پلت فرم ها

پلتفرم رایانشی Computing Platform
پلتفرم رایانشی (Computing Platform) یا به اختصار پلتفرم به محیطی گفته میشود که یک نرم افزار در آن اجرا میشود. این محیط که در واقع نقش فونداسیون یا بستر را برای اجرای نرم افزارها ایفا میکند ممکن است سخت افزار، سیستم عامل یا هر نرم افزاری باشد که امکان اجرای نرم افزاری دیگر را فراهم میکند. به عنوان مثال یک سیستم رایانه ای با معماری x86 که روی آن سیستم عامل ویندوز نصب شده است یک پلتفرم به شمار میرود.
پلتفرم ها را میتوان به چشم نوعی محدودیت و در عین حال به عنوان یک همیار در فرایند توسعه نرم افزار در نظر گرفت؛ از یک سو پلتفرم های مختلف، قابلیتها و ویژگیهای متفاوتی دارند که باعث میشود تنها نرم افزارهایی روی آنها قابل اجرا باشد که با آن بستر سازگار است. به عنوان مثال سورس کدی که برای اجرا روی یک معماری مشخص کامپایل شده است مبتنی بر مجموعه دستورالعمل های (Instruction set) همان پردازنده خواهد بود و به صورت معمولی قابل اجرا روی معماری های دیگر نخواهد بود.
در سمت مقابل، پلتفرم ها عملکردهای سطح پایین را به صورت آماده در اختیار توسعه دهنده قرار میدهند و به این ترتیب او را از سر و کله زدن با رویههای متفاوت برای انجام عملی مشخص در سخت افزارهای مختلف نجات میدهند. برای مثال، یک سیستم عامل میتواند با وجود تفاوت در سخت افزارهایی که روی آنها قابل اجراست، یک دستور واحد برای دسترسی به شبکه در اختیار توسعه دهنده قرار دهد.
نمونه هایی از انواع پلتفرم ها
جالب است بدانید تنها سیستم عامل ها و سخت افزارهای مختلف نیستند که به عنوان محیطی برای اجرای نرم افزارها شناخته میشوند. برای مثال یک مرورگر وب نیز فارغ از اینکه روی چه سیستم عامل یا سخت افزاری در حال اجراست میتواند برای وب اپلیکیشن ها و افزونه هایی که روی آن اجرا میشوند نقش یک Platform را ایفا کند. ماشین مجازی هم میتواند بستری برای اجرای نرم افزارها باشد. به عنوان مثال Java Virtual Machine (به اختصار JVM) محیطی را برای اجرای برنامه های کامپایل شده در قالب Java bytecode فراهم میآورد و همین طور نسخه مجازی سازی شده یک سیستم که سیستم عامل ویندوز روی آن نصب شده است اجازه میدهد نرم افزارهای پلت فرم ها ویندوزی را روی یک مک اجرا کنید. پلتفرم های رایانش ابری (Platform as a Service – PaaS) نیز از جمله دیگر نمودهای پلتفرم های رایانه ای به شمار میروند.
سیستم عامل های مختلف رایانه ها و دستگاه های همراه نظیر مایکروسافت ویندوز، لینوکس و مک او اس، اندروید و iOS، فریم ورک های نرم افزاری (نظیر دات نت فریم ورک، پلتفرم چندرسانه ای Adobe Flash، پلتفرم جاوا) و معماری های سخت افزاری (نظیر ARM و x86) مثالهایی از این Platform ها به شمار میرود.
نرم افزارها و محیط اجرای آنها
همانطور که گفته شد پلتفرم ها محیطی برای اجرای نرم افزارها هستند. با توجه به تعدد این محیطها، پیش از آنکه اقدام به خرید یا دانلود و همینطور نصب و اجرای نرم افزاری روی دستگاه خود کنید ابتدا مطمئن شوید با سخت افزار یا سیستم عاملی که از آن استفاده میکنید تناسب دارد.
برخی از نرم افزارها تنها روی یک Platform خاص قابل اجرا هستند؛ به عبارت بهتر توسعه دهنده این نوع نرم افزارها، آنها را تنها برای اجرا شدن روی یک Platform معین طراحی کرده است. بنابراین امکان اجرای معمولی آنها روی بسترهای دیگر وجود ندارد.
در مقابل، برخی از نرم افزارها برای اجرا شدن روی پلتفرم های مختلف پیاده سازی شدهاند. این نرم افزارها به نرم افزارهای کراس پلتفرم یا چندپلتفرمی (Cross-Platform Software) مشهور هستند. نرم افزارهای Cross-Platform معمولا دارای نسخه های کامپایل شده مجزا برای Platform های مختلف میباشند و یا به صورت مستقیم و بدون سفارشی سازی روی بسترهای گوناگون رایانه ای قابل اجرا هستند.
Platform ها پایه و بستر اجرای نرم افزارها هستند.
پلت فرم ها
آینده کسبوکار یعنی پلتفرمها و اکوسیستمها
منبع: London Business School (دنیای اقتصاد)
کلمات کلیدی
کسب و کار، اکوسیستم، دنیای دیجیتال، تلکنولوژی، ارزش آفرینی، تحولات دیجیتال، آینده کار، مدل های کسب و کار
ترکیب غیرقابل توقفی از تغییرات تکنولوژیک و انتظارات و تقاضای رو به رشد مصرفکننده در حال متحول کردن اقتصاد دنیا است. مرزهایی که کسبوکار سنتی و بخشهای صنعتی را از هم جدا میکنند از بین میروند و تکنولوژی به مشتریان امکان میدهد به نیروهایی بپیوندند که انواع جدیدی از شرکتها در آن مدلهای کسبوکار موجود را به چالش میکشند، مثل تاکسیهای اینترنتی.الان در عصر پلتفرم دیجیتال هستیم؛ پلتفرمهایی که همه روزهای هفته و ۲۴ ساعته برای نسل جدیدی از مشتریان که خدمات فوری میخواهند، کار میکنند. این پلتفرمها در کلیه عملیاتی که باید در آن با مشتری مواجه شد وجود دارند، از خدمات مالی گرفته تا بهداشت و درمان و گردشگری و توریسم. پایان همه این تغییرات کجا است؟ کارشناسان اتفاق نظر دارند که نباید ناامید شد. دوره جدیدی از همکاری و مشارکت در حال شکلگیری است که در آن کسبوکارهای نوآورانه مرزهای صنایع سنتی را درمینوردند. مایکل جاکوبایدز، استادیار استراتژی و کارآفرینی در مدرسه کسبوکار لندن، میگوید: «هر چه بیشتر میگذرد، کمتر از تعاریف موجود برای بخشهای مختلف استفاده میکنیم. در عوض، سعی میکنیم بفهمیم مشتریان از کسبوکار ما چه میخواهند و محصولاتی که بتواند نیاز آنها را برطرف کند کدامند؟»
ارزشآفرینی از طریق همکاری
جاکوبایدز میافزاید: «چیزی که با رشد کردن این پلتفرمها میبینیم این است که هر چه بیشتر مشتری را در مرکز قرار میدهند. یعنی تمرکزشان بیشتر بر این است که مشتریان چه میخواهند. این کار ارزش بیشتری به مشتری میدهد و در ضمن چالشهای تازه هم ایجاد میکند. وقتی به اضافه کردن ارزش فکر میکنید، شرکت نه تنها باید به این فکر کند واقعا مشتری من چه میخواهد، بلکه در نظر میگیرد که چطور میتواند با شرکتهای دیگر ارتباط برقرار و آنها را به پلتفرم خود مرتبط کند تا با هم ارزش واقعی ایجاد کنند.»
پروفسور جاکوبایدز معتقد است به جای بخشبندیهای قدیمی صنعتی، اکوسیستمهایی خواهد آمد که با تعدادی از پلتفرمهای دیجیتال شکل میگیرد و به کسبوکارهای مکمل امکان میدهد با هم کار کنند. «همه میدانند که برترین کسبوکارهای دنیا شرکتهایی هستند که اکوسیستمهای خودشان را ایجاد کردهاند. تصادفی نیست که پنج شرکت ارزشمند دنیا از نظر سرمایه بازار (گوگل، آمازون، اپل، فیسبوک و مایکروسافت)، ساختن و مدیریت کردن اکوسیستمها را به یک اولویت استراتژیک تبدیل کردهاند که انرژی و مهارتهای کسبوکارهای مکمل را اهرم قرار میدهد. اکوسیستمهای دیجیتال به ما امکان میدهند هم نیازهای جدید را کشف کنیم و هم روشهای تازهای برای ایجاد ارتباط بین شرکتها پیدا کنیم.» برنده بزرگ این میدان مشتری است. بازندهها هم کسبوکارهایی هستند که همچنان به بخشهای قدیمی کسبوکار فکر میکنند و نمیتوانند از روحیه مشارکتی جدید استقبال کنند و به دنبال روشهای نوآورانهای برای برطرف کردن نیازهای مشتری باشند. اما حتی شرکتهایی که میپذیرند آینده از آن پلتفرمهای دیجیتال است، نمیتوانند تضمین کنند که پلتفرم خاص آنها حتما موفق میشود. با فرض اینکه همیشه یک نرخ شکست هم وجود دارد، یکپارچهسازی پلتفرمها اجتنابناپذیر است. اندرو واز، مدیر نوآوری موسسه دلویت، همین نظر را دارد. او میگوید: «در برخی حوزهها مثل خردهفروشی، جبهه رشد بعدی یکپارچهسازی پلتفرمها است و بقا بدون آن امکانپذیر نیست.»
اکوسیستمها و پلتفرمها در تحول دیجیتال
با وجود برخی تلفات، پلت فرم ها مسیر کلی راه مشخص است. اندرو اضافه میکند: «اکوسیستمها و پلتفرمها دو محور مهم در تحول دیجیتال هستند. با یک اکوسیستم کلان، دستهبندی شما از بخشها و صنایع فراتر از چیزی که امروز میشناسیم میرود. بهعنوان مثال، بهداشت و سلامت، بانکداری و مدیریت ثروت همگی تحت عنوان «رفاه و سلامت» قرار میگیرند. مثلا یکی از متداولترین تقاضاهای مشتری از نظر کاربردپذیری دیجیتال این است که میخواهند این امکان را داشته باشند که ایمیلهای محفوظی به پزشک خود بزنند، نتایج آزمایش خود را بهصورت آنلاین دریافت کنند یا بهصورت آنلاین وقت دکتر بگیرند یا نسخه دریافت کنند. البته این پایان داستان نیست و کارشناسان به دنبال این هستند که بدانند چه چیزهای دیگری را میتوان دیجیتالسازی کرد و چه پیشرفتهای دیگری میتوان ایجاد کرد. پروفسور جاکوبایدز موافق است که بهداشت و درمان نمونهای اصلی از الگوهای کسبوکار جدید بر مبنای دیجیتال است. او میگوید: «تلاقی تشخیص پزشکی از راه دور، مدیریت داده و پیگیری شخصی استفاده از دارو، حوزههای فعالیت جدیدی را برای کسانی که از بیماریهای مزمن رنج میبرند، شرایط حاد دارند یا حتی فقط میخواهند وضعیت فعلی سلامت خود را بهبود ببخشند، باز میکند.» از نظر جاکوبایدز ابزارهای تکنولوژیک این حوزه متفاوت هستند، از شرکتهای خودروسازی که صندلیهای هوشمند برای اندازهگیری ضربان قلب و فشار خون در خودروهای خود نصب میکنند گرفته تا استفاده از هوش مصنوعی برای اتوماتیکسازی برخی وظایف معمولی پزشکها. خدمات مالی هم با همین اختلالها و فرصتها برای مدلهای کسبوکار جدید مواجه است. سباستین ودنیوسکی، استراتژیست ارشد تکنولوژی در گروه بانکی استاندارد چارترد میگوید: «تغییر از بانکداری فیزیکی به اپلیکیشنهای موبایل اتفاق افتاده است. آیا هنوز به بانکها و بانکداری سنتی نیاز داریم؟ ما خدمات مختلف را کنار هم قرار میدهیم و ارزشهای پیشنهادی ایجاد میکنیم. این کار شیوه تفکر و ارتباط ما را تغییر میدهد.» پروفسور جاکوبایدز هم میگوید: «بانکداری به شکلی که ما میشناسیم، ممکن است دیگر منطقی نباشد. اما واسطهگری مالی به برخی شکلها همچنان ادامه خواهد داشت و پرسشی که وجود دارد این است که این نوع خدمت چگونه به بهترین شکل به مشتریان ارائه شود.» پلتفرمها علاوه بر اینکه مرزهای متداول بخش کسبوکار را از بین میبرند، بلکه امکان همکاری در موضوعات غیرتجاری را فراهم میکنند. پروفسور جاکوبایدز معتقد است همکاری برای مقابله با چالشها در کسبوکار و در امور اجتماعی، ممکن است با پیشرفت تکنولوژیک تسهیل شود، اما در چشماندازی که به سرعت در حال تغییر است، فراست و مهارتهای انسانی در مشارکت است که میتواند کلید موفقیت باشد. در پایان، جاکوبایدز این سوال را مطرح میکند که «آیا میتوانیم بگوییم رشد پلتفرمها و اکوسیستمها دلیل نیست، بلکه نشانه است؟» تکنولوژی و تغییرات قانونی به ما امکان میدهند همه چیز را سازماندهی مجدد کنیم. در واقع، وقت آن است که این فرصت را با هر دو دست بچسبیم.
حذف پلتفرمهای ایرانی توسط گوگل، پیگیری می شود
سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر (ساترا) ماجرای پلتفرمهای صوت و تصویر پلت فرم ها حذف شده از گوگل را در سطح بینالمللی پیگیری میکند.
به گزارش ایمنا و به نقل از روابط عمومی ساترا، بر اساس گزارشهای واصله، شرکت گوگل در هفتههای اخیر برنامکهای مؤثر و پرکاربرد ایرانی را هدف اقدامات حذفی قرار داده است. این رویه غیر منطقی که از ماه گذشته با حذف پلتفرم روبیکا و ذرهبین شروع شد، علیرغم گمانهزنیهای اولیه مبنی بر وجود منشأ داخلی برای آن، در هفته گذشته به سایر پلتفرمها از جمله پلتفرمهای مطرح دیگری در حوزه صوت و تصویر فراگیر رسید. این اقدام، عملی غیر حرفهای و نشاندهنده رویکرد جانبدارانه علیه مسیر پیشرونده صنعت بومی تکنولوژیهای ارتباطی و رسانهای و با هدف تضعیف حاکمیت رسانهای کشور است.
حوزه فناتحریم (Tech Sanction) که در تضاد با اصل بیطرفی (Neutrality) به عنوان پایه توسعه اکوسیستم مبتنی بر اینترنت است، فقط با توجیه سیاسی در حال پیگیری است و هیچگونه توجیه فنی، حقوقی و عرفی قابل دفاعی ندارد.
این اقدامات نشان میدهد رویه محدود کننده در برابر اپلیکیشنهای ایرانی، مسألهای غیر مرتبط با مسائل داخلی است که مقابله با آن اتحاد و همافزایی و همکاری عمومی را طلب میکند. روشن است بهرهبرداری از این مساله جهت استفاده له یا علیه موضوعات داخلی رویکردی اشتباه و هزینهزاست .
ساترا با محکومیت این اقدامات، پیگیریهای خود را در خصوص پلتفرمهای صوت و تصویر حذف شده به صورت جدی دنبال میکند و با توجه به اینکه این سیاستها فقط به حوزه صوت و تصویر فراگیر محدود نشده، با استفاده از ظرفیت وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، وزارت امور خارجه، معاونت حقوقی رئیس جمهور و مرکز ملی فضای مجازی، یک حرکت بین دستگاهی را برای احقاق حقوق فعالان تکنولوژی و این صنعت پیگیری میکند.
در اولین اقدام واحد بینالملل ساترا با شروع پیگیریهای حقوقی و بینالمللی، نامهنگاریهای خود را با نهادهای رگولاتوری و قضائی بینالمللی آغاز کرده است و در روزهای آینده نیز اقدامات مقتضی در این خصوص در دستور کار ساترا قرار دارد.
قیمتگذاری کالاها در پلتفرمها بر اساس قیمت واقعی یا قیمت عرف تعیین میشود
عضو هیات مدیره اتحادیه کسب و کارهای مجازی، با تاکید بر ضرورت درج قیمت در پلتفرمهای آنلاین، به این موضوع اشاره میکند که پلتفرمهای آنلاین بر ایجاد تلاطم قیمتی در بازار تاثیری ندارند و ممنوعیت درج قیمت در این پلتفرمها، راهکار کنترل قیمت یا ایجاد آرامش در بازار نیست.
به نقل از تابناک، پلتفرمهای انتشار آگهی، بدون انتشار قیمت، از جدیترین کارکرد خود دور میمانند. در واقع، پلتفرمها به عنوان بازوان اجرایی و عملیاتی بازار، فرآیند معاملات را تسهیل میکنند. مهمترین رکن یک معامله، خرید و فروش کالا یا خدمات است اما در این فرآیند، هم خریدار و هم فروشنده باید بدانند که ارزش موضوع معامله چقدر است و بازار نسبت به قیمت موضوع معامله چه واکنشی نشان میدهد؛ گران است؟ نمیخرد؛ ارزان است؟ حتما میخرد. پلتفرمها مهمترین رکن یک معامله، قیمت موضوع معامله را، بدون دردسر و زحمت به کاربران اعلام میکنند.
رضا الفت نسب، عضو هیات مدیره اتحادیه کسب و کارهای مجازی، با تاکید بر ضرورت درج قیمت در پلتفرمهای آنلاین، به این موضوع اشاره میکند که پلتفرمهای آنلاین بر ایجاد تلاطم قیمتی در بازار تاثیری ندارند و ممنوعیت درج قیمت در این پلتفرمها، راهکار کنترل قیمت یا ایجاد آرامش در بازار پلت فرم ها نیست. او درج قیمت در پلتفرمها را موضوعی اساسی میداند و میگوید پلتفرمها به شفافیت قیمتی کمک میکنند به همین دلیل باید در قوانین مربوط به کسب و کارهای آنلاین بازنگری صورت بگیرد.
سال گذشته درج قیمت مسکن و خودرو در سایتهای فروش آنلاین از سوی مقامات قضایی ممنوع شد. اما بعد از مدتی قیمتگذاری دوباره به این سایتها بازگشت. هدف از منع قیمتگذاری چه بود؟ چرا این دستور بعد از چند ماه لغو شد؟
سال گذشته کسبوکارهای اینترنتی حوزه آگهی فروش، ۸ ماه از قیمتگذاری منع شدند، بعد از آنکه آمارها نشان داد این ممنوعیت تاثیری در کاهش قیمتها نداشته و حتی در آن مدت قیمت افزایشی بود، منع قیمتگذاری رفع شد. اما پلتفرمهای فروش یا آگهی فروش آنلاین همچنان مشکلاتی دارند. این ممنوعیت نشان داد درج قیمت در آگهی فروش تاثیر چندانی بر کنترل بازار ندارد و فقط معاملات از فضای رسمیبه فضای غیررسمیمنتقل میشود که نظارتی بر آن نیست و شفافیت در آن کم است.
احتمال بازگشت ممنوعیت دوباره قیمتگذاری در پلتفرمهای فروش آنلاین وجود دارد؟
به نظر نمیرسد با توجه به نتایجی که از این اقدام حاصل شد، دوباره شاهد منع قیمتگذاری باشیم. اما پلتفرمها همیشه با تهدیدهای مختلفی مواجهند. مثلا ممکن است کاربری که آگهی فروش دارد، تخلفاتی داشته باشد و تخلفات او مربوط به آگهی مذکور نباشد. اما متاسفانه مسئولان سایتها در این موارد مجرم تشخیص داده میشوند. در حالیکه پلتفرمها فقط واسطه میان فروشنده و خریدار هستند و مسئولان این سایتها به پشت پرده تخلفات دیگر آگهیدهندهها دسترسی ندارند.
این مشکل ناشی از نقص قوانین حمایتی در مورد پلتفرمها است؟
متاسفانه مدیران اجرایی، سیاستگذاران یا ضابطین قضایی اطلاعات دقیقی از کسب وکارهای اینترنتی ندارند، هر بخشی تفسیر خودش را از این نوع کسبوکار دارد و همین موجب شده بستر فعالیت کسبوکار پلتفرمها همواره با تهدید مواجه باشد. در برخی پلتفرمها برای مثال در روز ۶۰۰ هزار آگهی درج میشود که معاملات را برای مشتریان تسهیل میکند. ممکن است در میان این ۶۰۰ هزار آگهی، یکی از آگهیدهندهها تخلفی مرتکب شود، اما باید ببینیم بدون اینکه مدل کسب و کار را به هم بزنیم، چه ابزارهایی داریم تا بتوانیم از مشتریان احراز هویت واقعی انجام دهیم. ضمن اینکه در مواقعی حتی با احراز هویت، برخی افراد تخلف میکنند. مثلا در آگهی که منتشر میشود هیچ اثری از تخلف، فساد یا موارد مشکوک دیده نمیشود، اما قوه قضائیه اعلام میکند که آن فرد یا شرکت تخلفاتی دارد. با توجه به تخلف پنهان، مسئولیت آن فرد متخلف با پلتفرم انتشار دهنده آگهی نیست. این به آن معنی نیست که پلتفرمها هیچ مسئولیتی ندارند. آنها بر اساس قانون مسئولیتهایی در قبال کسبوکار خود پلت فرم ها دارند اما در برابر تخلفات دیگر مشتریان، مسئولیت تشخیص آن با پلتفرم نیست. ما همیشه این بحث را مطرح کردهایم که ناظران، ضابطین قضایی و مسئولان دیگر باید در مورد کسبوکارهای آنلاین و اینترنتی آموزش لازم را ببینند. حتی ما آماده ارائه این آموزشها هستیم. این قدم مهمیاست. ما میخواهیم حمایتها از کسب و کار پلتفرمها از چارچوب کلامیخارج شود و قوانین روشن و شفافی وضع شود تا با هر مشکلی پلتفرم را مقصر ندانیم. برای کسبوکارهای اینترنتی و پلتفرمها قوانین و دستورالعملهای جدیدی نیاز است.
توصیه ما این است که در دستورالعملهای قضایی در کسبوکار آنلاین، تجدیدنظر شود. نگاه به این کسبوکارها باید نگاهی جدید باشد و جرمانگاری در مورد تخلفات کسبوکارهای آنلاین باید با توجه به واقعیات و مسئولیت آنها وضع شود .نمیشود جرمانگاری فراتر از زمینه مسئولیت و فعالیت پلتفرمها باشد. مثلا به پلتفرمها الزام شده مشتریان را احراز هویت کنند اما ابزار این احراز هویت در اختیار کسب و کارها نیست. سازمانهای مختلف باید مسئولیت خود را در برابر کسبوکارهای آنلاین انجام دهند.
یکی از نگرانیها رویکردهای جدید و سیاستگذاریهایی است که با تغییر دولتها رخ میدهند و با تغییر یک مدیر تمام سیاستهای موجود عوض میشود. ما خواهان قانونی محکم هستیم که تغییرات مدیران باعث تغییر آن نباشد.
الزام به احراز هویت کاربران چگونه میتواند مشکلات پلتفرمها کاهش دهد؟
برای احراز هویت کاربران سامانه “امتا” (احراز مشتریان تجارت الکترونیکی) معرفی شد. در واقع پلتفرمهای فعال در حوزه نیازمندی خودرو و مسکن موظف شدند تا کاربران خود را از طریق سامانه امتا احراز هویت کنند. اما سامانه ایرادهای مختلفی دارد و امکان احراز هویت در آن نیست، به همین دلیل بخش خصوصی از آن استقبال نکرد. چند پلتفرمیکه به احراز هویت کاربران خود در این سامانه اقدام کرده پلت فرم ها اند از آن حتی رضایت نسبی هم ندارند. شرکتهای آگهی دهنده میگویند این اقدام کسبوکار آنها را به خطر میاندازد.
راهکار شما برای کاهش تخلف قیمتی در پلتفرمها چیست؟
برای شفافیت در قیمتگذاری پلتفرمهای نیازمندی، اقداماتی را انجام شده و قیمت میانگین و واقعی کف بازار را مثلا برای خودرو، هر روز مشخص میکنند، اگر کاربری بخواهد قیمتی بالاتر از آن قیمت مشخص را برای آگهی خود تعیین کند، آگهی آن نمایش داده نمیشود. این اقدام بسیار موثری است. اما این روش برای پلتفرمها هزینه زیادی دارد و بهتر بود قیمت روزانه را مثلا اتحادیه صنفی مربوط به آن کالا اعلام میکرد. دو نوع قیمت در بازار کالا داریم. یکی قیمت رسمیاست که اصطلاحا به آن قیمت ۱۲۴ میگوییم یعنی قیمتهایی که در سامانه ۱۲۴ درج شده است. خوب تکلیف قیمت این کالاها در پلتفرمهای انتشاردهنده آگهی فروش مشخص است. اما قیمت برخی محصولات بر اساس عرف و بازار تعیین میشود. اگر فردی از کسبوکاری که قیمت محصول را بالا عرضه میکند، شکایت کند اتحادیه شکایت را بررسی میکند و اگر حق با خریدار باشد، کسبوکار متخلف به تعزیرات معرفی میشود. اما در بازار مسکن مشکل قیمتگذاری داریم. مشکل ما در بخش مسکن این است که قیمت مسکن در هر منطقه مشخص نیست و نرخ مشخصی در مناطق مختلف نداریم. مشکل بازار مسکن این است و افزایش قیمت مسکن، ربطی به پلتفرمها ندارد. هر مالکی قیمت ملک را به دلخواه تعیین میکند و معیاری برای آن وجود ندارد. پلتفرم هم نمایش بخشی از افکار جامعه است. اگر کمینه قیمت ملک در هر منطقه مشخص باشد، پلتفرم نمیتواند قیمت بالاتری را ارائه کند.
با توجه به افزایش خریدهای اینترنتی در زمان کرونا، ممنوعیت قیمتگذاری یا تهدیدهایی از این دست چه تاثیری بر توسعه کسبوکارهای آنلاین دارد؟ برای حمایت از مشتریان چه برنامهای دارید؟
در ایام کرونا، سهم خردهفروشی کسبوکارهای آنلاین از ۲ درصد به ۳.۲ درصد رسیده است. این نشان میدهد افزایش فروش در خردهفروشی در این ۲ سال، ۶۰ درصد افزایش داشته است. اقدامات بیشتری هم میتوانستیم انجام دهیم اما دستگاه اجرایی همکاری نکرد؛ مثلا در موضوع توزیع مرغ، بارها پیگیری کردیم که بخشی از توزیع مرغ را به شرکتهای آنلاین واگذار کنند اما موافقت نشد. در حالی که توزیع آنلاین بیشترین شفافیت را در میزان توزیع و قیمت آن دارد. فروشگاههای آنلاین بر اساس کدپستی و کدملی مرغ را توزیع میکنند. ما همین الان هم اعلام آمادگی کردهایم تا ثبت سفارش و توزیع کالاهای اساسی را بر عهده بگیریم که توزیع عادلانه انجام شود مردم اثر این نوع توزیع را ببینند. دولت هم دیگر دغدغه توزیع را نخواهد داشت .توزیع اینترنتی کالاهای اساسی موجب تثبیت قیمتها خواهد شد. با توجه به گسترش خریدهای اینترنتی، نمیتوانیم محدودیتهای بیشتری برای این کسبوکارهای ایجاد کنیم. کسبوکارهای فروش اینترنتی در همه بخشها و در پلتفرمهای درج قیمت در حال افزایش است. مثلا در حال حاضر شاهد راهاندازی پاساژهای اینترنتی هستیم. با توجه به اینکه از زمان کرونا پاساژها محدودیتهایی دارند این مارکتها با استقبال روبرو شده است. با توجه به این موضوعات میتوانیم بگوییم بجای محدودیت باید زمینه را برای توسعه کسبوکارهای اینترنتی فراهم کنیم. مثلا وقتی قیمتگذاری از فضای رسمی به فضای غیررسمیمنتقل میشود، ابهامات زیادی ایجاد میشود اما جلوگیری از درج آگهی قیمت چاره کار نیست. با این اقدام فقط زحمت مردم برای دانستن قیمتها بیشتر میشود.
پلت فرم ها
۵ علامت نگران کننده در سلامت بدن
وقتی شما به سلامت بدن بی توجه باشید بدن خود علامت هایی برای هشدار دادن به شما از خود بروز می دهد ، نشانه هایی که باید شما را نگران کند.
چند توصیه سلامتی برای مردان
رعایت نکات بهداشتی و تلاش برای برخورداری از سلامت کامل در تمامی سنین اهمیت دارد و تغییرِ سبک زندگی و ترک عادات مضر در هیچ سنی دیر نیست.
دلایل معمول تپش قلب
تپش قلب به صورتهای گوناگون نظیر کوبیدن، لرزیدن ، تپیدن و … احساس میشود. تپش قلب در افراد ممکن است با رخ دادن ضربانی غیر عادی اغلب در قفسه سینه،گردن یا گلو نیز همراه باشد.
یادداشت
تبلیغات
دیوار کوتاه پلتفرمها
با پیگیری وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات و رئیس قوه قضائیه، اجرای حکم حبس اشکان میرآرمندهی، مدیرعامل پلتفرم «دیوار» موقتا متوقف شد. هرچند این حکم لغو شد اما صدور آن بسیار پرواکنش و هزینهآفرین بود. ریشههای این چالش چه بود و چه راهحلهایی میتوان برای چالشهایی ازایندست در نظر گرفت؟
جواد شاملو
با پیگیری وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات و رئیس قوه قضائیه، اجرای حکم حبس اشکان میرآرمندهی، مدیرعامل پلتفرم «دیوار» موقتا متوقف شد. هرچند این حکم لغو شد اما صدور آن بسیار پرواکنش و هزینهآفرین بود. ریشههای این چالش چه بود و چه راهحلهایی میتوان برای چالشهایی ازایندست پلت فرم ها در نظر گرفت؟
در پلتفرمهایی که کاربرمحور هستند و برای کاربران، بستری برای تولید و بارگذاری محتوا ایجاد میکنند، چالش قدیمی بر سر مسئولیت محتوا وجود دارد. کاربر یا پلتفرم؟ کدامیک باید برای محتوای بارگذاری شده پاسخگو باشند؟ این درست شبیه به سؤالی است که در مورد قانون مطبوعات مطرح بود. هرچند در مطبوعات که وسعت محتوایی غیرقابل قیاسی با شبکههای اجتماعی دارند، مسئولیت داشتن صاحب رسانه در محتوا منطقیتر است.
اما در شبکههای اجتماعی، گاهی تا صدها میلیون کاربر و صفحه دائما و بدون هیچگونه محدودیت زمانی و احراز هویت، در حال تولید محتوا هستند. بااینکه با لحاظ این شرایط کنترل و بهتبع مسئولیت پلتفرم بر محتوا، ظاهرا پایینتر میآید، اما نمیتوان این مسئولیت را هیچ انگاشت؛ تاکنون هم در مواجهه با بزرگترین پلتفرمهای جهانی آنهم در کشورهایی مثل ایالاتمتحده که بیشترین ادعای آزادی رادارند، رویکرد منفعلانه اتخاذ نشده و مسئولیت داشتن آنها تأییدشده است. فیسبوک و یوتیوب بهعنوان دو پلتفرم که بالای دو میلیارد کاربر دارند، بارها توسط تنظیمگران مختلف چه در داخل ایالاتمتحده و چه در سراسر جهان، بابت تخلف در عدم نظارت کافی بر محتوا، تذکر گرفته، جریمهشده و حتی به فیلترینگ و محدودیت تهدید شدهاند. بااینوجود چالش مسئولیت محتوا، هرگز بهطور کامل حلنشده است.
پلتفرم «دیوار» نخستین و پرکاربرترین پلتفرم خریدوفروش اجناس توسط مردم به یکدیگر، اخیرا با مشکلی مربوط به این چالش مواجه شده است. «دیوار» با توجه به اینکه محلی برای خریدوفروش بین مردم است، یک پلتفرم پلت فرم ها کاربرمحور بهحساب میآید. علیالقاعده نباید در آن محتوایی تولید شود، تصویر اجناس و کالاها بارگذاری میشوند و به همراه قیمت، در معرض دید قرار میگیرند.اما با توجه به وسعت بالای مخاطبان این پلتفرم، گویا بهعنوان یک شبکه اجتماعی نیز از آن استفادهشده است! کالاهایی همچون کفش پاشنهبلند جلوباز زنانه که وجه نمادین دارند و به منظوری غیر از فروش بارگذاری شده است، درواقع حکم محتوا و پیام رادارند. در این هفته خبر حکم سه ماه و یک روز حبس قطعی توسط دادگاه تجدیدنظر برای مدیرعامل این پلتفرم آقای اشکان میرآرمندهی خبرساز و شوکآفرین شد. حکمی که به گزارش پلتفرم دیوار، عنوان اتهامی آن «فراهم آوردن موجبات فساد و فحشا از طریق جذب زنان تنفروش» است.
درست یک سال پیش در آبانماه بود که خبری مشابه در مورد محمدجواد شکوری مقدم، مدیرعامل هلدینگ صباایده که پلتفرم آپارات زیرمجموعه آن است، محیط استارتاپی کشور را در شوک فروبرده بود. کانالی به نام «ژلوفن تیوی» کلیپی بارگذاری کرده بود که در آن از کودکان در مورد نحوه تولدشان سؤال میشد. کلیپی که البته توسط آپارات به دلیل شکایتهای مردمی حذفشده بود. یک سال پس از انتشار این ویدئو، شکوری مقدم به ۱۰سال حبس محکوم شد؛ آنهم توسط دادگاه انقلاب. به گزارش نشریه پیوست «حکم در نظر گرفتهشده دادگاه انقلاب برای محمدجواد شکوری مقدم، بهعنوان مدیرعامل آپارات با استناد به ماده ۶۳۹ و ۷۴۲ قانون مجازات اسلامی بوده است. اما این مواد قانونی در چه مواردی برای محکوم کردن فرد یا افرادی مورداستفاده قرار میگیرند. در ماده ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی اعلامشده که افرادی به حبس از یک تا ۱۰ سال محکوم میشوند که به مرکز فساد یا فحشا دایر یا ارائه کنند یا موجبات آن را فراهم کنند. از سوی دیگر در این ماده تأکید شده که علاوه بر مجازات مقرر، محل مربوطه بهطور موقت با نظر دادگاه بسته خواهد شد. همچنین در ماده ۷۴۲ قانون مجازات اسلامی هم آمده است که هرکس بهوسیله سامانههای رایانهای یا مخابراتی یا حاملهای داده محتویات مستهجن را منتشر، توزیع یا معامله کند یا پلت فرم ها بهقصد تجارت یا افساد تولید یا ذخیره یا نگهداری کند، به حبس از نودویک روز تا دو سال یا جزای نقدی در انتظار اوست.»بیشترین انتقادات واردشده به هردوی این احکام، ناامن شدن فضای استارتاپی برای کارآفرینان و صاحبان ایده بهموجب این احکام بود. بهطوریکه بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی و شرکتهای فناوری دیگر به این محکومیت واکنش نشان دادند. به نظر میرسد برخورد سخت قضائی با صاحبان پلتفرمهای کاربرمحور آنهم با هر تخلف کوچک و بزرگی، بهدرستی فضا را برای سرمایهگذاری و تولید پلتفرم غیرقابلاعتماد میکند. این در حالی است که ما برای ایجاد ساختار شبکه ملی اطلاعات، به پلتفرمهای توانمند بومی نیاز داریم و اساسا این پلتفرمها که حاصل ذهن و دست جوانان نخبه و تحصیلکرده کشور هستند، نقش مهمی در شبکه ملی اطلاعات ایفا میکنند. این را زمانی میتوان بهتر فهمید، که شاهد حملات عناصر معاند نظام و ایران به این پلتفرمها میشویم. صاحبان پلتفرمهای بومی موفق همچون آپارات و فیلیمو، دیوار، دیجیکالا، اسنپ و دیگر شرکتها، همواره به مساعدت در تشکیل سپهر اینترنت ملی ایران توسط بیگانگان یا بیگانهپرستان، متهم بوده و هستند. برخورد با شرکت ابرآروان در ماجرای حمله به زیرساختهای این شرکت، بهخوبی نشانگر این حقد و کینه بود. کینه از جوانانی که الزاما قرابت کامل فکری با نظام ندارند اما جوانان همین مملکتاند. اینجا درسخواندهاند و چون استعداد و توانایی دارند، در همین خاک برای خود آینده درخشان میبینند. پس پرواضح است که باید هوای این قشر را داشت. از طرفی دستکم تا زمانی که کاربران پلتفرمهای کاربرمحور احراز هویت نمیشوند، دیواری کوتاهتر از خود این شرکتها نمیتوان پیدا کرد. حتی با تحقق احراز هویت کاربران فضای مجازی (در صورت امکان تحقق) بازهم از پلتفرم سلب مسئولیت نمیشود و همانطور که در ابتدای متن گفتیم در مقیاس جهانی هم از پلتفرمهای بسیار پرجمعیت سلب مسئولیت نشده است. هفتهای نمیشود که پلتفرمی به دلیل تخلف مورد مؤاخذه قرار نگیرد. دعوای جو بایدن با فیسبوک بر سر انتشار محتوای ضدواکسن در این شبکه اجتماعی خبرساز شد و همین دو سال پیش نیز گوگل ١٧٠ پلت فرم ها میلیون دلار توسط FTC به علت نقض «قانون حمایت از کودکان در فضای مجازی» (COPPA) جریمه شد که علت آن ارائه محتوای تبلیغاتی با هدفگذاری کودکان در پلتفرم یوتیوب بود. حتی در مطبوعات هم سردبیر هنوز سهمی از مسئولیت محتوا را داراست. به نظر میرسد در این پلت فرم ها حوزه، با خلأ قانونی مواجهیم. چون قوانین با اقتضائات خاص شبکههای اجتماعی بهخوبی چفت نشدهاند، احکام هم مناسب نیستند.اخطار، جریمههای مالی یا حتی مسدودسازی موقت سامانههای مربوط به پلتفرم اینترنتی، میتواند جایگزینهای بهتری برای تنظیمگری پلتفرمها باشد نسبت به دستگیری و حبس صاحب پلتفرم! در مورد پلتفرمی مثل دیوار، نمیتوان اتهام بیتوجهی کامل به آگهیها را وارد دانست. به ادعای این پلتفرم در سال ۹۹ بیست درصد آگهیها حذفشدهاند. دیوار در بیانیهای که برای محکومیت مدیرعامل خود صادر کرده، ادعا میکند توان بررسی انگیزه ۴۴ میلیون کاربر این پلتفرم را ندارد و به همین دلیل بین مسئولیت پلتفرم و کاربر تمایز حقوقی قائل شد. این ادعا و درخواست موردقبول نیست. کسی هم نیتسنجی این تعداد کاربر را از پلتفرم درخواست نکرده است. بلکه لازم است نظارت بر پلتفرم، با درنظرگرفتن اقتضائات همراه باشد و نه صرفا قوانین قدیمی و ناقص.