در این حالت شرایطی بوجود میآید که فروش افراطی در بازار و با حجم بالا اتفاق میافتد. در این شرایط نمودار RSI به مرور زمان سطح ۳۰ را شکسته و شاخصی کمتر از ۳۰ را نمایش میدهد.
بعد از نوساناتی که شاخص RSI در زیر سطح ۳۰ خواهد داشت به مرور زمان فروشهای افراطی تضعیف خواهند شد و شرایطی بوجود میآید که مجددا تمایل خریداران برای ورود به بازار افزایش مییابد؛ در این شرایط شاخص RSI شروع به رشد خواهد کرد و زمانی که سطح ۳۰ از پایین به بالا شکسته شود سیگنال خرید را صادر میکند.
سیگنال فروش:
افزایش تقاضا و ورود نقدینگی سنگین به بازار باعث افزایش تدریجی قیمت خواهد شد و این روند مادامی که قیمتها برای خریداران دارای جذابیت باشند ادامه خواهد داشت. افزایش قیمت و کاهش خریدهای افراطی شرایطی را به وجود میآورد که به آن اشباع خرید میگویند و در این حالت غول بزرگ سرمایه به تدریج اقدام به فروش خواهد کرد و با توجه به اینکه جمعیت خریداران در بازار کاهش یافته است، قیمتهایی پایینتری برای خرید جذابیت پیدا میکنند که این مسئله باعث کاهش قیمت گزینه سرمایهگذاری خواهد شد. در این حالت شاخص RSI شروع به نزول از ناحیه اشباع خرید (سطح بالای ۷۰) خواهد کرد و شکست سطح ۷۰ خبر خوبی برای دارندگان این سهم نخواهد بود و این یعنی تمایل بالای سرمایهگذاران برای فروشهای بیشتر.
مفهوم واگرایى چیست؟
در واقع واگرایى نوعى ناهمگونى میان قیمت و اندیکاتور است که در حالت عادى زمانیکه نمودار سقف یا کف جدیدى مىزند، اندیکاتور نیز به همین منوال عمل مى کند؛ یعنى کف و سقف جدید تشکیل مىدهد.
حال در حالیکه نمودار کف و سقف جدید زده است اما هنوز اندیکاتور نتوانسته سقف جدیدى بزند یا بلعکس، در اینجا گفته مىشود که واگرایى بین قیمت و اندیکاتور شکل گرفته است.از اندیکاتور RSI براى شناسایى واگرایى ها استفاده مى شود.
انواع واگرایی
۱-واگرایی معمولی (RD)
۲- واگرایی مخفی (HD)
واگرایی معمولی مثبت (+RD):
واگرایی معمولی مثبت در انتهای یک حرکت نزولی و بین دو کف قیمتی ایجاد می شود. در این حالت قیمت کف پایین تری نسبت به کف قبل از خود ثبت می کند اما اندیکاتور کف بالاتری نسبت به قبل از خود می سازد که این نشان دهنده قدرت زیاد خریداران و تضعیف قدرت فروشندگان است. در این حالت چناچه قیمت به کف حمایتی خود رسیده باشد می توان انتظار حمایت و برگشت قیمت را داشت.
واگرایی معمولی منفی (-RD):
این واگرایی در انتهای یک روند صعودی و میان دو سقف قیمتی به وجود می آید. در این حالت قیمت سقف بالاتری به ثبت می رساند درحالی که اندیکاتور سقف پایین تری نسبت به قبل می زند. این واگرایی بیانگر قدرت زیاد فروشندگان و تضعیف قدرت خریداران می باشد و قیمت میتواند یک آرایش نزولی به خود بگیرد. از منظر امواج الیوت این واگرایی بین دو قله موج ۳ و ۵ صورت می گیرد که بیانگر آغاز اصلاح و شروع موج ۴ می باشد.
واگرایی مخفی (Hidden Divergence):
این واگرایی در انتهای یک اصلاح رخ می دهد و نوید از بازگشت قیمت و ادامه روند را میدهد. برعکس واگرایی معمولی که نوید انتهای روند را می داد. دو گونه واگرایی مخفی داریم که در زیر به آن اشاره می کنیم.
واگرایی مخفی مثبت (+HD):
این واگرایی در انتهای حرکت اصلاحی یک روند صعودی رخ می دهد و بین دو کف ایجاد می شود به گونه ای که کف دوم قیمت بالاتر از کف اول است در حالی که کف دوم اندیکاتور پایین تر از کف اول آن می باشد. این بدین معنی است که خریداران بر فروشندگان غلبه کرده و از فشار فروش کاسته شده است و قیمت آماده برگشت به کانال صعودی می باشد.
واگرایی مخفی منفی (-HD):
برخلاف واگرایی مخفی مثبت که در یک کانال صعودی به وقوع می پیوست، واگرایی مخفی منفی در یک روند منفی بین دو سقف به وجود می آید به طوری که نمودار قیمت سقفی بالاتر از سقف قبلی خود بزند در حالی که اندیکاتور سقف بالاتری نسبت به سقف قبل خود می زند. این به معنی غلبه مجدد فروشندگان بر خریداران است که می تواند هشداری برای ریزش سهم باشد.
خط روند بر روی نمودار RSI
یکی از تکنیکهایی که برخی از تحلیلگران مورد استفاده قرار میدهند تکنیک ترسیم خط روند بر روی اندیکاتور RSI میباشد که در این حالت از نواحی برگشتی و یا شکست خط روند سیگنال میگیرند.
این استراتژی، به معنای متصل کردن قسمتهای بالا و پایین بر روی چارت RSI و معامله بر روی شکستگی خط ترند است. برای کشیدن یک خط روند صعودی RSI، تعداد سه یا بیشتر از نقاط خط RSI که در حال بالا رفتن است را به هم متصل کنید. خط روند نزولی، از اتصال نقاط در حال پایین رفتن به دست میآید. یک شکست در خط ترند RSI ممکن است نشان دهنده ادامه بالقوه قیمت یا یک واژگونی باشد. به خاطر داشته باشید که شکست در خط ترند RSI معمولا بر شکست در خط ترند چارت قیمت مقدم است و به همین دلیل، یک هشدار قبلی و همچنین یک فرصت زود هنگام برای معامله در بورس را اعلام میکند.
سخن آخر
در این مقالهای ، به این سوال پاسخ دادیم که اندیکاتور RSI چیست و چگونه میتوان از آن در بازار مالی استفاده کرد.
به خاطر داشته باشید که آغاز و استفاده از اندیکاتور RSI برای بسیاری از معاملههای روزانه بسیار ساده است. به همین دلیل بسیاری از سرمایهگذاران تازهکار ، بدون آشنایی با تحلیل تکنیکال، آزمایش پارامترهای مختلف یا یاد گرفتن تفسیرهای صحیح یک اندیکاتور، به آن تکیه میکنند. در نتیجه، RSI به یکی از اندیکاتورهای MT4 تبدیل شده است که به گستردگی مورد استفاده ناصحیح قرار میگیرند.
با این حال، زمانی که این شاخص را به درستی متوجه شده و بکار بردید، استفاده از اندیکاتور RSI برای معاملات روزانه ، به شما این قابلیت را میدهد که مشخص کنید آیا قیمتها دارای روند هستند، آیا بازار دچار خرید یا فروش افراطی شده است و بهترین قیمت برای ورود به یک معامله یا خروج از آن چیست.