نمایندگی فارکس در ایران

موفقیت در بازارهای مالی

ژانویه 8, 2018

موفقیت استارت تاپ ها در گرو پشتیبانی مالی و حمایت ارگانهای خاص است

امیرعلی موسی خانی، دکترای علوم اقتصادی براین باور است استارت اپ ها تنها در صورت داشتن پشتیبانی مالی- اعتباری و از طرف یک ارگان دولتی- خصولتی یا خصوصی بزرگ می توانند موفق باشند.

بازار؛ گروه اقتصاد دیجیتال: با وجودی که از جمله اهرمهای شتابدهی در حوزه فناوری خدمات مالی ، استارتاپ ها هستند اما همچنان کسب و کارهای نوپا در این حوزه به طور موثر نتوانسته عمل کنند. به طوریکه «امیرعلی موسی خانی» معتقد است، استارت اپ ها تنها در صورت داشتن پشتیبانی مالی- اعتباری و از طرف یک ارگان دولتی- خصولتی یا خصوصی بزرگ موفقیت در بازارهای مالی می توانند در این حوزه موفق باشند.

برای آگاهی از راهکارهای توسعه فین تک در ایران خبرگزاری بازار گفتگویی با امیرعلی موسی خانی انجام داده است.

امیرعلی موسی خانی، دکترای علوم اقتصادی، دانشگاه تهران را دارد. وی به عنوان مشاور مدیر عامل و مشاور اقتصادی، کارشناس بازاریابی، مدیر فاینانس در ارگانهایی همچون شرکت موننکو- مپنا، هلدینگ میلاد شهر- بانک قوامین - موسسه مطالعات بین المللی صنعت برق فرداد- بنیاد برکت، ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره)، مرکز پژوهش و آموزش بانک توسعه صادرت ایران همچنین به عنوان عضو کارگروه صادراتی کشور، سازمان توسعه تجارت فعالیت داشته است. همچنین سوابق تدریس و تالیف و پژوهشی را هم در کارنامه کاری خود دارد.

* به نظر شما فناوری های نوظهور در فین تک در سال پیشرو چیست؟
باتوجه به اینکه یکی از اهداف فین تک های نوظهور، تامین مالی ارزان قیمت از بازار است، و همچنین اغلب فین تکها توسط افراد جوان و باسابقه کاری کم در بازارهای مالی و فیزیکی به امید کسب سود و یا پول باداورده انجام میشود، بنظرم اغلب فین تکها در این حوزه ایجاد پول خصوصی (نشر سهام یا موارد دیگر) خواهد بود که دیری هم نخواهند پایید.

* چه راهکارهایی در ارتقای فناوری خدمات مالی در کشورها وجود دارد؟
به نظر من راهکاری که می‌شود ارایه داد، به مردم و سرمایه گذاران است که در این پروژه ها بدون شناخت و نیز بدون کسب اطلاع از راه اندازندگان و پردازشگران آن، اقدام به سرمایه گذاری در آنها نکنند تا هم خودشان متضرر نشوند و هم آن افراد نتوانند پول مفت به دست بیاورند. حسب گفته بن برنانکه رییس فدرال رزرو، در این سالها، تنها فناوری نوظهور مالی_ بانکی، استفاده از ATM ها بوده و هیچکدام یک از فین تک ها کار واقعی به دردبخور انجام نداده اند جز تامین مالی خودشان و سهامدارانشان.

* در ایران چه چالشهایی در این حوزه است؟
در ایران هم چالش اصلی، تحمیق مردم با انواع روشهای فین تک به امید کسب سود کلان است که در عمل نتیجه ای جز بازی با جمع صفر نیست؛ یعنی باختن عمده مردم و بردن اقلیت ( قانون پرتو) و لذا مردم بنظرم در داراییهای سنتی سرمایه گذاری کنند، بهتر هست برایشان.

* به نظر شما استارتاپ ها چگونه می توانند نقش موثرتری در این زمینه داشته باشند؟
استارت اپ ها تنها در صورت داشتن پشتیبانی مالی- اعتباری و حیثیتی از طرف یک ارگان دولتی- خصولتی یا خصوصی بزرگ که به نوعی توان تضمین پول مردم را داشته باشد، می توانند موفق باشند و نقش موثری در پیشبرد شان داشته باشند.

* اثر ارزهای رمزپایه بر فین تک چیست؟
اثر رمزارزهای پایه بر فین تک ها: به نظر من رمزارزهای دولتی که فرقی با چاپ پول ندارند، می توانند کمک شایانی به فین تک ها داشته باشند ولی رمزارزهای خصوصی به جز بیت کوین و ۵ عدد رمزارز برتر، به دلیل عدم ثبات و. نمی توانند تاثیر خوب بلندمدت داشته باشند.

چگونه به یک تریدر موفق ارزهای دیجیتال تبدیل شویم؟

معامله‌گری در بازار ارزهای دیجیتال یکی از مقوله‌های جذاب برای ما ایرانی هاست. نوسانات بالای بیت کوین و درآمد دلاری از جمله پارامترهای جذاب این بخش بازار است. چطور می‌توان در این بازار به یک تریدر موفق تبدیل شد؟ کسب درآمد از ترید بیت کوین و آلت کوین ها چگونه است؟

بازار ارزهای دیجیتال در سال‌های اخیر نوسانات قیمتی بسیار بالایی را تجربه کرده‌ است. برخی از معامله‌گران از این نوسانات سودهای نجومی دریافت کرده‌اند و البته برخی دیگر نظاره‌گر نابودی سرمایه خود بوده‌اند. دقیقا چه دلیلی باعث موفق شدن برخی از معامله‌گران در این بازار می‌شود؟ راه و روش تبدیل شدن به یک معامله‌گر موفق در این بازار چیست؟ علاوه‌ بر این، برای اینکه به یک تریدر موفق در بازار رمزارزها تبدیل شویم، چه مهارت‌هایی را باید بیاموزیم؟ در این آموزش به طور مفصل در مورد این موضوع صحبت می‌کنیم. با مطالعه این مقاله مسیر تبدیل شدن به یک تریدرموفق در بازار ارزهای دیجیتال را آموزش خواهیم دید.

معامله ارزهای دیجیتال

پیش از آنکه ویژگی‌های یک تریدر موفق را برشماریم، مهم است بدانیم که معامله ارزهای دیجیتال یعنی چه؟ همچنین چه تفاوت‌هایی بین تریدر ها در این بازار وجود دارد. در واقع بهتراست ابتدا با انواع تریدر ها در این بازار آشنا شویم.

یک تریدر رمزارزها فردی است که از تغییرات قیمت یک ارز دیجیتال، مثل بیت کوین، برای کسب درآمد استفاده می‌کند. برای مثال زمانی که یک تریدر پیش بینی کند که قیمت بیت کوین در آینده افزایش خواهد یافت، اقدام به خرید بیت کوین و در صورت درست بودن پیش بینی، سود این معامله را کسب خواهد کرد. برای ترید در این بازار دو راه کلی وجود دارد.

انتخاب اول

خرید و فروش پول دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم از طریق یک صرافی ارزهای دیجیتال. این روش دقیقا مشابه خرید سهام یک شرکت از طریق یک کارگزاری است. در واقع، کارگزاری در این بین واسطه بین تریدر های مختلف است. در بازار ارزهای دیجیتال نیز همین رویه وجود دارد. صرافی ارزهای دیجیتال به نوعی واسطه بین معامله‌گران هستند. اما دو نکته منفی در مورد آنها وجود دارد. اول، احتمال هک برای این صرافی‌ها وجود دارد. از این نظر ممکن است دارایی افراد به خطر بیفتد. دوم، در برخی از کشورها، فعالیت این صرافی‌ها غیرقانونی بوده و از این جهت برای افرادی که در آن کشور زندگی می‌کنند، کمی مشکل ساز خواهد شد. مخصوصا برای ما ایرانی ها به دلیل تحریم های اقتصادی که برایمان وجود دارد، فعالیت در این صرافی ها همواره با محدودیت ها و دشواری های فراوانی همراه است.

انتخاب دوم

استفاده از ابزار معاملاتی CFD از طریق یک کارگزاری معتبر و قانونی. در این روش می‌توانیم در یک بستر کاملا قانونی به خرید و فروش ارزهای دیجیتال بپردازیم. در این روش یک تریدر رمزارز به راحتی می‌تواند از امکاناتی همچون لوریج در معاملات خود استفاده کند. به این تریدر های بازار اصطلاحا CFD تریدر می‌گویند.

یک تریدر CFD همچنان می‌تواند از ابزار معاملاتی Short در بازار استفاده کند. این ابزار معاملاتی به تریدر این امکان را می‌دهد که علاوه بر بالا رفتن، از ریزش قیمت ها نیز سود ببرد.

پیش از ورود به ترید، باید مشخص کرد که قرار است در کدام بازار معاملات خود را انجام دهیم. معامله گری در بازار CFD مزیت های بیشتری نسبت به ترید در بازار اسپات دارد. لذا به نظر می‌رسد معامله به عنوان یک تریدر CFD انتخاب بهتری باشد.

چگونه تبدیل به یک تریدر موفق ارزهای دیجیتال شویم

برای پاسخ به این سوال ابتدا باید متذکر شویم که یک راه واحد برای موفقیت وجود ندارد. معامله گری به شخصیت افراد وابسته است. بسته به خلق و خوی افراد و همچنین تحمل میزان ریسک و صبر در مقابل زیان، مسیر ترید افراد نیز متفاوت خواهد بود. در ادامه تمام ابزارهایی که برای تبدیل شدن به یک تریدر موفق در بازار ارز های دیجیتال نیاز داریم را معرفی می‌کنیم.

یک. انتخاب صرافی

اولین کار انتخاب یک صرافی معتبر است. شاید در نگاه اول، این کار کم اهمیت به نظر آید. اما برای درک اهمیت این موضوع، به آمار زیر توجه کنید:

Coincheck یکی از صرافی ارزهای دیجیتال در کشور ژاپن است. در سال 2018 این صرافی هک شد و نزدیک به 500 میلیون دلار از دارایی این صرافی به سرقت رفت.

در سال 2017، صرافی Youbit -که یک صرافی ارز دیجیتال در کشور کره جنوبی است – پس از اینکه دو بار مورد حمله قرار گرفت و هک شد، اعلام ورشستگی کرد و در نهایت مجبور شد به طور کامل فعالیت‌های خود را متوقف کند.

بزرگترین حادثه در سال 2014 و برای صرافی ژاپنی Mtgox اتفاق افتاد. در آن سال‌ها حدود 80 درصد از کل تراکنش‌های بیت کوین جهان در این صرافی انجام می‌شد. تعداد 850 هزار بیت کوین در این صرافی ناپدید شد. این هک میلیاردها دلار خسارت وارد کرد و این صرافی برای همیشه نابود شد!

باتوجه به اتفاق‌هایی که در بالا اشاره شد، انتخاب یک صرافی معتبر یکی از مهمترین کارها برای یک تریدر می‌باشد. در حال حاضر صرافی بایننس یکی از بهترین انتخاب‌ها برای ما ایرانی‌ها محسوب می‌شود.

دو. انتخاب پلتفرم تحلیلی

نمودار قیمت – زمان یکی از ابزارهای جداناپذیر در کار یک موفقیت در بازارهای مالی تریدر ارزهای دیجیتال به حساب می‌آید. مشاهده پیشینه قیمت، انجام تحلیل و پیاده سازی ابزارهای تحلیل تکنیکال بر روی نمودار و… نیازمند استفاده از یک پلتفرم مناسب است. ابزاری که قیمت‌ها را به سرعت دریافت و نمایش دهد. استفاده از نرم‌افزارهای متاتریدر یکی از این انتخاب ‌هاست. اما بسیاری از تریدر های موفق بازار ارزهای دیجیتال از وبسایت تریدینگ ویو به منظور انجام تحلیل های خود استفاده می‌کنند.

سه. استراتژی معاملاتی

معامله گری در هر بازاری گرفتن تصمیم در مورد خرید، فروش یا نگهداری یک دارایی است. معامله گری در این بازار موفق است که برای معاملات خود استراتژی خرید و فروش داشته باشد. این استراتژی در زمان اتخاذ تصمیم به کمک تریدر می‌آید و تریدری موفق است که در یک بازه زمانی طولانی به استراتژی خود پایبند باشد. انتخاب تایم‌فریم، اندیکاتور و اسیلاتور، ابزارهای تحلیلی، حدضرر و سود، مدیریت ریسک و سرمایه، سایز معاملات و…. از جمله پارامترهای یک استراتژی خرید و فروش است.

طبیعتا انتخاب استراتژی معاملاتی نیاز به تجربه بالایی در معامله گری در بازار ارزهای دیجیتال دارد. انتظار نداشته باشید، با فعالیت یکی دوساله بتوانید یک استراتژی سودآور تنظیم کنید. اما نکته مهم این است که بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی، کسب درآمد و سود از بازار رمزارزها بسیار دشوار خواهد بود.

تریدر ارزهای دیجیتال

تحلیل ارزهای دیجیتال به دو روش کلی انجام می‌شود. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال. در تحلیل تکنیکال صرفا از نمودار قیمت یک ارز دیجیتال استفاده می‌کنیم. اما در تحلیل فاندامنتال به پروژه و تیم مدیریتی آن، بلاکچین آن و دیگر مسائل پیرامونی نیز توجه می‌شود.

سه دسته تریدر ارز دیجیتال از نظر نحوه معامله

  • Day Trading یا معامله گری روزانه: در این روش عموما تمامی معاملات در یک روز انجام می‌شود و در انتهای روز، هیچ پوزیشن معاملاتی باز وجود ندارد. تریدر تمامی خرید و فروش ها را به نحوی تنظیم می‌کند که در چند ساعت تکلیف معامله انجام شده، مشخص شود. در این روش تنها می‌توانیم از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم. تحلیل فاندامنتال در این روش کارایی لازم را ندارد.
  • Swing Trader : این روش بیشتر بر اساس خرید در قیمت مشخص، نگهداری و فروش در قیمت مشخص است. ممکن است زمان این نگهداری چند روز و چند هفته و یا چند سال باشد. در این روش هم می‌توان از ابزار تحلیل تکنیکال استفاده کرد و هم تحلیل فاندامنتال به کمک تریدر خواهد آمد.
  • Auto Trading : در این روش خرید و فروش توسط یک الگوریتم انجام می‌شود. این الگوریتم توسط یک تریدر یا مجموعه‌ای از تریدر ها نوشته شده است. این ربات ها معمولا برای مدت زمانی مشخصی کارایی داشته و مدام بایستی بازنویسی شود. اما این روش یکی از پرطرفدارترین روش های معامله گری در بازار ارزهای دیجیتال است.

ویژگی‌های تریدرهای موفق ارزهای دیجیتال

تفاوتی ندارد که از چه استراتژی برای معاملات خود استفاده می‌کنیم. رفتارهایی بین تمام تریدر های موفق در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد. در ادامه به معرفی این رفتارهای معاملاتی می‌پردازیم.

رفتار ماشینی

تریدر های موفق ابتدا استراتژی معاملاتی خود را انتخاب می‌کنند. پس از آن همانند یک ربات از آن پیروی می‌کنند. هرکجا استراتژی آنها سیگنال خرید صادر کند، اقدام به خرید می‌کنند و هر کجا سیگنال خروج صادر کرد، از معامله خارج می‌شوند. کاملا مثل یک ماشین عمل می‌کنند و احساسات را در معاملات خود دخیل نمی‌کنند.

تحلیل خود را دارند

افرادی که مدام با توصیه این و آن خرید و فروش می‌کنند، معمولا در بلند مدت ضرر خواهند کرد. تریدرهای موفق بازار ارزهای دیجیتال همواره تحلیل های خود را داشته و بر اساس آن تصمیم گیری می‌کنند. یک تریدر موفق کسی است که با حرف دیگران هیجان زده نشود.

زندگی شاد و سالم

معامله گری یکی از کارهایی است که نیاز به تمرکز بالا دارد. تریدر های موفق معمولا زندگی شاد و سالمی در خارج از بازار دارند. سفر یکی از فاکتورهای ثابت میان تریدر هاست. داشتن زندگی آرام و شاد و همچنین ارتباط قوی با دوستان واطرافیان، کمک بسیار زیادی به موفقیت یک تریدر خواهد کرد.

سخن پایانی

بازار رمزارزها به دلیل داشتن نوسانات قیمتی بسیار بالا در زمره بازارهای پر ریسک قرار می‌گیرند. علاوه بر ریسک نوسانات بالا، خطرات دیگری نیز در این بازار وجود دارد. مسائل مربوط به پولشویی و فرار مالیاتی، سرقت های سایبری، هک شدن صرافی، عرضه اولیه‌های کلاهبرداری و … مختص این بازار است و در دیگر بازارهای معاملاتی وجود ندارد. کسی که قصد ورود به این بازار را دارد بایستی این تفاوت‌ها را مدنظر قرار دهد.

موفقیت در بازارهای مالی

[email protected]

آخرین مقالات

اهمیت شناخت بازار در موفقیت استارت‌آپ‌ها

اهمیت شناخت بازار در موفقیت استارت‌آپ‌ها

مقدمه

دنیای امروز، دنیای نوآوری و فناوری است. ایده‌پروری، تفکر خلاق و عرضه یک محصول نوآورانه برای پاسخ به یک نیاز بازار، کلید موفقیت در کسب‌وکارها محسوب می‌شود. اما آیا همیشه و در هر شرایطی می‌توان به موفقیت محصول امید بست؟ آیا هر محصول جدید و نوآورانه به موفقیت ختم می‌شود؟ چرا بیشتر کسب‌وکارهای استارت‌آپی در تجاری‌سازی ایده‌های خلاقانه و ناب خود شکست می‌خورند؟

بررسی‌ها نشان می‌دهد که در بسیاری از موارد، تلاش‌های کارآفرینانه با شکست مواجه می‌شوند. بنیان‌گذاران استارت‌آپی، اغلب نمی‌توانند نیازهای بازار را به درستی تشخیص داده و حتی در صورت عبور از این مرحله، نمی‌توانند هدف محصول و کارکردهای اصلی مورد انتظار آن را با توجه به خواست و نیاز مشتری تعیین کنند. این‌که چرا استارت‌آپ‌ها نمی‌توانند نیازهای بازار را برآورده نمایند، دلایل مشخص و متعددی دارد که آشکارترین آن‌ها، خود موفقیت در بازارهای مالی محصول و تناسب آن با بازار تقاضا است!

برای تضمین موفقیت، بایستی بازار تقاضا را به خوبی شناخت تا بتوان ایده، فناوری و محصول نهایی را دقیقاً در جهت رفع نیاز شناسایی شده توسعه داد. در این حالت، تناسب بین محصول و بازار اتفاق افتاده و عملاً نوآوری به یک تلاش موفق تجاری مبدل می‌گردد. سؤال اینجا است که منظور از شناخت بازار چیست و چگونه می‌توان آن را شناخت؟

در این مقاله، مروری اجمالی بر این موضوع مهم داشته و در سعی شده تا مهم‌ترین ابعاد شناخت بازار، برای کارآفرینان و استارت‌آپ‌ها تشریح گردد.

چرا کارآفرینان قبل از ورود به بازار، باید آن را به خوبی بشناسند؟

اساس و بنیان کسب‌وکارهای استارت‌آپی، بر ایجاد یک ایده نوآورانه و تلاش برای تجاری‌سازی آن در یک فضای پویا و به دور از ساختارهای سلسله مراتبی و خشک سازمان‌های بزرگ است. بدیهی است که این ویژگی، مجموعه‌ای از ملاحظات و محدودیت‌ها، اعم از مالی، منابع انسانی و . را پدید می‌آورد. اما مهم‌تر از همه این‌ها، ریسک ناشی از عدم قطعیت است که می‌تواند شکست بسیاری از ایده‌های فنی جالب‌توجه را رقم بزند.

صاحب‌نظران در ارتباط با نرخ بالای شکست‌های استارت‌آپی، عوامل متعددی را یادآور می‌شوند که در میان آن‌ها، بازار و مشتری در زمره مهم‌ترین فاکتورها قرار دارند. به مبحث بازار، از چند نظر می‌توان نگریست. اول این‌که آیا ایده مطرح شده، از کیفیت فنی لازم برای برآورده ساختن نیاز بازار برخوردار است؟ شاید حتی نیاز بازار به‌درستی تشخیص داده شده باشد، اما توانمندی لازم برای رفع آن وجود ندارد. اغلب کارآفرینان و صاحبان ایده، بر روی همین مشکل متمرکز می‌شوند و به دلیل سابقه فنی خود و ناآشنایی با سایر جنبه‌های کسب‌وکار، فکر می‌کنند که اگر محصولشان از کیفیت فنی مناسبی برخوردار باشد، دیگر همه چیز تمام است. این در حالی است که بررسی‌ها نشان می‌دهد، کیفیت فنی قابل‌قبول، تنها یکی از شروط موفقیت کسب‌وکار بوده و در کنار آن، باید به موارد دیگری هم توجه داشت. مسئله دوم، این است که آیا شناخت دقیق بازار و مشخصه‌های اصلی آن وجود دارد؟ اگر شناخت کافی وجود نداشته باشد، یک گام عقب‌تر از قبل هستیم و فارغ از این‌که ایده و محصول در چه شرایط کیفی قرار دارد، بازار هیچ استقبالی از محصول به عمل نمی‌آورد.

یک ربات همه فن حریف برای پخت غذا یا یک محلول شیمیایی ضدویروس و تمیزکننده را در نظر بگیرید. احتمالاً به‌عنوان توسعه‌دهنده و صاحب فناوری، احساس می‌کنید که یک محصول شاهکار خلق کرده‌اید. تا حدی درست فکر می‌کنید، اما در کمال تعجب، هیچ استقبالی از محصولتان نمی‌شود. با خود می‌گویید که اشکال در کجا است و شروع به بررسی چندباره محصول و عملکرد فنی آن می‌کنید. این در حالی است که شاید مشکل در جای دیگری نهفته باشد. مثلاً ربات خود را در منطقه‌ای عرضه کرده‌اید که فرهنگ تغذیه و ذائقه مردم، مبتنی بر پخت غذای شخصی است. آن‌ها غذا پختن را یک کار مفرح می‌دانند و طبیعتاً زیر بار یک ربات برای این کار نخواهند رفت. کافی است ربات خود را در شهری صنعتی که زن و مرد در کنار هم به کار و فعالیت مشغولند، عرضه کنید. محدودیت زمانی برای پخت غذا، باعث می‌شود که این محصول، توجه همه را به خود جلب کند. در مثال دوم، شاید این محلول در دوران کووید-19 با استقبال شدید مواجه شود، اما دو قرن پیش که کسی با ویروس و باکتری آشنایی نداشت و از آن مهم‌تر، مردم اصلاً اهمیتی برای این پدیده قائل نبودند، احتمالاً یک شکست واقعی برای تولیدکننده رقم می‌زد.

ربات آشپز و محلول ضدعفونی را می‌توان دو مثال انتزاعی از عدم توجه به بازار و ویژگی‌های آن دانست. هنگامی‌که یک کارآفرین، روند توسعه یک مفهوم و مدل تجاری برای راه‌اندازی کسب‌وکار را آغاز می‌کند، در وهله نخست، باید بازاری را که در آستانه ورود به آن است، در نظر بگیرد. رمز موفقیت، صرف وقت برای درک کامل چشم‌انداز بازار است که این امر، به معنای سرمایه‌گذاری در تحقیقات بازار برای تجزیه‌وتحلیل همه جوانب بازار می‌باشد.

موارد زیر به شما کمک می‌کند تا در مورد بازار بالقوه خود بیشتر بدانید و قبل از ورود به آن، استراتژی مناسبی اتخاذ کنید.

1. نقاط ورود به بازار را شناسایی کرده و استراتژی ورود را تدوین نمایید.

یکی از عناصر اصلی در موفقیت یک ایده جدید و تجاری‌سازی آن، درک بازار و مجموعه بازیگرانی است که با آن درگیر هستند . در ابتدا، شما باید به روشنی مشخص کنید که قصد فروش چه چیزی را به چه کسانی دارید. همچنین، مهم است که تشخیص دهید لزوماً نباید بر یک سهم بزرگ از بازار تمرکز نمود. برخی مواقع، هدف قرار دادن یک بازار کوچک و تخصصی، بهتر از یک بازار بزرگ و پراکنده خواهد بود.

بعد از این‌که بازار خود را شناسایی کردید، باید نحوه دستیابی به مشتریان بالقوه را تعیین کنید. به عبارت دیگر، مشخص کنید که استراتژی ورود شما به بازار هدف چیست. هنگامی‌که می‌خواهید نقاط مختلف ورود را تعیین کنید، مهم‌ترین نکته انتخاب نقطه ورودی است که منجر به بیشترین فرصت‌های رشد در بازار هدف شما و بازارهای مجاور آن شود. وقت بگذارید و در مورد هر نقطه ورود بالقوه تحقیق کنید تا اطمینان حاصل نمایید که منابع خود را به بهترین موارد تخصیص می‌دهید.

2. عوامل کلیدی بازار را تعیین کنید.

هنگام توسعه استراتژی بازار، مهم است که تمام عوامل بالقوه موجود در بازار را به خوبی درک کنید. هزینه، مشخصات جمعیتی مصرف‌کنندگان و همچنین چالش‌ها و فرصت‌های پیش رو، بایستی مورد بررسی‌های دقیق قرار گیرند. بررسی این عوامل، به شما کمک می‌کند تا مشخص کنید چطور نیازی به بازاریابی برای مصرف‌کنندگان دارید، با چه رقبا و در چه سطحی از رقابت مواجه می‌شوید و چگونه باید برنامه تجاری خود را توسعه دهید.

بر ای درک بهتر بازار، عوامل زیر را در نظر بگیرید:

الف) هزینه‌ها: از تمام هزینه‌های احتمالی که ممکن است کسب‌وکارتان را تحت تأثیر قرار داده و قیمت تمام شده محصول را افزایش دهد، فهرستی تهیه کنید. این هزینه‌ها، شامل هزینه‌های مستقیم، مانند هزینه مواد اولیه، هزینه تولید و هزینه نگهداری محصول موفقیت در بازارهای مالی و همچنین، هزینه‌های غیرمستقیم، نظیر مالیات، هزینه‌های واردات و صادرات، استراتژی‌های قیمت‌گذاری و . می‌باشد. بررسی کنید که در صورت بروز هزینه‌های غیرمنتظره، آیا کسب‌وکار شما توانایی پرداخت سریع آن‌ها را دارد؟ تحلیل هزینه‌ها و یافتن درکی دقیق از آن‌ها، به شما اجازه می‌دهد تا قدرت مانور خود در بحث توزیع، بازاریابی و فروش را دریابید. برای مثال، بودجه مرتبط با تاکتیک‌های بازاریابی را واقع‌بینانه‌تر در نظر گرفته و حتی چشم‌انداز کلی شرکت را بهتر ترسیم کنید.

ب) مصرف‌کنندگان: شما قرار است محصول خود را به چه کسی بفروشید؟ بزرگ‌ترین مشکلات آن‌ها چیست و محصولات یا خدمات شما چگونه می‌توانند این مشکلات را برطرف کنند؟ فکر می‌کنید مشتریان و مصرف‌کنندگان چه واکنشی به استراتژی بازاریابی شما نشان خواهند داد؟ نظرشان در مورد رقابت چیست؟ آیا به رقبا هم همانند شما نگاه می‌کنند؟ اگر مصرف‌کنندگان را به خوبی بشناسید، متوجه خواهید شد که انتخاب آن‌ها تنها متمرکز بر قیمت بوده یا عملکرد محصول یا حتی شهرت و اعتبار برند برای آن‌ها مهم‌تر است. هر یک از این گزینه‌ها، می‌تواند تمامی استراتژی‌های بازاریابی شما را به کلی تغییر دهند.

ج) چالش‌ها: این احتمال وجود دارد که چالش‌های جدیدی به وجود آید که شما نمی‌دانید چگونه با آن‌ها روبرو شوید. انعطاف‌پذیری و ذهن باز، به شما این امکان را می‌دهد که هنگام بروز چالش‌ها، واکنش مناسب و به موقعی نشان داده و با ایده‌های جدید و نوآورانه، برای مقابله با آن‌ها آماده باشید.

د) فرصت‌ها: حتی هنگامی‌که فکر می‌کنید در اوج موفقیت هستید، باز هم ممکن است که فرصت جدیدی پیش رویتان قرار گیرد که نسبت به همه آنچه پیش‌تر داشته‌اید، ارزش بیشتری دارد. در طرف دیگر نیز، در اوج ناامیدی و هنگامی‌که فکر می‌کنید همه درب‌ها به رویتان بسته شده، ممکن است فرصتی از راه برسد که همه چیز را دستخوش تغییراتی جدی کند. سعی کنید، بازار را با این نگاه فرصت‌محور و بهره‌برداری حداکثری از آن‌ها در نظر بگیرید تا تغییر و انطباق با فرصت‌های جدید جهت رشد کسب‌وکار، به سادگی رخ دهد.

3. فرصت‌های بازار جهانی را شناسایی کنید.

موفقیت کسب‌وکار، تنها با تمرکز بر بازار اولیه که اغلب در یک مقیاس محلی و نهایتاً ملی است، حاصل نمی‌شود. برخی مواقع، نیاز است کمی بلندپروازانه‌تر نگاه کنید و فرصت‌ها را در یک مقیاس جهانی رصد کنید . این رویکرد، فرصت‌های بین‌المللی و یک بازار بزرگ جهانی را پیش روی شما قرار می‌دهد که طبیعتاً تفاوت‌های بسیاری با رویکرد فعلی شما خواهد داشت. هنگامی‌که قصد گسترش فعالیت‌ها و ورود به بازار جهانی را دارید، برخی الزامات این تحول بنیادین را باید بشناسید.

در ادامه، چند نکته در مورد نحوه آماده‌سازی استارت‌آپ‌ها جهت ورود به تجارت‌های بین‌المللی آورده شده است:

  • از آداب و رسوم، فرهنگ و آداب معاشرت رایج در بازار جدید آگاه شوید.
  • وضعیت اقتصادی کشور و همچنین نوسانات ارزی، جدول زمانی و مقررات مربوط به واردات و صادرات را حتماً بررسی کنید.
  • قوانین و مقررات تجارت در کشور هدف را مدنظر قرار داده و حتی‌الامکان از وکلای مجرب برای راهنمایی و مشاوره استفاده کنید.
  • درباره مصرف‌کنندگان و فرهنگ کشور هدف تحقیق کنید تا درک کاملی از واکنش مردم محلی به محصولتان به دست آورید.
  • فضای رقابتی در کشور هدف را رصد کرده و مهم‌ترین رقبای بالفعل و بالقوه خود را شناسایی کنید.

علاوه بر موارد بالا، این نکته را در نظر داشته باشید که صرف وجود فرصت‌هایی برای تجارت و کسب‌وکار در یک بازار جدید (در یک کشور خارجی)، به این معنی نیست که باید کورکورانه وارد این بازار شوید. فرصت‌های جدید جهانی، به تحقیقات و صرف زمان مشابه با سرمایه‌گذاری اصلی شما (تحقیقات بازار هنگام راه‌اندازی کسب‌وکار اولیه) نیاز دارند. آماده انجام یک تحقیق و بررسی همه‌جانبه در بازار هدف جدید باشید که شاید از تحقیقات بازار اولیه هم بیشتر به طول انجامیده و پیچیده‌تر باشد!

4. فضای رقابتی فعلی را تحلیل کنید.

درک فضای رقابتی و اطلاع از روند تغییرات در سهم بازیگران از بازار فعلی، یکی از مهم‌ترین الزامات یک کسب‌وکار موفق است. شما باید وقت بگذارید و درباره نزدیک‌ترین رقبای خود تحقیق کنید. محصول یا خدمت آن‌ها چه مشابهت‌ها و تفاوت‌هایی با محصول یا خدمت شما دارد؟ از چه مزیت رقابتی، اعم از منابع مالی چشمگیر، قابلیت‌های فنی یا تیم کاری قوی برخوردارند؟ سهم بازار هر یک، چه میزان است و روند آن افزایشی یا کاهشی بوده است؟ کلیدی‌ترین موفقیت‌ها و شکست‌هایشان چه در بعد فنی و چه در سایر ابعاد کسب‌وکار چه بوده است؟

دقت کنید، این‌که در چه بازاری باید وارد شوید و از کدام‌یک باید حذر کنید، کاملاً وابسته به سطح رقابت‌ها است. شاید دانستن این‌که در یک بازار مشخص، رقبای متعددی به کار مشغولند، شما را به صرافت اجتناب از تلاش برای ورود به آن بازار بیندازد، ولو این‌که بازار جذاب و بزرگی به نظر آید. حتی ممکن است رقبای زیادی شناسایی نکنید، اما متوجه شوید که بازار به دلایلی از جمله حضور محصولات مشابه در سال‌های اخیر، عملاً اشباع شده و شانس چندانی برای موفقیت محصول شما وجود نداشته باشد.

5. استراتژی خروج را تعریف کنید.

مهم نیست که کسب‌وکار و تجارت شما چگونه گسترش می‌یابد. تحت هر شرایطی، شما باید یک استراتژی خروج هم برنامه‌ریزی کنید تا برای هر احتمالی در آینده آماده باشید. با خود فکر کنید که اگر موفقیت فوق‌العاده‌ای کسب کنید، برنامه بعدی چیست و اگر شکست خوردید، قرار است ادامه دهید یا خیر. یک مثال بارز، کارآفرینان موفقی هستند که پس از راه‌اندازی یک استارت‌آپ و رساندن محصول به بازار، آن را به شرکت دیگری واگذار کرده و تمرکز خود را روی یک ایده جدید می‌گذارند. در این حالت، کارآفرینان سریالی تنها بر تجاری‌سازی محصول متمرکزند، نه ساختن یک امپراتوری رؤیایی که تا آخر عمر در آن به فعالیت مشغولند. این در حالی است که برخی صاحبان ایده، هیچ تصمیمی به واگذاری کسب‌وکار خود نداشته و هر موفقیت کوچکی در تجاری‌سازی محصول، عزم آن‌ها را برای تلاش‌های بعدی و ارائه محصولات نوآورانه جدید، راسخ‌تر می‌سازد. حتماً موافقید که اتخاذ هر یک از این دو رویکرد، تفاوت‌های فراوانی در مسیر حرکتی یک کارآفرین پدید خواهد آورد!

عوامل موفقیت در فارکس و بازارهای مالی

عوامل موفقیت در فارکس و بازارهای مالی

عوامل موفقیت در فارکس و بازارهای مالی

تشما ممکن است تحلیلگر تکنیکال یا فاندامنتال باشید و حتی بازار جھانی را خوب بفھمید اما یادتان ھست آخرین باری که ترید کردید چه احساسی داشتید؟ نگران بودید یا میترسیدید؟ وقتی پوزیشن را بستید چطور؟ این احساسات ھزاران تریدر مانند شماست که بازار را حرکت میدھد.

اکثر تریدرھا ھمیشه منتظر موقعیت مناسبند اما به محض ورود به ترید منطق را به کناری گذاشته و اسیر احساسات میشوند.

تمام تریدرھای موفق به نقش کنترل احساسات واقفند. تنھا بازنده ھا ھستند که نقش احساسات فردی و جمعی را انکار میکنند.

برای موفقیت باید دنیا را ھمانگونه که ھست دید و با چشمان باز ترید کرد، روند ھا را شناخت و وقت و سرمایه را با رویا پردازی ھدر نداد. پس یکی از عوامل بسیار مهم برای موفقیت در بازارهای مالی روانشناسی این بازار هست .

خب بیاییم این عوامل و دسته بندی کنیم تا بهتر متوجه شویم:

عوامل موفقیت در فارکس

برای موفقیت در بازارهای مالی مثل فارکس می بایست روی چهار گزینه مسلط باشیم این چهار گزینه عبارتند از:

۱-مدیریت ریسک و سرمایه ۲- دانش سیستمهای معاملاتی ۳-روانشناسی بازار ۴-روانشناسی خویشتن

عدم تسلط روی هر کدام از این چهار عامل قطعا شکست و ضرر به همراه خواهد داشت.

هر کدام از چهار دانش بالا یک خروجی و یا یک هدف دارد که در ادامه به آنها میپردازیم

۱-دانش مدیریت سرمایه و ریسک: این دانش به قدری تخصصی بوده و آن قدر توسعه یافته است که دکترای این رشته در دانشگاههای معتبر امریکا و اروپا تدریس می شود.

دو نوع ریسک وجود دارد ریسک مثبت و ریسک منفی،ریسک مثبت یعنی احتمال سود و ریسک منفی یعنی احتمال ضرر.بنابراین ریسک یک تابع دومتغیره می باشد که این دو متغیر با یکدیگر رابطه مستقیم دارند به این معنی که هر چه ریسک مثبت را زیاد کنیم به همان نسبت ریسک منفی نیز زیاد میشود (هر چه دنبال سود بیشتر باشیم احتمال ضرر بزرگتر نیز بیشتر می شود)

بنابراین هر چه ریسک بزرگتری داشته باشید هم سودتان بزرگتر خواهد بود و هم ضررتان .هدف دانش مدیریت ریسک و سرمایه این است که ریسک منفی را کاهش دهد اما ریسک مثبت کاهش نیابد و یا این که ریسک مثبت را زیاد کند ولی ریسک منفی افزایش نیابد

۲-دانش سیستمهای معاملاتی: هدف و خروجی این دانش شناسایی و پیش بینی حرکت های قیمت است.به عبارتی دیگر هدف سیستم معاملاتی شناسایی کف و سقف قیمت می باشد.سیستم های معاملاتی از نظر فارکس سنتر چهار روش برای پیش بینی قیمت دارند که عبارت اند از:

  • سیستم های مبتنی بر تحلیل فاندامنتال
  • سیستم های مبتنی بر تحلیل تکنیکال
  • سیستمها ی مبتنی بر تحلیل مدل های عددی
  • سیستمهای مبتنی بر آسترونومی یا ستاره شناسی!

هر چهار روش بالا احتمالی می باشد و هیچ سیستم معاملاتی احتمالا در دنیا وجود ندارد که بتواند با قطعیت و ۱۰۰ درصد رفتارهای قیمت را پیش بینی کند و البته درصد موفقیت روشهای بالا هم متفاوت است.

۳-روانشناسی بازار: هدف و خروجی این دانش شناسایی و آنالیز تفکر معامله گران مختلف بازار است به گونه ای که با تحلیل تفکر سهامداران مختلف رفتار قیمت را بهتر درک کنیم.

۴-روانشناسی خویشتن:معامله در بازارهای مالی هیجان زیادی دارد از همین رو بسیاری از صفات انسانی نظیر ترس،طمع ،عدم تعهد ،انتقام و ….. همانطور که در اول این مطلب ذکر شد ٬ میتواند برای معاملاتتان آفت محسوب شوند و نتیجه معاملات را تحت تاثیر قرار دهند.

لذا دانش روانشناسی تلاش دارد که این گونه خصیصه های انسانی را کنترل و سازماندهی کند به گونه ای که بتوان حد تعادل مطلوبی در این صفت ها درون ذهن معامله گر به وجود آورد.

شاید دوست داشته باشید

دلایل شکست معامله گران فارکس

دلایل شکست معامله گران فارکس

مخاطرات فارکس

ژانویه 8, 2018

مخاطرات فارکس

تشخیص روند بازار

دسامبر 24, 2017

کنترل احساسات در بازارهای مالی؛ ملاک موفقیت

همه‌ی ما دارای عواطف و احساسات انسانی هستیم. کنترل این احساسات و هیجانات انسانی در معامله‌گری و تریدینگ بازارهای مالی به خصوص بازار ارزهای دیجیتال که دارای نوسانات شدیدی می‌باشد، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

کنترل احساسات در بازارهای مالی؛ ملاک موفقیت


در ادامه‌ی این مطلب از پنج حس مختلف که یک معامله گر موفق باید در زمان تریدینگ بر آن ها تسلط داشته باشد را بررسی خواهیم کرد.
با شرکت در دوره‌های آموزش ارزهای دیجیتال در سایت آکادمی علی ربیعی می‌توانید به سرمایه گذاری و معامله گری در این بازار ها مشغول شوید.

روانشناسی فعالیت در بازارهای مالی و کنترل احساسات

یادگیری و دانستن در مورد روانشناسی مبادلات و معاملات در بازارهای مالی می تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را درک کنید و استراتژی مناسبی را برای انجام مبادلات برگزینید. یک تریدر و معامله گر موفق در زمان سرمایه گذاری بر روی دارایی ها، باید روی ۶ حس مختلف خود تسلط داشته باشد. این ۶ حس عبارتند از: ۱- ترس ۲- طمع و یا امید زیاد ۳- نا امیدی و پشیمانی ۴- اعتماد به نفس بیش از حد ۵- خستگی ۶- نوسانات عاطفی و.
اما قبل از بررسی این چند حس بگذارید با یک نقص ژنتیکی از مغزمان آگاه شویم.
مغز ما ساختار پیچیده ای دارد و برای بدست آوردن آن چیزی که می خواهد انواع راه ها و توجیحات را خواهد ساخت. مانند فردی که به حس خوب پس از استعمال مواد مخدر و یا برنده شدن در شرط بندی معتاد شده است. مغز اون برای بدست آوردن آن چه که می خواهد راه های و روش های مختلفی را برای خود در نظر می گیرد و حتی ممکن است کاری را انجام دهد که بداند برایش خوب نیست!
شخصی که در یک مبادله و ترید سود خوبی کسب می کند و طعم برنده شدن را می‌چشد، احساس خوبی نسبت به خودش دارد. مغز او برای ادامه دادن این حس خوب، احتمالا دست به انجام مبادله‌ی دیگر می زند و چون احساس خوبی نسبت به خودش دارد دیگر نمی تواند به تمام جوانب قضیه درست نگاه بکند و دچار اعتماد به نفس کاذب و طمع خواهد شد. یک تریدر موفق می داند که این دو احساس می تواند برای آن ها بسیار زیان آور باشد. پس برای اینکه به تریدر موفقی تبدیل شوید لازم است احساسات و هیجانات خود را در این بازار مالی پر نوسان کنترل و مدیریت کنید. برای اینکه به یک تریدر حرفه ای در این بازار تبدیل بشید نباید از گذراندن دوره های موفقیت در بازارهای مالی ارز جامع ارزهای دیجیتال و دوره های بورسی غافل بشید چون شما به عنوان یک تریدر حتما باید مفاهیم و تحلیل های تکنیکال این بازارها آشنا شوید.

کنترل احساسات در بازارهای مالی؛ ملاک موفقیت

از مهمترین احساساتی که سراغ هر معامله گر و تریدر خواهد آمد عبارت است از:

ترس:
احساس ترس همیشه بد نیست و می تواند باعث شود شما با احتیاط بیشتری مبادله ی خود را انجام دهید در این صورت این احساس به کمک شما خواهد آمد. اما همیشه اینطور نیست. حس ترس ممکن است باعث شود شما از ریسک کردن به طور کلی پرهیز کنید و فرصت های مناسب برای خرید و فروش را از دست بدهید. از این رو در مواجهه با ترس باید به دنبال توازن باشید.

طمع:
احساس طمع بزرگترین دشمن یک تریدر خواهد بود. حس طمع باعث می شود از منطقی که برای خود داریم دور شویم و باعث شود تصمیماتی را بگیریم که در انتها به ضررمان تمام شود. مانند شخصی که برای جبران شکست و ضررِ معامله‌ی قبلی خود و بازگرداندن مبلغ از دست رفته، معامله ی بزرگتری را انجام دهند و تصور میکنند که این بار با دفعه ی قبل فرق خواهد داشت.

نا امیدی و پشیمانی:
یک تریدر تازه کار پس از زیان دیدن در این بازار مالی این حس به سراغش خواهد آمد. اما برای آنها درک این مسئله دشوار خواهد بود که همه ی تریدر ها زیان می کنند. یک تریدر موفق از شکست قبلی خود درس خواهد گرفت و به معاملات قبلی خود بیش از اندازه فکر نخواهد کرد. او می داند که هیچ دو معامله ای یکسان نیست.

کنترل احساسات در بازارهای مالی؛ ملاک موفقیت


یادگیری در رابطه با روانشناسی مبادلات کمک زیادی به شما خواهد کرد تا کنترل و مدیریت بیشتری بر روی احساساتان داشته باشید و در انتخاب استراتژی بهتر به شما کمک می کرد. اما مسئله‌ ای که بیشتر افراد با آن سر و کار دارند این است که در حین انجام مبادلات این احساسات را شناسایی نمی کنند و حتی متوجه نیستند که تحت تاثیر کدام حس قرار گرفته اند. از این رو تریدر ها و معامله گران حرفه‌ای با استفاده از کمک مشاوران و شناسایی احساسات خود و آگاهی از آنها، استراتژی مناسب خود را اتخاذ می کنند.

راه حل مناسب جهت کنترل احساسات:
باید برای خود یک تریدینگ پلن داشته باشید و طبق آن معاملات خود را انجام دهید. پایبند ماندن به تریدینگ پلن کار دشواری خواهد بود زیرا باید خود را وقف سیستم معاملاتیتان کنید. این کار باعث خواهد شد تا از انجام مبادلات بی دلیل و صرفا از روی احساسات پرهیز کنید و طبق برنامه پیش بروید.

اگر قصد معامله‌گری و کسب درآمد از بازار ارزهای دیجیتال را دارید می‌توانید با شرکت در دوره‌های آموزش جامع ارزهای دیجیتال در سایت آکادمی علی ربیعی به یک تریدر و معامله‌گر در این بازار تبدیل شوید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا