آموزش استراتژی کسب و کار

همراستایی استراتژیک فرآیندها با استراتژی اصلی کسب و کار سازمان
همراستایی استراتژیک فرآیندها با استراتژی اصلی کسب و کار در سازمان بخش مهمی از مباحث حوزه مدیریت استراتژیک را شامل می شود. چه در مرحله برنامه ریزی استراتژیک و تدوین استراتژی ها یا هنگامی که استراتژی اصلی کسب و کار، تدوین و برنامه ریزی گردیده و سعی داریم که استراتژیهای کارکردی – Functional را زیر آن تعریف کنیم، یا حتی زمانی که در حال اجراء و پیاده سازی برنامه های راهبردی و ارزیابی و کنترل آنها هستیم، همراستایی استراتژیک، اهمیت داشته و باید به طور جدی به آن پرداخته شود.
بدیهی است که در یک حالت منطقی، استراتژی های کارکردی شرکت – Functional (کارکردها را فرآیندها یا با قدری چشم پوشی، واحدهای سازمانی در نظر بگیرید) بایستی در راستا و جهت استراتژی کسب و کار – Business Strategy باشند. یعنی اگر سازمان استراتژی رهبری هزینه را در کسب و کار خود تشخیص داده و برنامه ریزی نموده که در پیش بگیرد، بدیهی است که فرآیندهای مدیریت منابع انسانی، مهندسی، تولید و عملیات، مدیریت دانش، مالی و بازرگانی و . . . نمی توانند و نباید هدفگذاری ها، برنامهریزیها و انجام فعالیتها و عملیات خود را با نگاه و اقبال به یک راهبرد دیگر به جز استراتژی رهبری هزینه تعیین و اجراء نمایند. (و مثلا فعالیت های خود را طوری تنظیم نمایند که انگار استراتژی برگزیده سازمان، استراتژی تمایز می باشد)
در سطح واحدهای سازمان، مثال دیگری را بررسی کنیم؛ اگر رویکرد مدیریت ارشد سازمان، استفاده و به کارگیری از خدمات شرکت های حرفه ای و متخصص بیرونی جهت برونسپاری کردن فرآیندهای پشتیبانی یا حتی عملیاتی شرکت می باشد، مدیران میانی واحدهای مختلف بایستی این رویه را درک کرده و در مدیریت بخشی خود، این مسئله را مد نظر قرار دهند و از برنامه ها و اقداماتی در جهت تأمین منابع و امکانات (خرید تجهیزات، جذب نیرو و . . . ) جهت انجام این فرآیندها درون سازمان بپرهیزند. بدیهی است که درست بودن یا اقتصادی نبودن این رویکرد، مدنظر نیست و هدف، تشریح مفهوم همراستایی استراتژیک و الزام منطقی بودن آن در سازمان می باشد.
همراستایی استراتژیک عمودی و افقی با استراتژی کسب و کار سازمان
همراستایی عمودی
این همراستایی که هر یک از بخش ها / کارکردها و فرآیندها، برنامه های کلان و بلندمدت خود را با توجه به استراتژی اصلی کسب و کار که یک سطح بالاتر از آن قرار دارد، برنامه ریزی و اجرا نماید را همراستایی عمودی می نامیم. در کنار این همراستایی، همراستایی افقی نیز وجود دارد که توضیح خواهم داد. زیر همراستایی عمودی، یک همراستایی عمودی دیگر هم وجود دارد و آن همراستایی مابین اهداف و جهت گیری فعالیتهای اصلی زیرمجموعه یک فرآیند با فرآیند اصلی و مادر می باشد.
به عنوان مثال زیرسیستم های فرآیند اصلی مدیریت منابع انسانی شامل طراحی ساختار سازمانی، استخدام، آموزش، رویه جبران خدمات، انگیزش و . . . بایستی در سمت و جهتی باشند که استراتژی اصلی منابع انسانی سازمان به آن سمت و سو می باشد. کدام سمت و جهت؟ بله، همراستا با استراتژی اصلی کسب و کار سازمان یا همان همراستایی استراتژیک عمودی.
همراستایی افقی
نوع دیگر همراستایی، همراستایی افقی می باشد که مابین خود فرآیندها و واحدهای سیستم مدیریت سازمان می باشد. به این معنا که فرآیندها و کارکردهای سیستم مدیریت سازمان بایستی همدیگر را پشتیبانی و تقویت نمایند و البته فعالیت های داخلی خود را طوری برنامه ریزی و پیادهسازی ننمایند که احیانا زمینه تضعیف برنامه های یکدیگر را فراهم آورند.
به عنوان مثال اگر در فرآیند بازاریابی و فروش سازمان، بنا به عوامل محیطی و ضرورت های راهبردی، استراتژی نفوذ در بازار، توسعه بازار یا بهبود محصول، هدفگذاری شده است، فرآیند مدیریت منابع انسانی هم باید در نیازسنجی و برنامه ریزی آموزشی، مهارت ها، آموزش ها و شایستگیهای مورد نیاز کارکنان را برای اجرای این استراتژی ها لحاظ نماید.
همراستایی استراتژیک مدیریت دانش با استراتژی کسب و کار
مشابه نوع دوم همراستایی عمودی، اینجا هم یک همراستایی افقی دیگر و در سطحی پایین تر داریم. یعنی مابین فعالیت های اصلی و زیرفرآیندها نیز بایستی همراستایی وجود داشته باشد. به عنوان مثال در فرآیند مدیریت دانش و بین فعالیت های اصلی آن اعم از کسب دانش، خلق دانش، بهاشتراک گذاری و به کارگیری دانش، بایستی همراستایی (افقی) وجود داشته باشد یا بهتر است بگویم بایستی همراستایی، به وجود آورده شود.
در مورد مدیریت منابع انسانی هم، همین نکته را می توان خاطرنشان کرد که مابین زیرسیستم های مدیریت منابع انسانی همچون استخدام، تجزیه و تحلیل و طراحی شغل، آموزش، ارزیابی عملکرد و . . . نیز بایستی همراستایی افقی را طرح ریزی و ایجاد نمود.
به عنوان مثال هنگامی که در تجزیه تحلیل و طراحی شغل ها و تعیین شایستگی های مورد نیاز برای تصدی مسئولیت ها، ایفای نقشهایی همچون رهبری موثر تیم کاری و مدیریت اثربخش پروژه را لحاظ می کنیم، در فعالیتهای جذب نیرو برای پستهای سازمانی، شرایط احراز صلاحیت تدوین شده، ملاک ارزیابی و تصمیمگیری قرار گیرد.
معرفي دوره عالي MBA
دوره عالي مدیریت کسب و کار که معادل Master of Business Administration (MBA ) است به منظور پرورش مدیران کارآمد برای اداره سازمانهای اقتصادی - اجتماعی، تولیدی و خدماتی طراحی شده است.
MBA مدیریت Business است و Business یعنی کلیه عملیاتی که از تولید تا فروش و خدمات پس از فروش کالا یا خدمات را شامل می شود و به صورت مکرر اتفاق می افتد.
MBA در سال های اخیر به شدت مورد توجه و تقاضا قرار گرفته است و به یکی از پرخواهان ترین رشته ها مبدل گشته است، چرا که تحصیل در این رشته به طور مستقیم منجر به افزایش درآمد، افزایش امنیت شغلی، امکان ایجاد بیزینس شخصی و در کل وسعت شبکه ارتباطی حرفه ای می گردد.
متقاضیان این رشته از جوانان تازه در شروع راه تا مدیران مجرب دارای سال ها تجربه می باشند و حسن آن این است که میان رشته ای می باشد و از تمامی رشته ها می توانند در آن شرکت کنند.
امروزه گرایش های این رشته، افزایش و تنوع چشمگیری یافته (بیش از 30 گرایش) و از بازاریابی و فروش، مالی، استراتژی، منابع انسانی، رهبری، زنجیره تامین و فناوری اطلاعات تا هتلداری و توریسم و دندانپزشکی تدریس می شود.
ويژگي ها
شهریه اقساطی
پلتفرم برگزاری کلاس ها
سیلابس کاربردی
◀️ شهریه رقابتی با امکان پرداخت قسطی سه ساله، با توجه به وضعیت اقتصادی و اشتغال، ما امکان پرداخت اقساطی با کمترین میزان را برای دانشجویان فراهم آورده ایم تا هیچ شخصی به خاطر مشکلات مالی از تحصیل و ارتقای شغلی خود باز نماند.
👨🏻 اساتید به نام با رزومه های حرفه ای، هم دارای درجات دانشگاهی و هم تجارب موفق در زمینه حرفه ای و اجرایی
📱 امکان حضور و مشارکت آنلاین در کلاس در پلتفرم تلویزیون اینترنتی که دارای سطح آموزش استراتژی کسب و کار کیفیت بالاتر از زیرساخت های فعلی برگزاری کلاس آنلاین ( LMS ) می باشد، و همچنین دسترسی به فایل ویدیویی کلاس ها و مشاهده مکرر
📃 تدریس سرفصل های کاربردی و کلیدی، با حذف حداکثری دروس تئوری از برنامه درسی
کتاب استراتژی کسبوکار
مهمترین کار شما چیست؟ پاسخ «تفکر» است. تفکر شفاف درباره اینکه که هستید، چه میخواهید و چگونه میخواهید آیندهای فوقالعاده برای کسبوکار خود رقم بزنید، مهمتر از هر کار دیگری است. این موضوع استراتژی نام دارد. در کتاب استراتژی کسب و کار برخی از بهترین، مفیدترین و مهمترین ایدههای ارائهشده در مبحث استراتژی و برنامهریزی استراتژیک را با شما مطرح میکنیم.
در این کتاب به مطالب زیر پرداخته میشود:
سرفصلهای کتاب استراتژی کسبوکار
فصل 1: تعریف استراتژی
در این فصل از کتاب استراتژی مفهوم استراتژی و اهمیت آن در قالب داستانی از بهترین استراتژیست دنیا آمده است که میتوان از آن مطالب بسیاری آموخت.
فصل 2: اصول استراتژی موثر
دلیل اینکه 20 درصد کسبوکارها 80 درصد سود صنعت را از آنِ خود میکنند این است که استراتژی دقیقی دارند که همه اصول کلیدی نبرد را با هم ترکیب میکند. در این فصل از کتاب استراتژی با اصول کلیدی نبرد آشنا می شویم.
فصل 3: پنج سوال در برنامهریزی استراتژیک
در دنیای مدیریت خیلی چیزها مد میشود و سپس از بین میرود؛ اما یک مهارت مدیریتی همیشه ارزشمندترین است و آن توانایی ارائه یک برنامه استراتژیک شفاف و عملی است که باعث ایجاد مزیت رقابتی در بازار شود. در این فصل از کتاب استراتژی به پنج سوال کلیدی در برنامهریزی استراتژیک پرداخته شده است.
فصل 4: افراد کلیدی در تعیین استراتژی
در این فصل از کتاب استراتژی به پاسخ یکی از نخستین سوالاتی که هنگام تدارک جلسه برنامهریزی استراتژیک شرکتها با آن روبهرو هستند میپردازیم، این سوال که «چه کسانی باید در جلسه برنامهریزی استراتژیک شرکت کنند؟»
فصل 5: ارزشها، چشمانداز و هدف
ارزشهای شما اصول اساسی کسبوکارتان هستند و به شما میگویند مدافع و مخالف چه مواردی باشید. این ارزشها مسئول هدایت و تعیین جهت شما در تصمیمگیری و هر کار دیگری هستند. در این فصل از کتاب استراتژی به اهمیت تفکر درباره ارزش، چشمانداز و هدف کسبوکار میپردازیم.
فصل 6: ماموریت سازمان را مشخص کنید
وقتی ارزشها، چشمانداز و هدف کسبوکارتان را تعیین کردید، گام بعدی این است که ماموریتتان را مشخص کنید.در این فصل از کتاب استراتژی به ویژگیهای یک بیانیه ماموریت خوب و روش و معیار ارزیابی آن پرداخته شده است.
فصل 7: بازگشت از آینده
استراتژی مسیری است که شرکت شما را به آینده ایدهآل میرساند. در این فصل از کتاب استراتژی میآموزیم که برنامهریزی استراتژیک با شناخت جایگاه فعلی، ترسیم آینده ایدهآل و سپس تمرکز بر تغییرات لازم در زمان حال برای خلق آینده، آغاز میشود.
فصل 8: حوزههای مهم استراتژیک
در این فصل از کتاب استراتژی به اصلیترین متغیرهای استراتژیکی که باید برای تهیه برنامه در نظر بگیرید میپردازیم. این متغیرها، حوزههایی از کسبوکار هستند که با توجه به اهداف استراتژیکتان میتوانید آنها را مانند گذشته ادامه دهید یا تغییری در آنها ایجاد کنید.
فصل 9: نیروی محرک: کلید استراتژی
ایده نیروی محرک به شما کمک میکند تا درک شفافتری از شرایط حال و آینده کسبوکارتان داشته باشید. نیروی محرک «راهنمای» تفکر درباره کسبوکار، مشتریان و نتایج نهایی است. در این فصل از کتاب استراتژی با نیروهای محرک در کسبوکار آشنا میشویم.
فصل 10: چهار مفهوم اصلی در برنامهریزی استراتژیک
در این فصل از کتاب استراتژی به چهار اصل برنامهریزی استراتژیک که هرگز منسوخ نمیشوند پرداخته شده است. موفقیت یا شکست در هر یک از این چهار حوزه میتواند منجر به تغییرات اساسی مثبت یا منفی در نتایج کسبوکار شود.
فصل 11: تمرکز بر برتریها
تمرکز دقیق بر یک موضوع در یک زمان خاص برای موفقیت بسیار حیاتی است. توجه و تمرکز بر بزرگترین فرصتها و حوزههای دارای بیشترین پتانسیل سودآوری همواره کلید موفقیت مالی در کسبوکار است.
فصل 12: توسعه مرتبط
برای رشد شرکت باید کسبوکار اصلی را توسعه دهید. بسیاری از شرکتها در دام میافتند و کسبوکارشان را در حوزههایی توسعه میدهند که با فعالیتهای اصلیشان فاصله بسیار دارد. در این فصل از کتاب استراتژی با مفهوم «فرمول قابل تکرار» آشنا میشویم.
فصل 13: استفاده از استراتژی توقف
برنامهریزی استراتژیک نه تنها به معنی شروع کار بر اساس گزینههای استراتژی، بلکه به معنی متوقف کردن بعضی کارهای دیگر نیز هست. در این فصل از کتاب استراتژی میآموزیم که طبق استراتژی توقف گاهی باید برخی کارها را متوقف یا کاملا حذف کنیم.
فصل 14: تفکر از صفر
تفکر از صفر یکی از نیرومندترین ابزار تفکر در برنامهریزی استراتژیک و در کار است. در این فصل از کتاب استراتژی با مفهوم تفکر از صفر آشنا میشویم. تفکر از صفر ابزاری حیاتی برای شفافسازی ذهن، آزادسازی نیروی تفکر برای آینده و توقف ضررها است.
فصل 15: حمله کنید
برای کنترل میدان نبرد باید همیشه به فکر حمله بود، حمله کرد و جنگ را به منطقه دشمن کشاند. شرکتها میتوانند با بازسازی دائمی خود، حمله کنند. در این فصل از کتاب استراتژی هشت اصل برای بازسازی موفق شرکت مطرح میشود.
فصل 16: انعطاف پیروز است
در کسبوکار، حفظ انعطاف برای نوآوری و واکنش سریع به رویدادهای محیط بسیار مهم است. سعی کنید هرگز اسیر یک برنامه بیانعطاف و تکگزینهای نشوید. در این فصل از کتاب استراتژی میبینید که باید همیشه گزینههای باز داشته باشید و گزینههای جدیدی نیز ارائه کنید.
فصل 17: خلق بازارهای جدید
یک استراتژی خطرناک وجود دارد که شاید پاداشهای بزرگ به همراه داشته باشد، خلق یک بازار جدید! در این فصل از کتاب استراتژی چهار مسیر برای خلق و تسلط بر بازارهای جدید و عوامل کلیدی موفقیت در آنها ارائه میشود.
فصل 18: انتخاب رقبا
انتخاب استراتژی به معنی انتخاب رقیب است. رقیب میزان فروش، قیمتها، سودآوری، سهم بازار و تندی یا کندی رشد شما را تعیین میکند. در این فصل از کتاب استراتژی میآموزید که ملاحظه اول در همه برنامهریزیهای استراتژیک باید واکنش رقبا به فعالیتهای بازاریابی شما باشد.
فصل 19: مشارکت دادن همه افراد
همه افراد شرکت باید هنگام اجرای استراتژی بیوقفه با هم کار کنند. همه باید استراتژی را باور داشته باشند و بدانند چه اثری بر کار و فعالیتهایشان دارد. در فصل از کتاب استراتژی میخوانیم که چگونه متحد و یکسو بودن کارکنان، یک نیروی جنگندهای را تشکیل میدهد که مزیت فوقالعادهای در برابر رقبا ایجاد میکند.
فصل 20: اهمیت ساختار سازمانی
اگر ساختار شرکت با استراتژی همسو نباشد، حتی بهترین استراتژی هم شکست میخورد. این فصل از کتاب استراتژی سه سوال اساسی را مطرح میکند که باید هنگام تصمیمگیری برای تمرکز از خودتان بپرسید.
فصل 21: پنج مرحله تدوین و اجرای استراتژی
برای تدوین و اجرای استراتژی پنج مرحله وجود دارد. در این فصل از کتاب استراتژی با این پنج مرحله آشنا میشویم و دیدگاه کلی مناسبی از این سفر استراتژیک به دست میآوریم.
مقدمه کتاب استراتژی کسبوکار
همه ما در زندگی نقطه عطفی داریم که پس از آن هیچچیز شبیه گذشته نیست. وقتی در دهه سوم زندگیم بودم، به موضوع «اهداف» برخوردم. در عرض ۳۰ روز زندگیم برای همیشه دگرگون شد. در طول سالها به مطالعه اهداف پرداختم و به اهمیت آن در موفقیت کاری و شخصی پی بردم. یکی از کشفیاتی که مرا شگفتزده کرد، این بود که کمتر از سه درصد افراد در کسبوکار و صنعت اهدافی شفاف، مشخص، مکتوب و زمانبندیشده برای زندگی خود دارند که هر روز برای رسیدن به آنها تلاش میکنند.
از وقتی شروع به تعیین هدف برای زندگی خود کرده و تغییرات چشمگیر حاصل از کار بر اهداف کاملا مشخص را تجربه کردم، به موضوع استراتژی، به خصوص استراتژی کسبوکار علاقهمند شدم که در واقع تعیین هدف کسبوکار است.
در طول سالها، به مطالعه زندگی افسران برجسته نظامی تاریخ و روش آنها در استفاده از تفکر استراتژیک برای دستیابی به پیروزیهای فوقالعاده در شرایط دشوار پرداختم. طی سه دهه اخیر با بیش از ۱۰۰۰ مورد از بزرگترین شرکتهای دنیا و ۱۰.۰۰۰ بنگاه کوچک و متوسط همکاری کردم و به موضوع برنامهریزی استراتژیک و اثر آن بر انواع سازمانها با اندازههای مختلف علاقهمند شدم. سپس دریافتم که اغلب شرکتها اصلا برنامه استراتژیک ندارند. فقط بودجه دارند. طرحهایی برای فروش دارند. برنامههای اجرایی دارند. امیدها، آرزوها و رویاهایی دارند؛ اما فقط شرکتهای معدودی در مورد شفافسازی آینده سازمان و روش رسیدن از جایگاه فعلی به جایگاه مطلوب در آینده، یک برنامه استراتژیک واقعی دارند.
نوآوری در مدل کسبوکار
ما در عصر بزرگترین تغییرات تاریخ زندگی میکنیم. روشهایی که در طولانیمدت برای بعضی شرکتها مفید بوده است، امروزه بیمصرف است. شرکتهایی مثل «بلاکباستر» و «بوردِرز بوکس» به دلیل تغییر محیط کسبوکار در مدت چند سال از رهبری بازار به ورشکستگی رسیدند. امروزه نوآوری در مدل کسبوکار یکی از داغترین موضوعات در تعیین موفقیت یا شکست کسبوکار است.
بر اساس نظر کارشناسان، ۸۰ درصد شرکتهای فعلی با مدلهای کاری منسوخ، برای بقا و کسب موفقیت تلاش میکنند. فقط ببینید چه اتفاقی برای روزنامهها، مجلهها و انواع رسانههای سنتی افتاده است. آنها با دردسرهای جدی مواجه شدهاند.
مهمترین کار شما مهمترین کار شما چیست؟
پاسخ «تفکر» است. تفکر شفاف درباره اینکه که هستید، چه میخواهید و چگونه میخواهید آیندهای فوقالعاده برای کسبوکار خود رقم بزنید، مهمتر از هر کار دیگری است. در این کتاب، برخی از نیرومندترین، مفیدترین و مهمترین ایدههای ارائهشده در مبحث برنامهریزی استراتژیک را با شما درمیان میگذارم. یاد میگیرید چطور بهتر و شفافتر فکر کنید و برای آینده کسبوکارتان تصمیمات بهتری اتخاذ کنید.
همزمان با مطالعه هر ایده یا دیدگاه، به ایدههای خود درباره اقدام فوری برای کسب نتایج بهتر فکر کنید. در کسبوکارتان مواردی خواهید یافت که میتوان آنها را فورا تغییر داد یا بهبود بخشید. چه یک شرکت تکنفره باشید یا یک غول بینالمللی، وقتی خود و اطرافیانتان اصول استراتژی کسبوکار را تمرین کنید، خواهید دید که میتوان فقط در عرض چند سال کارهای بیشتری را انجام داد، درحالیکه شرکتهای بدون استراتژی شاید بتوانند همان کارها را در مدت پنج یا ده سال انجام دهند.
با تفکر و عمل استراتژیک، سودآوری و سطح رضایت خود از شرکت و شغلتان را افزایش میدهید. سطح کلی کیفیت و نفوذ در بازار افزایش مییابد. بیش از همه احساس میکنید که کنترل سرنوشت شخصی و کاری خود را در دست دارید. میتوانید هر یک یا دو سال به پشت سر خود نگاه کنید و بگویید «این دقیقا همان جایی است که میخواستیم باشیم».
استراتژی کسب و کار 2022 : 10 روش برای رشد کاسبی کوچک شما!
سال 2021 سال تحول سریع در همه صنایع بود. در سالی پر از تغییر، استراتژی هایی وجود دارد که به سال جدید راه پیدا کرده اند که شما و کسب و کارتان باید مراقب آنها باشید. در این مطلب از پنتازوم، رهبران کسب و کار و کارآفرینان، استراتژی کسب و کار 2022 و روش هایی که برای کسب و کار کوچک و تازه شان مفید بوده است را برای سال پیش رو به اشتراک می گذارند.
در این مقاله، 10 استراتژی رشد کسب و کار کوچک که کارآفرینان توصیه می کنند و برای هدایت کسب و کار خود در مسیر درست در حالی که وارد سال 2022 شده ایم اهمیت دارد، آورده شده است. در ادامه همراه ما باشید. 😁✔
عرضه محصولات جدید تامین کنندگان در استراتژی کسب و کار 2022
توزیعکنندگان و کسبوکارهای سراسر کشور با تداوم همهگیری کووید-19 و اختلالات اقتصادی متعاقب آن، با مسائل زنجیره تامین سروکار داشتند. در سال 2022، کسب و کارها باید از کمبودهای موجود در زنجیره تامین آگاه باشند و با همکاری مشترک با تامین کنندگان خود، از چالش های تولید و حمل و نقل پیشی بگیرند.
آموزش به مشتری ها درباره پارادایم های جدید
مهم است که مشتریان و شرکای خود را در مورد تغییراتی که برای سود بهتر کسب و کارتان ایجاد می کنید، آگاه کنید.
لری کید، رئیس و مدیر عامل hire، گفت: « اگر تغییراتی ایجاد نشد، ممکن است زمان بررسی گزینههای دیگر فرا رسیده باشد.»
کید میگوید: «شرکت ما در کسب و کار استعداد است و کاملا متوجه هستیم که سبد استعدادها به مقدار زیادی تغییر کردهاست. ما با شرکای مشتریانمان در حال کار هستیم تا شیوههای مدیریتی جدید، پکیجهای جبران خسارت افزایش یافته و جنبههای دیگر استخدام و ابقا را به آنها آموزش دهیم.»
استراتژی کسب و کار 2022
خلاق بودن در فرصت های فروش و بازاریابی در استراتژی کسب و کار 2022
Joe Shamess، مالک Flags of Valor گفت: «چشم انداز بازاریابی دیجیتال به دلیل ازدحام و قوانین در حال تحول به طور فزاینده ای چالش برانگیز شده است.
او گفت: «این موضوع بسیاری از شرکتهای دیجیتالی سنتی را مجبور میکند تا کانالهای فروش و استراتژیهای بازاریابی دیگر را کشف کنند.
شیمس میگوید که برای کاهش این چالشها، شرکت او با گسترش کانال ملی خرده فروشی محصولات منتخب و توسعه کانال فروش شرکت آمازون برای کاتالوگ کامل محصولات، در حال خلاقتر شدن در روشهای فروش خود است.
استراتژی کسب و کار 2022
صاحبان مشاغل کوچک اکنون می توانند فریلنسرهای (کارکنان آزاد) متخصص بیشتری را برای انجام وظایف، بدون نیاز به پرداختن به هزینه های استخدام و آموزش که اغلب با استخدام یک کارمند تمام وقت مرتبط است، برای پروژه های خود انتخاب کنند.
Eden Cheng، یکی از بنیانگذاران PeopleFinderFree
گسترش آنلاین کسب و کار در استراتژی کسب و کار 2022
فیل استرازولا، بنیانگذار Select Software Reviews، توضیح داد که کسبوکارهای کوچک باید هنگام فروش خود را تطبیق دهند و «عاقل و عملگرا» باشند، زیرا مشتریان همچنان به خرید آنلاین و تلفنی علاقه دارند.
استراتژی های سئو ویدئو
آموختن استراتژی های سئو ویدیو برای کسب رتبه های بالاتر در موتورهای جست و جو = 😎
با افزایش ویدیوهای زنده (live video) در پلتفرم هایی مانند TikTok و Instagram، بازاریابی ویدیویی به بخشی جدایی ناپذیر از یک استراتژی بازاریابی موفق تبدیل شده است. تخمین زده می شود که تا سال 2022، ویدیوها 82 درصد از کل ترافیک مصرف کننده ها را تشکیل می دهند. لزلی گیلمور، بازاریابی در ServisBOT میگوید به همین دلیل سئو ویدیو باید در سال 2022 اولویت اصلی کسبوکارها باشد.
گیلمور توضیح داد: «کسبوکارهای کوچکی که ویدیوهای کوتاه را در وبسایت خود پست میکنند، ترافیک ارگانیک بیشتری را از موتورهای جستجو مشاهده خواهند کرد. با ادامه رشد TikTok، الگوریتمهای موتورهای جستجو به مقالات و پستهایی که شامل ویدیوهای کوتاه هستند تغییر خواهند کرد. ویدیوهای کوتاه از TikTok و YouTube حتی ممکن است به نقطه اصلی جستجوهای «how to» تبدیل شوند.
استراتژی کسب و کار 2022
بکارگیری بازاریابی مشارکتی برای دستیابی به مخاطبان بیشتر
تایلر مارتین، موسس و مربی کسبوکار معتبر در Think Tyler، توضیح میدهد که بازاریابی مشارکتی یک همکاری استراتژیک است که به شما و شرکت شریکتان فرصتی میدهد تا با هم به مخاطبان بیشتری دست پیدا کنید.
مارتین میگوید: «همکاری با یک شرکت دیگر می تواند به توسعه ابتکارات بازاریابی بهتری کمک کند که به نفع هر دو طرف باشد. اگر مشتریان هدف شما مشابه هستند، می توانید منابع خود را برای بهبود تکنیک های بازاریابی خود، ایجاد برندهای تجاری و گسترش دسترسی به مخاطبان خود جمع آوری کنید.»
مارتین پیشنهاد می کند که با اقلام یا خدمات رایگان یک شرکت که با خرید از شرکت دیگری ارائه می شود، شروع کنید.
مارتین میگوید: «به عنوان مثال، اگر مصرفکنندهای محصولی را از شما خریداری کند، میتوانید یک کوپن تخفیف تهیه کنید که از آن برای خرید محصولاتی با تخفیف، از شریک تجاری شما، استفاده کند. همچنین برندسازی مشترک یک محصول یا پروژه می تواند قدرت بازاریابی هر دو شرکت را افزایش دهد.
استخدام بیشتر کارمندان مستقل در استراتژی کسب و کار 2022
تعداد کارکنان مستقل (gig workers)، فریلنسرها و پیمانکاران در چند سال اخیر به طور تصاعدی افزایش یافته است و آن ها بخش بزرگی از کارگران را در بازار فعلی تشکیل می دهند. ادن چنگ، یکی از بنیانگذاران PeopleFinderFree، می گوید این سهم از بازار کار در سال 2022 به رشد خود ادامه خواهد داد.
چنگ گفت: «صاحبان کسبوکارهای کوچک اکنون میتوانند کارکنان آزاد، مستقل و متخصص بیشتری را برای انجام وظایف بدون نیاز به پرداختن به هزینههای استخدام و آموزش که اغلب با استخدام کارمند تمام وقت مرتبط است، بیاورند. در محیط اقتصادی امروز چابک بودن بسیار پر اهمیت است به همین علت افزایش دورکاری و پیمانکارانی که مستقل و ماهر هستند، کلید رشد و موفقیت تجارت در حرکت رو به جلو خواهند بود.»
استراتژی کسب و کار 2022
کار کردن با میکرو اینفلوئنسرها
Anton Giuroiu، معمار و موسس Homesthetics.net گفت: «در حالی که مشاغل کوچک ممکن است در رقابت با مشاغل بزرگتر برای کار با اینفلوئنسرهای آنلاین باشند، همکاری با میکرو اینفلوئنسرها گزینه ای است که باید در نظر گرفته شود.»
گیرویو توضیح داد: «از آنجایی که بازاریابی اینفلوئنسر بیش از هر زمان دیگری محبوبتر میشود، میکرو اینفلوئنسرها بهترین گزینه برای کسبوکارهای کوچک خواهند بود، زیرا هزینه زیادی ندارند و برای همکاری با مشاغل کوچک نیز آمادهتر هستند. برای دستیابی به مخاطبان خاص، با کمک چند نفر از این تأثیرگذاران کوچک به کسب و کار شما، رشد بیشتر در سال 2022 یک اتفاق غیرممکن نخواهد بود.»
اولویت گذاشتن فرهنگ شرکت در استراتژی کسب و کار 2022
در طول پاندمی، کسبوکارها با استعفاهای بزرگی سر و کار داشتهاند، زیرا کارگران با نرخهای بیسابقهای شغل خود را ترک کردند. Amanda Ma، مدیر عامل گروه بازاریابی نوآور، توضیح داد که یکی از دلایل این امر این است که مردم تعاریف خود را از آنچه که تعادل بین کار و زندگی سالم در نظر می گیرند و آنچه در فرهنگ شرکت می خواهند تغییر می دهند.
آماندا ما میگوید: «پاندمی (همهگیری) کرونا، موجب تغییر نحوهی مشارکت افراد در زمینه کاریشان شده است. چه این تغییر، جابهجایی به ایالتی دیگر برای سکونت ارزانتر باشد یا نرفتن به دفتر کار بطور روزانه و به صورت دورکاری کار کردن. نمایندگی ما، مدل کاری کارکنان حضوریمان را به دورکاری و سپس ترکیبی (حضوری-دورکاری) تغییر داد. ما طی مطالعه و نظرسنجیای، مناسبترین مدل کاری شرکت را از کارکنانمان پرسیدیم.»
او افزود: «همه راه حل ها یکی نیستند و فرهنگ بخشی از آن است.» یک عامل بزرگ برای کارمندان، علاوه بر حقوق و مزایا، فرهنگ است، بنابراین یک استراتژی فرهنگی نیز باید وجود داشته باشد.»
مدیریت کسب و کار با گرایش استراتژی
در دنیای پررقابت تجارت امروزی، برای اینکه کسب و کارها و شرکتها بتوانند موقعیت خود را در بازار تثبیت و حفظ کنند باید مزایای رقابتی بلندمدت ایجاد کنند. تمامی کسب و کارها همواره به دنبال فرصتهای بازار، بهبود خدمات مشتریان، مدلهای بهتر کسب و کار و شیوههای مختلف مدیریت کسب و کار هستند. همین امر باعث شده تا مدیریت کسب و کار با گرایش استراتژی اهمیت خاصی پیدا کند.
منظور از مدیریت کسب و کار با گرایش استراتژی چیست؟
تغییرات شدید و مداوم در بازار باعث شده تا کسب و کارها، شرکتها و حتی سازمانهای بزرگ بیش از پیش به اصول مدیریتی که عادات و رویههای سازمانی را شکل میدهند متکی باشند. به اصول مدیریت استراتژیکی که فعالیتهای یک کسب و کار را تحت تاثیر قرار میدهد و به آنها جهت میدهد مدیریت کسب و کار با گرایش استراتژی گفته میشود. هدف از این شیوه مدیریت، عملکرد برتر یک کسب و کار در مقایسه با رقبا و ماندگاری و تداوم این برتری است.
مدیریت کسب و کار با گرایش استراتژی نوعی ابزار است که کسب و کارها و شرکتها برای دستیابی به اهداف موردنظر خود در بلندمدت به کار میگیرند و معمولا یک دوره 3 الی 5 ساله و گاهی حتی طولانیتر را پوشش میدهد. در واقع، این استراتژیها مجموعه قواعدی هستند که یک الگوی مطلوب برای فرایند تصمیمگیری ایجاد میکنند. یک استراتژی خوب یک نقشه راه روشن و واضح ترسیم میکند و شامل مجموعه قوانینی است که فعالیتها و باید و نبایدهایی که افراد یک سازمان، شرکت یا کسب و کار موظف به رعایت آنها هستند مشخص میکند. همچنین، اولویتهایی را آموزش استراتژی کسب و کار که برای رسیدن به اهداف مطلوب سازمانی مهم هستند تعیین میکند.
شیوه مدیریت کسب و کار با گرایش استراتژی یک رشته آکادمی و دانشگاهی است که خود شامل رویکردهای مختلفی است. مدیریت استراتژیک یک کسب و کار را میتوان با گرایشهای مختلفی مثل گرایش کارآفرینی، گرایش بازار، گرایش یادگیری، گرایش فناوری و غیره مورد بررسی قرار داد. در ادامه این مطلب بیشتر درباره انواع مختلف گرایشهای استراتژیک مدیریت کسب و کار یا جهت گیری استراتژیک صحبت میکنیم.
استراتژی کسب و کار چیست ؟
اگر بخواهیم خیلی مفید و مختصر استراتژی کسب و کار را تعریف کنیم میتوانیم اینگونه بگوییم که : استراتژی کسب و کار یعنی مشخص کردن هدفها و ترسیم مسیر رسیدن به آن اهداف تعیین شده. به عبارتی دیگر، استراتژی کسب و کار، شیوه ای مبتکرانه برای نمایش داراییهای منحصربهفرد و افزایش برتری و کمک به عملکرد اجزای مختلف سازمان است.
چرا کسب و کارها نیاز به استراتژی دارند؟
برای تمامی کسب و کارها، حفظ مشتریان فعلی راحتتر و ارزانتر از جذب مشتریان جدید است. درست همینجا است که مدیریت کسب و کار با گرایش استراتژی اهمیت پیدا میکند. زمانیکه یک کسب و کار طرح تجاری یا بیزینس پلن درستی نداشته باشد، ایجاد مشتری وفادار سخت میشود. کسب و کارهایی که قاعده و اصولی برای حفظ مشتریان خود نداشته باشند با خطر بیگانه شدن مشتریان مواجه میشوند. در این حالت، رقبا میتوانند به سادگی و با ارائه خدمات مشتریان، مشتریان بیگانهشده را به خود جذب کنند.
در اینجا، با ایجاد یک سیستم پیگیری قوی و دقیق با تماس تلفنی و ارسال ایمیل میتوان به مشتری نشان داد آموزش استراتژی کسب و کار که برای آنها اهمیت قائل هستید و یا با ارسال کارت هدیه یا پیام تبریک به مناسبتهای مختلف حضور و وجود خود را به مشتری یادآوری کنید.
یکی دیگر از حوزههایی که داشتن استراتژی را مهم میکند، تخصیص منابع است. تمامی کسب و کارها، با هر اندازهای که باشند، منابع محدودی در اختیار دارند. در اینجا مدیریت کارآمد منابع ضرورت پیدا میکند تا بتوان از منابع موجود بیشترین استفاده را برد. با یک استراتژی درست میتوان از منابع مختلف مثل کارکنان، ارزش برند، مشتریان، علائم تجاری، تامینکنندگان، شرکای تجاری و غیره به عنوان یک مزیت رقابتی بهره برد و نیز با تولید محصولات و ارائه خدمات برتر و تبلیغات، مستقیما بازار هدف را مخاطب قرار داد. اگر منابع به درستی مدیریت نشوند، هر کسب و کاری بعد مدتی هم مشتریان و هم درآمد خود را از دست خواهد داد.
توسعه کسب و کار نیز یکی دیگر از اهدافی است که بدون استراتژی امکان پذیر نمیشود. اگر اهداف توسعه کسب و کار خود را با جزئیات کامل تشریح کنید، رهبران و مدیران اجرایی قادر خواهند بود که فرصتهایی که در خارج از چارچوبها و استانداردهای یک کسب و کار وجود دارند شناسایی کنند، در نتیجه توسعه کسب و کار راحتتر و سریعتر محقق میشود. کسب و کار شما میتواند با اختصاص بودجه، افراد مناسبی را برای تحقیق بازار استخدام کند. این افراد با جمعآوری اطلاعات و نیز تحلیل دادهها کمک میکنند تا به مشتریانی دسترسی پیدا کنید که تا حالا از وجود آنها غافل بودهاید.
متداولترین انواع گرایش های استراتژیک کسب و کارها
مدیریت استراتژیک یک کسب و کار، شرکت یا سازمان را میتوان نوع خاص و معینی از فعالیتها تعریف کرد. این استراتژی فرایندهای درون سازمانی را مشخص کرده و کمک میکند تا یک کسب و کار با شرایط محیطی سازگار شود. در واقع، یک استراتژی مجموعهای از “مسیرهایی” است که از طریق آنها یک کسب و کار یا سازمان میتواند فعالیتهای خود را شکل داده یا جهت دهد تا به اهداف اصلی خود برسد. به عبارت دیگر، گرایش استراتژیک یک کسب و کار را میتوان مجموعهای از قواعد و اصول مدیریت استراتژی دانست که رفتار سازمانی را شکل میدهند تا عملکرد سازمان را بهبود ببخشند.
جهت گیری یا گرایش استراتژی یک سازمان یا کسب و کار تلاش میکند تا استراتژی آن سازمان یا کسب و کار را عملیاتی کند. با مقایسه خصوصیات و ویژگیهای مشترک بین سازمانها و کسب و کارها میتوان استراتژیهای مختلفی ایجاد کرد. نوع استرانژی که برای یک سازمان یا کسب و کار اتخاذ میشود به اهداف و رفتارهای آن سازمان بستگی دارد. برای مثال، استراتژی مدیریت یک کسب و کار یا سازمان را میتوان با گرایش درون سازمانی یا برون سازمانی، گرایش در جهت فرصتهای بازار، گرایش در جهت پرهیز از مشکلات بزرگ، گرایش فناوری و نوآوری و یا گرایش به آینده تعیین کرد.
در بین انواع گرایشهای استراتژیک کسب و کار، چهار گرایش متداولتر و رایجتر از بقیه هستند:
- گرایش کارآفرینی
- گرایش فناوری
- گرایش بازار
- گرایش یادگیری
هر کدام از این گرایشها به روش خود رفتارهای سازمانی را جهت میدهند و راهکارهایی برای رقابت در بخش معینی از بازار ارائه میدهند.
گرایش کارآفرینی در مدیریت کسب و کار
در جهت گیری یا گرایش کارآفرینی بیشتر از هر چیز تحقیق مداوم و فعال در خصوص فرصتهای جدید بازار اهمیت دارد. در این نوع جهت گیری استراتژیک سه عنصر اصلی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند:
- نوآوری (تمایل به آزمایش و ایجاد ایدههای نو)
- فعال بودن (جستجوی فرصتهای جدید بازار)
- پذیرش ریسک (تمایل کسب و کار برای مشارکت در کارهای پر ریسک)
نوآوری، ریسک پذیری و پیشگام بودن مهمترین ویژگیهای یک کارآفرین هستند. بنابراین، این ویژگیها مهمترین عناصر گرایش کارآفرینی محسوب میشوند. همچنین میتوان عناصر دیگری مثل استقلال داخلی و رقابت پذیری را در گرایش کارآفرینی دخیل کرد. در گرایش کارآفرینی دو رویکرد مختلف را میتوان اتخاذ کرد:
رویکرد تک بعدی که طبق آن یک کسب و کار زمانی کارآفرین محسوب میشود که تمام حالات و مشخصات کارآفرینی در آن کاملا توسعه یافته باشد. و
رویکرد چند بعدی که فرض میکند یک سازمان یا کسب و کار را میتوان کارآفرین درنظر گرفت، حتی اگر تمام جنبههای کارآفرینانه آن کاملا توسعه نیافته باشند. در گرایش کارآفرینانه، کسب و کارها تمام تلاش خود را میکنند تا از رقبا پیشی بگیرند و با نوآوری و استفاده از فرصتهای جدید، خود را با شرایط متغیر بازار همگام سازند.
گرایش فناوری در مدیریت کسب و کار
فناوری نقش مهمی در ارتباط مشتریان با کسب و کارها دارد. کسب و کارها با استفاده از فناوری اطلاعات مشتریان را جمعآوری و تجزیه و تحلیل میکنند. کسب و کارهای فناور محور به دنبال فناوریهای جدید و پیشرفته هستند تا به وسیله آنها محصولات، خدمات و فرایندهای جدید ایجاد کنند. این روزها فناوری روی هر نوع کسب و کاری تاثیرگذار است. هر کسب و کاری بنابر نوع و ماهیت فعالیتهای خود میتواند از گرایش فناوری در مدیریت کسب و کار خود استفاده کند.
گرایش فناوری تمایل شرکتها و کسب و کارها در استفاده یا معرفی فناوریها، محصولات و نوآوریهای جدید را نشان میدهد. این گرایش حاکی از ارزش مشتریان برای موفقیت کسب و کارهای مبتنی بر فناوری در طولانی مدت است. مهارتهای فنی، منابع تحقیق و توسعه و پایگاه متکی بر فناوری یک کسب و کار به تولید و ارائه خدمات بهتر و نوآورانهتر به بازار کمک میکند.
گرایش بازار در مدیریت کسب و کار
گرایش بازار به توانایی کسب اطلاعات درخصوص نیازهای فعلی و آتی مشتریان، تخصیص این اطلاعات به بخشهای مرتبط و استفاده درست از آنها مربوط میشود. گرایش بازار یک فرهنگ سازمانی است که به موثرترین و کارآمدترین شکل رفتارهای سازمانی را شکل میدهد تا بیشترین ارزش را برای خریداران و مشتریان ایجاد کند و درنتیجه به عملکرد برتر کسب و کار کمک کند.
گرایش بازار یک استراتژی حیاتی است که به شرکتها کمک میکند تا در صحنه رقابت با رقبا باقی بمانند. این نوع گرایش هم یک مفهوم بازاریابی و هم یک استراتژی مدیریتی است. گرایش بازار به افزایش و توسعه دانش بازاریابی، عملکرد برتر و ایجاد مزیت رقابتی کمک میکند.
در ادبیات بازاریابی تعاریف مختلفی از گرایش بازار ارائه شده است. برای مثال، برخی گرایش بازار را شیوهای از تصمیم گیری مدیریتی با تعهد مشترک درون سازمانی تعریف کرده، برخی آن را ایجاد هوش اقتصادی در تمامی ارکان سازمان مرتبط با نیازهای فعلی و آتی مشتریان میدانند و برخی نیز آن را مرکب از سه گرایش دیگر تعریف میکنند: گرایش مشتری، گرایش رقبا، و هماهنگی بین توابع.
بنابراین، گرایش بازار نیازمند نظارت دقیق کسب و کارها و سازمانها بر نیازهای متغیر مشتریان، تشخیص تاثیرات این تغییرات بر رضایت مشتریان، افزایش نرخ نوآوری در محصولات و خدمات و پیاده سازی استراتژیهایی است که مزیت رقابتی ایجاد کنند.
منظور از گرایش مشتری، یافتن اطلاعاتی در خصوص نیازها و خواستههای مشتریان است تا بتوان در زمان حال و آینده پیشنهادات، محصولات و خدمات ارزشمندتری به آنها ارائه کرد.
گرایش رقبا یا رقیب گرایی به شناخت و احتساب نقاط قوت و ضعف کوتاه برد رقبا و تواناییها و تاکتیکهای دوربرد رقبای موجود و رقبای احتمالی آینده اشاره دارد. با این اطلاعات میتوان استراتژی رقبا را حدس زد و از آن به نفع خود استفاده کرد.
هماهنگی بین توابع نیز کسب و کارها را قادر میسازد تا نشانههای خطر یا فرصت را تشخیص دهند، آنها را به بخشهای مرتبط در سازمان ارجاع دهند و از این خطرات و فرصتها به نفع کسب و کار خود استفاده کنند.
گرایش یادگیری در مدیریت کسب و کار
گرایش یادگیری شامل تمامی ارزشهای یک سازمان میشود که توانایی آن برای توسعه و استفاده از دانش را مشخص میکند. این گرایش بیانگر این است که یک کسب و کار همواره به دنبال کسب دانش و یادگیری بیشتر درباره فضا و شرایط کسب و کار خود است. عناصر این گرایش تعهد به یادگیری، دیدگاه سازمانی مشترک، روحیه استقبال از نوآوری و نیز به اشتراک گذاری دانش بین بخشهای مختلف سازمان را شامل میشود.
هر یک از این گرایشها تاثیرات متفاوتی روی عملکرد کسب و کارها دارند و ارزیابی تاثیرات آنها تنها به واسطه تجزیه و تحلیل جداگانه هر گرایش امکان پذیر است.
تاثیر جهت گیری استراتژیک بر عملکرد کسب و کارها
طبق مطالعات انجام گرفته بر روی گرایشهای استراتژیک، هر استراتژی که به صورت جداگانه اتخاذ میشود تاثیر مثبتی بر عملرد و کارایی کسب و کارها و سازمانها دارد. اهدافی مثل افزایش سود یا درآمد یا بازگشت بیشتر سرمایه را میتوان از طریق گرایش کارآفرینی یا گرایش بازار محقق کرد. گرایش بازار و گرایش یادگیری به بهبود نوآوری و خلاقیت در کسب و کارها میانجامد، امری که در فضای رقابتی امروزی بسیار اهمیت دارد و با عملکرد مثبت کسب و کارها در ارتباط است.
با اینکه گرایش بازار از نوآوریهای مبتنی بر فناوری حمایت نموده و برای مشتریان کنونی ارزش خلق میکند، اما برای نوآوری در بخشهای در حال توسعه و جدید بازار چندان مناسب نیست. گرایش کارآفرینی نوآوریهای مبتنی بر فناوری را پرورش میدهد اما نمیتواند باعث تحریک و افزایش نوآوریهای بازارمحور شود. نوآوری و خلاقیت یک عامل مهم و تاثیرگذار در گرایش استراتژیک و عملکرد سازمانی است و نقش آن به خصوص در گرایش یادگیری پررنگتر میشود.
تاثیر شرایط محیطی بر گرایش استراتژیک
علاوه بر اهداف سازمانی، انتخاب گرایش استراتژیک بستگی به شرایط و عوامل محیطی دارد. طبق تحقیقات صورت گرفته در این حوزه، گرایشهای استراتژیک انفرادی و مجزا نتایج مختلفی در وضعیت داخلی و خارجی سازمانها و کسب و کارها به همراه میآورند. برای مثال در خصوص شرایط محیطی خارجی، گرایش بازار و گرایش یادگیری سازمانی تحت تاثیر محیط فرهنگی جمعی و نیز سازمانی شکل میگیرند. بررسیهای انجام شده در فنلاند و مجارستان نشان میدهند که گرایش کارآفرینی و گرایش بازار روی رشد کسب و کارها تاثیر مثبت دارند، در حالیکه ارتباط مثبت بین گرایش یادگیری با عملکرد کسب و کارها فقط در بازارهای در حال توسعه دیده میشود.
در خصوص عوامل داخلی، مواردی مثل اندازه کسب و کار، طول عمر کسب و کار و بخش عملیاتی آن رابطه بین گرایش استراتژیک و عملکرد کسب و کار را مشخص میکنند. توسعه گرایشهای استراتژیک برای سازمانهای تجاری مفیدتر از سازمانهای دولتی است. در خصوص اندازه کسب و کارها، گرایش کارآفرینی میتواند برای کسب و کارهای بزرگ مفیدتر و سودمندتر باشد، در حالیکه گرایش یادگیری برای کسب و کارهای کوچک و متوسط مناسبتر است.
اگر چندین گرایش استراتژیک به طور همزمان با هم دنبال شوند تاثیر مثبتتری روی کسب و کارها خواهند داشت. این یعنی اینکه یکپارچه سازی گرایشهای استراتژیک یا استفاده آنها در یک پیکربندی میتواند نتیجه بهتری به همراه آورد.
نرم افزار مدیریت کسب و کار
در مورد نرم افزار مدیریت کسب و کار باید بگوییم که یک زیرساخت نرم افزاری محسوب می شود که از طریق آن میتوان فرایند ها را با کمترین میزان کدنویسی مکانیزه نمود و در بستر آن انواع سیستمهای نرم افزاری موجود در سازمان را با یکدیگر یکپارچه کرد.
مفهوم Business Process Management System رویکردی سیستماتیک در بهینه سازی و نرم افزار مدیریت فرایند کسب و کار در جهت بهبود کارایی کسب و کار و تسریع در اجرای عملیات در سازمانها میباشد و قابلیت خودکارسازی، مکانیزه کردن و اعمال تغییرات در فرایندها با حداقل برنامه نویسی را برای سازمان ها ایجاد میکند. نرم افزار مدیریت کسب و کار قادر به یکپارچه سازی تمامی نرم افزارهای سازمان و الکترونیکی نمودن خدمات سازمان است.
مدیریت کسب و کار گرایش مالی راهی برای موفقیت بیشتر
برای هر کسب و کاری باقی ماندن در صحنه تجارت پر رقابت امروز مهم است. کسب و کارها باید بتوانند مدلهای رفتاری استراتژیک را فرمولبندی کنند. این رفتارها بایستی به حوزههای عملیاتی کسب و کارها، منابع و ساختارهای عملیاتی آنها اطلاع رسانی و ابلاغ شوند.
مدیریت کسب و کار با گرایش استراتژی به کسب و کارها کمک میکند تا با ایجاد مزایای رقابتی بلندمدت، استفاده از فناوری، ایجاد و ارائه محصولات و خدمات نوآورانه به مشتریان، برتری خود را در بازار حفظ کنند و رقبا را پشت سر بگذارند.